دخالت منافقین در کشتار حجاج سال 97
14 شهریور, 1402آخرین حربه – قسمت 1
14 شهریور, 1402آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی
بخش اول
🌀به رغم دستاوردهایی که نهاد آموزش و پرورش در چهل سال گذشته برای کشور به ارمغان آورده به سبب بی توجهی به برخی از اقتضائات این نهاد به عنوان یکی از نهادهای وارداتی از دنیای مدرن آسیبهایی را به همراه داشته است.
🔰مشغولیتهای انسان کنونی و نوع تربیت او از سوی نظامهای رسمی تعلیم و تربیت، او را به سمت دور شدن از حقیقت وجودی خویش سوق داده به طوری که امروزه شاهد وقوع نابسامانیهای ناشی از این امر در سطح فردی و اجتماعی هستیم. در نظام تعلیم و تربیت غرب هدف نهاد آموزش و پرورش تربیت شهروندان سازگار و رام است و مواد درسی به صورتی تنظیم میشود که عالم پرور باشد نه انسان ساز.
🔰به گفته استاد شهید مرتضی مطهری: تعلیم و تربیت غرب، انسان تک ساحتی(تک بعدی) میسازد، نه انسان کامل، اما نظام تعلیم و تربیت در اسلام، اهتمامش ساختن و پرداختن شخصیتهای سالم است، آنچه آموخته میشود، تعلیم یک نوع طرز زندگی و یک دسته قواعد رفتار و سلوک است که آدمی را از لحاظ معنوی و باطنی پیش میبرد. این نظام میخواهد انسان کامل شود نه دانشمند بزرگ، تعلیم و تربیت ادیان الهی از این قسم است.
🔰بنابراین در نظام تربیتی اسلام، معلم وظیفه دارد با فراهم کردن شرایط تربیتی دانش آموز، زمینه پیدایش آمادگی و مهارت های مطلوب در او، جهت بهره مندی از یک زندگی سالم انسانی توأم با ایمان را میسر سازد. حضرت امام خمینی(ره) میفرماید: با تربیت انسان، عالَم اصلاح میشود و این معلم است که میتواند انسان را به سوی نور یا ظلمت ببرد.
بخش دوم
(آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی)
الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی باید به گونهای تنظیم شود که نتیجه آن به سمت معنویت بیشتر پیش برود. معنویت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادی، نه با عرصههای دیگر هیچ منافاتی ندارد. میتوان قلههای علم را فتح کرد همراه با معنویت. اگر عشق به معنویت و ارتباط با خدا نباشد، ممکن است همه دستاوردهای پیشرفت در راه غلطی صرف شود. علم برای ساخت بمب اتم به کار گرفته شود، علم برای سلطه مورد استفاده قرار گیرد.
🔰”ویل دورانت ” نویسنده معروف “تاریخ تمدن” می گوید:
🔸اختلاف دنیای قدیم با دنیای ماشینی جدید فقط در “وسایل” است نه در “مقاصد” درباره انسان عصر ماشین میگوید: ما از نظر ماشین توانگر شدهایم و از نظر مقاصد فقیر.
🔰 انسان عصر جدید با انسان عصر ما قبل در اینکه اسیر و بنده خشم و شهوت خویش هستند هیچ فرقی نکرده است. علم بدون ایمان نتوانسه است آزادی از هوای نفس را به انسان بدهد، علم نتوانسته است ماهیت حجاجها، چنگیزها و… را عوض کند. آنها با همان ماهیت به علاوه مقدار زیادی نفاق وتظاهر بر جهان حکومت میکنند. با این تفاوت که علم بدون ایمان و خدا، دست آنها را درازتر کرده است و تیغ یک ذرعیشان به موشک و بمب افکنهای قاره پیما تبدیل شده است.
🔰 در این باره الکسیس کارل میگوید:
مغزهای بشریت امروز خیلی پیشرفته، اما افسوس که دلها هنوز ضعیف است. دل را فقط به ایمان به خدا قوی می کند. تمام مفاسد بشریت از این است که مغزها نیرومند شده و دلها ضعیف و ناتوان باقی ماندهاند.
🔰راسل میگوید:
علم میتواند شادی انسانها را ارتقا دهد، اما تجربیات دراز مدت من درباره حکومتها نشان میدهد که علم مورد سوء استفاده قرار گرفته و به جای اینکه انسانها را شاد کند، اهرم قدرت حاکمان و سبب نابودی تمدن انسانی شده است.
بخش سوم
(آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی)
نیکلاس ماکسول، فیلسوف علم معاصر انگلیسی، کتابی تحت عنوان “از دانش به حکمت” دارد، وی صریحاً میگوید: باید به سمت حکمت برویم. شکایت ماکسول این است که چرا اینقدر از بودجهها صرف مسائل نظامی میشود. او در ادامه می گوید: مشکلات علم ناشی از فقدان حکمت است.
مجهز شدن به حکمت باعث میشود که انسان جهات مهم واقعیات را تشخیص دهد و بین حقیقت و خطا و خوب و بد فرق بگذارد.
🔰به طور کلی حکمت، یعنی این که ما قضاوت جامعنگر و مراعات کننده ارزشهای اخلاقی داشته باشیم. یکی از عوامل دوری علم از حکمت، غفلت از مسائل اخلاقی کارهای علمی است و در کنار این غفلت عامل دیگر فراموشی حکمت، تشنگی قدرت، ثروت و موفقیت است. در عصر ما که عصر جمع آوری اطلاعات نامیده شده است، یعنی سطح اطلاعات انسانها افزایش یافته، اما عمق اطلاعات کاهش یافته است.
انسان معاصر خلاصه شده در مادیات، و معنویات هیچ نقشی در زندگیاش ندارد. در این راستا نقایص زیادی در مهارتهای زندگی همچون خوب شنیدن خوب سخن گفتن، درست انتقاد کردن، مطالبه حقوق شهروندی، توانایی حل مسئله، برقراری روابط انسانی، صمیمیت با محیط زندگی و حفظ محیط زیست و … در نظام علمی آموزشی ما مشاهده میشود.
بخش چهارم (آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی)
نظام آموزشی ما با تکیه بر جنبههای کیفی در همه مقاطع سهگانه آموزش و پرورش، آموزش عالی، آموزش فنی حرفهای با مشکلات مزمن روبرو است. یکی از مهمترین مشکلات مربوط به عدم همخوانی نظام آموزشی کشور با نیازها، تحولات و پیشرفتهای فناوری جامعه و در بعدی کلانتر تحولات جهانی است.
این معضل در بعد داخلی همواره باعث عدم اشتغال قشر تحصیل کرده و به اصطلاح آموزش دیده در مقاطع متوسطه، عالی و فنی و حرفهای و پیدایش بحران بیکاری افراد تحصیل کرده در جامعه فعلی ما شده است.
🔸متاسفانه در ایران خصوصا در وضعیت کنونی کمتر از شیوه های جدید آموزشی با بهرهگیری از فناوری به روز به جز در موارد نادر استفاده می شود. و هنوز هم میل به مدرکگرایی بلکه شدیدتر از دوران قبلی برای دستیابی به وجهه اجتماعی تبدیل شده است.
🔹مشکل دیگر نظام آموزشی کشور به لحاظ کیفی مربوط به روح آییننامههای نظام آموزش و پرورش است که علیرغم تمهیدات به صورت گرفته و اجرای سیاستهای ضربتی برای اصلاح نظام آموزشی، هنوز بر مبنای مردودی بنا شده است. این در حالی است که بررسیها در بسیاری از کشورهایی چون ژاپن، آمریکا، کانادا، انگلیس و…
نشان میدهد دست کم در دوره ابتدایی و راهنمایی ارتقاء به صورت خودکار صورت می گیرد یعنی هر دانشآموز بر اساس سن به کلاس بالاتری ارتقاء مییابد و چیزی به نام مردودی وجود ندارد.
بخش پنجم
(آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی)
سومین مشکل نظام آموزش و پرورش با تاکید بر مقطع متوسطه، ضعف جنبههای کاربردی و عملی برنامههای این دوره است. این دوره بر خلاف دیدگاه اجتماعی گذشته و موجود، نباید مقدمه تحصیلات عالیه تقلی شود، بلکه باید به گونهای طراحی شود که پس از این مرحله تحصیلی، درصد متناسبی از دانشآموزان که معمولا 85 درصد آنان را شامل خواهد شد، بتوانند وارد بازار کار و اشتغال شوند.
🔸چهارمین مشکل نظام آموزش و پرورش کشور در مورد قبولی برنامههای درسی است که موضوعمدار و کتابمحور است. کارشناسان تالیف کتب درس بیش از آنکه به فرایند یاددهی و یادگیری توجه نمایند به محتوای تالیف و انتقال معلومات توجه میکنند، لذا دانشآموزان را به سمت محفوظات پیش میبرند و جلوی هرگونه خلاقیت و نواندیشی را از آنها میگیرند.
در این راستا مهارتهای زندگی همچون خوب شنیدن، خوب سخن گفتن، زندگی در گروه و مشارکت پذیر بودن، مطالبه حقوق شهروندی، توانایی حل مساله، برقراری روابط انسانی، صمیمت با محیط زندگی و حفظ محیط زیست در آموزش مدارس ما مشاهده نمیشود.
این در حالی است که در بسیاری از کشورها از جمله هند، انگلستان، فنلاند و … واحد درسی به نام مهارتهای زندگی وجود دارد و این مهارت اشاره به مسائل معنوی، وجدان و پرهیز کاری، اخلاقیات اجتماعی و فرهنگی دارد.
بخش ششم
(آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی)
یکی دیگر از معضلات نظام آموزش و پرورش به خصوص در مقاطع راهنمایی آن است که در ارائه و محتوای آن به تفاوت بین دختران و پسران با توجه به نیازمندیها، چشم اندازهای تحصیلی و شغلی آنان توجه جدی و لازم نشده است.
▫️بدون تردید برنامههای درسی و محتوای آن در این دوره باید به گونهای طراحی و تدوین گردد که نخست نیازهای متنوع مناطق مختلف کشور را از سویی و نیازهای فردی دانش آموزان دختر و پسر را به طور جداگانه از سوی دیگر در نظر گیرد.
در این صورت است که آموزش دوره راهنمایی میتواند دختران و پسران را با توجه به جنسیت آنها برای درک و قبول مسئولیتهای زندگی، خانوادگی، شهری، ملی و جهانی آماده کند. از طرفی چون ملاکی برای بررسی استعداد دانش آموزان در این مقطع وجود ندارد،
باید ترتیبی اتخاذ شود که هر دانش آموز به فراخور توانایی و استعداد و علاقهاش مواد تحصیلی و فعالیتهای آموزشی مناسبی را برای دوره متوسطه انتخاب کند، زیرا اصولاً برنامه مدون و منظم و برخوردار از قواعد تربیتی که دانش آموز را با دقت و صحت علمی هدایت کند وجود ندارد.
بخش هفتم
(آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی)
▫️ششمین مشکل نظام آموزش کشور مربوط به شیوء ارائه مطالب و نوع تدریس معلمین واساتید است که کاملاً مبتنی بر روشهای کهنه، سنتی، غربی و بر مبنای مالک و مملوک انجام میشود. معلم یا استاد حلقه انتقال اطلاعات و دانش پراکنده و گسسته است و دانش آموز و دانشجوی وابسته به معلم، استاد و جزوه در فرایند یادگیری غیر فعال است.
▪️هفتمین معضل نظام آموزشی کشور مبتنی بر ایجاد نابرابری آموزش و تبعیض طبقاتی است. نظام آموزشی کشور با ایجاد امکانات و ملاکهای خاص برای عدهای خاص باعث ایجاد نابراریهای آموزشی میشود. بدین ترتیب نظام آموزشی با عدم اجرای عدالت آموزشی موجب ابقا، تداوم و تشدید تبعیضات موجود در جامعه میشود.
▫️هشتمین آسیب نظام آموزشی کشورمان مربوط به سیستم ارزیابی است. در نظامهای آموزشی که ارزیابی به طور مستمر به عمل میآید فعالیتها موفقیت آمیز است.
در حال حاضر سیستم ارزشیابی آموزشی در ایران در مقاطع مختلف با انتقادات زیادی روبهروست. زیرا ملاک آن فقط براساس آموختن محتوای علمی و کلاسیک کتابهای درسی است و کاری به ارزیابی مهارتهای شناختی سطح بالاتر، مهارتهای روشی، نگرشی و عادات مطلوب یادگیری ندارد.
بخش هشتم
(آسیبشناسی نظام تعلیم و تربیت در گام دوم انقلاب اسلامی)
ارزشیابیها فقط به باز پس دادن حداقل محفوظات دانش آموزان و دانشجویان از کتابها یا جزوات درسی است، در حالی که یکی از ابتکارات نظام سنجش دنیا طراحی سطوح رشد تحصیلی است. علاوه بر سیستم ارزشیابی، پیشرفت تحصیلی و امتحانات، هر یک از دانش آموزان بر حسب نوعی ارزیابی که ملاک آن به نمره امتحان و بارم معمولی وابسته نیست سطح بندی می شوند.
ضعف مهارتهای پژوهشی در دانشگاهها یکی دیگر از معظلات نظام آموزشی کشور در سطح عالی است. امروزه پرورش مهارتهای پژوهشی و پژوهشگر، بیشتر به یک خط تولید شباهت دارد که به انتقال منظومهای از اطلاعات مبادرت میورزد
و اساساً به جنبههای کاربردی به دلیل کمبود تعداد محقان دانشگاهی، کمبود کتابهایی که هم به جنبه عملی و هم علمی توجه داشته باشند، کمبود اعتبارات و توضیع نامناسب آن، نبود سیاستهای پژوهشی توجه ندارد.
✏️دکتر علی باقی نصر آبادی