چرا خدا شیطان را آفرید؟
11 فروردین, 1402نیم نگاهی به فقه بازار
11 فروردین, 1402اساسا ارتباط با خدا آرامشآور است؛ یعنى، انسان ذاتا دوستدار و عاشق خدا است و وقتى عاشق به معشوق برسد آرامش مىیابد. از طرف دیگر خداوند در قرآن فرموده است كه: «در مؤمنان سكینه و آرامش نازل مىكند».
بهترین چیزى كه روح انسان را صفا مىبخشد و حالت آرامش و سكونت براى انسان ایجاد مىكند، ذكر و یاد خدا است. قرآن مىفرماید: «الا بذكر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید كه با یاد خدا دلها اطمینان و آرامش پیدا مىكند» (رعد، آیه 28).
آرى این خاصیت ذكر و توجه به خدا است و دعا و مناجات هم نوعى ذكر است. ازاینرو اگر با حال توجه و خلوص داشته باشد انسان بعد از تمام شدن آن احساس یك حالت سبكى و آرامش در خود مىكند. كسى كه درد دلش را با خدا در میان مىگذارد به این معنا است كه قلبا با خدا انس گرفته است و به او توجه پیدا كرده است. خداوند نیز وعده فرموده است كه: «هر كس با توجه به او رو كند، سخن او را بشنود و حاجتش را روا كند و دل و روحش را نورانى نماید». آنچه بعد از این حالت در خود احساس مىكنید، حاكى از آن افاضه و توجه خدا نسبت به شما است. پس باید شاكر باشید و توجه داشته باشید كه این یك حالت مادی نیست؛ زیرا روح یك عنصر مجرد از ماده است و تصرفاتى هم كه از طرف حق در آن مىشود مادى نیست.
برای گام گذاشتن در این راه، باید ارتباط با خدا و بهره مندی از نفحات معنوی را تجربه كرد و این تجربه را بارها تكرار كرد تا انسان حضور در محضر خدا را لمس كند. برای این منظور گفته شده است در هر هنگام نمازها و هنگام حلال و حرام ها، یك الهام رحمانی رو به سوی انسان می آید و او را به انجام آن كار نیك تشویق می كند. اگر پاسخ مثبت داد این الهامات رحمانی بیشتر تكرار می شود و انسان از وسوسه ها و اوهام شیطانی دور می ماند.
اما اگر پاسخ منفی داد یا سستی كرد فرشته رحمت دور می شود و شیطان وسوسه گر راه می یابد و انسان از آرامش و یاد خدا دور می شود. این تجربه را می توان در هنگام اذان برای نماز صبح و قبل از آن به خوبی حس كرد كه اگر بعد از بیداری، دوباره خواب را ادامه دادیم خواب های پریشان و شیطانی رو به سوی آدمی می آید و كسالت روحی و آشفتگی وجود آدمی را فرا می گیرد.
براى رسیدن به حالت آرامش و قرار روانى، توجه به نكات زیر ضرورت دارد:
1- ناآرامى عوامل و زمینههایى دارد كه باید شناسایى و زدوده شود؛ مثلاً گذراندن وقت به بیهودگى و انجام كارهاى بىهدف و بیهوده خود علّت تشویش و بىقرارى است. در مقابل خلوتگزینى، غور در باطِن و حضور در مجالس وعظ و پند و كسب معارف خود به خود آرامش ظاهرى و باطنى به ارمغان مىآورد.
2- برنامهریزى در امور زندگى و اختصاص اوقاتى براى تفریحات سالم و تهى از گناه، مثل راهپیمایى در فضاى روحبخش و شنا، در آرامش انسان تأثیر شگرف دارد.
3- مشاورههاى علمى و تخصصى و نیز تغذیه مناسب در تقویت اعصاب و روان مؤثر است. گرسنگى شدید و مفرط و حتى پرخورى و زیادهروى در خورد و خوراك موجب ناراحتىهاى روحى و روانى مىگردد.
4- گناه و معصیت و نافرمانى خداوند متعال از عوامل اصلى ناراحتىهاى روانى است. گناه یعنى خارج شدن از مسیر خداوند. گناه به معناى برآشفتن و تیره ساختن درون و باطن است. روح آدمى با رسیدن به ساحل پاكى و اجتناب از گناهان، به قرار و آرامش مىرسد؛ چون روح با طهارت سنخیت دارد و با گناه ناسازگار است. از این رو، گناه قرار را از انسان مىگیرد. هر گناه قبح فعلى و قبح فاعلى در بردارد. قبح و زشتى فعلى به مفاسد موجود در خود عمل مربوط است و قبح فاعلى به شرایط ذهنى و روحى گنهكار مربوط مىشود. شرایط ذهنى گنهكار عبارت است از داشتن روح تمرّد، طغیان، قانونشكنى و عدم اهتمام به حقوق خدا و خلق. چنین روحى جز با ترك گناه به آرامش دست نخواهد یافت.
5- انجام واجبات و انس با خدا مخصوصاً نماز اول وقت و با جماعت
در واقع آرامش قلبى ثمره یاد خدا است: «فاذكرونى أذكركم»1. خداوند به ما دستور داده پیوسته وى را یاد كنیم و او را حاضر و ناظر بر احوال خود بدانیم. جریان حضرت یونس را كه مضمون نماز غفیله2 با ایشان ارتباط دارد، بررسى كنید. وقتى گرفتارىهاى حضرت به بالاترین حد مىرسد، انس و یاد خدا او را از گرفتارىها مىرهاند: «لااله الا انت سبحانك انّى كنت من الظالمین، فاستجبنا له و نجّیناه من الغمّ و كذلك ننجى المؤمنین»3.
امام صادق(ع) مىفرماید: تعجب مىكنم از كسى كه غمگین و نگران است و به فرمایش الاهى پناه نمىبرد؛ «لا اله الا الله انت…». چون خداوند به دنبال آن مىفرماید: «فنجّیناه من الغمّ و كذلك ننجى المؤمنین»4. خداوند به واسطه ذكر خودش حضرت یونس را از گرفتارىها نجات داد و هر مؤمنى را كه به این ریسمان الاهى چنگ زند، نجات خواهد داد.
6- شركت در مجالس عمومى دعا مثل دعاى كمیل، ندبه… .
برخى بزرگان مىفرمایند: هیچ مشكلى نداشتم مگر این كه با دعاى توسّل حلّ شد.5
7- رفتن به زیارت اهل قبور و شهدا و یاد قبر و قیامت و برزخ و معاد و توجه به آرامگاه اصلى و ابدى، در رهایى از تألمات و ناراحتىهاى دنیوى مؤثر است. اصولاً توجه صِرف به دنیا و قطع توجه از آخرت و منزلگاه قبر و برزخ، اعراض و روگردانى از یاد خدا را در پى دارد و هر كه از یاد خدا اعراض كند، روزگارش تباه خواهد شد.
8- انجام اعمال مستحبّى كه شخص از آن لذت مىبرد، اگر با استمرار و مراقبه انجام شود، در طول مدت زمان متناسب، شخص را به قرار و آرامش مىرساند.
در مجموع، مىتوان گفت ناآرامى ریشههایى دارد كه باید خشكانیده شود؛ آنگاه زمینه مناسب براى رسیدن به آرامش از راههاى عقلانى و شرعى فراهم مىآید و انسان با توكل و اعتماد به منبع اصلى آرامش(خداوند) به مقصود دست مىیابد؛ «الذین آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذكرالله، الا بذكرِالله تطمئنّ القلوب»6.
در پایان توجه به این نكته ضرورى است كه آرامش روحى مراتبى دارد و دستیابى به آن به تدریج حاصل مىشود؛ درست مانند سایر ملكات روحى كه با تمرین و گذشت زمان حاصل مىشود. رسیدن به آرامش نیز نیازمند طى این مراحل است. این مراحل بعضى جنبه سلبى دارد مانند ارتكاب محرمات كه دل را آلوده و در نتیجه ناآرام مىكند. كسى كه مىخواهد به آرامش واقعى دست یابد راهى ندارد جز این كه در گام اول مطیع نواهى خداوند متعال شود و از آنچه حضرت حق نهى كرده اجتناب كند؛ و بعضى جنبه ایجابى دارد؛ یعنى بعد از این كه دل از گرد غبار گناه پاك گردید، مستعد پذیرش حقایق و ملكات پسندیده نفسانى مىشود و این كار صرفاً از طریق انجام تكالیف الاهى و واجبات و مستحبات امكانپذیر است. بنابراین، آرامش دل محصول عبودیت محض حق تعالى است و راهكار عملى آن نیز اجتناب از گناهان و انجام واجبات و ترک محرمات است. موفق باشید.