استراتژی تحقیر؛ الگوی رفتاری ترامپ در مدیریت صلح غزه
در تحلیل رفتارشناسی سیاسی دونالد ترامپ در پرونده صلح غزه، میتوان الگویی مشابه استراتژی فرعون در تحقیر مخاطبان را مشاهده کرد.
گفتمان تحقیر آمیز به مثابه ابزار قدرت
ترامپ با بهرهگیری از گفتمان تحقیرآمیز نسبت به رهبران اروپایی و عربی، درصدد ایجاد فضایی هژمونیک در روند صلح است. این رویکرد که در بیانیه «از بعضی از شما خوشم نمیآید ولی نمیگویم» تجلی یافت، نشان از کاربرد آگاهانه تحقیر به مثابه ابزار قدرت دارد.
تنزل جایگاه متحدان سنتی و نقش های تاریخی
در بحران غزه، ترامپ با نادیده گرفتن نقش تاریخی مصر به عنوان میانجی کلیدی در مناقشه فلسطین، عملاً جایگاه قاهره را در معادلات منطقهای تنزل داد. این رفتار که با طرحهای صلح یکجانبه و نادیده گرفتن ابتکارات مصری همراه بود، نه تنها کارآمدی دیپلماسی چندجانبه را تضعیف کرد، بلکه تنشهای ساختاری در خاورمیانه را عمق بخشید.
الگوی فرعونی : در جست و جوی اطاعت محض
همانگونه که فرعون با کوچکشماری مخالفان، اطاعت کورکورانه را طلب میکرد، ترامپ نیز با تحقیر متحدان سنتی آمریکا، در پی ایجاد الگوی اطاعت محض در روابط بینالملل است. ترامپ حتی چند بار برخی کشورهای اروپایی را به سبک خودش تحقیر کرد که نمونه آن صدا زدن چندین باره نماینده انگلیس در این مسئله بود.
جمع بندی : هشدار تاریخ برای امروز
تجربه تاریخ نشان میدهد تحقیر بازیگران بینالمللی هرگز راهکار پایدار برای مدیریت بحرانهای پیچیدهای چون غزه نبوده است.
در جمعبندی نهایی میتوان تأکید کرد که استراتژی تحقیرآمیز ترامپ در قبال متحدان اروپایی و عربی، به ویژه در پرونده صلح غزه، نه تنها رویکردی کارآمد برای تحقق صلح پایدار نیست، بلکه نشان از یک درک ناقص از پیچیدگیهای ژئوپلیتیک منطقه دارد.
تاریخ به وضوح نشان داده است که حکمرانی بر پایه کوچکشماری و ایجاد اطاعت از طریق تحقیر به سبک فرعونیان، اگرچه ممکن است برای مدتی توهم قدرت مطلق ایجاد کند، اما در نهایت به بیثباتی عمیقتر و تضعیف اعتماد بینالمللی و سقوط میانجامد. شکست این الگو در تاریخ کهن، هشداری جدی برای امروز دولتمردان آمریکایی است.
نویسنده
محمد مهدی سپهر
پیوندها
تارنمای مرکز پاسخگویی به سئوالات و شبهات جوابگو
پرسش و پاسخ
سوالات متداول درباره استراتژی تحقیر
استراتژی اصلی او به کارگیری گفتمان تحقیر آمیز نسبت به متحدان اروپایی و عربی برای ایجاد یک فضای هژمونیک و درخواست اطاعت محض بود
این استراتژی با نادیده گرفتن نقش تاریخی مصر به عنوان میانجی کلیدی و تنزل جایگاه قاهره باعث تضعیف دیپلماسی چند جانبه شد
نتیجه نهایی این استراتژی هر چند ممکن است در کوتاه مدت توهم قدرت ایجاد کند اما در نهایت به بی ثباتی عمیق تر تضعیف اعتماد بین المللی و سقوط منجر شود



