ایران ۱۴۰۴: سهگانه فشار، بازدارندگی و فرصتهای نو
محور اول: تصویر آمریکا از ایران
در شرایط پیچیده کنونی غرب آسیا، سه مؤلفه درک آمریکا از ایران، احتمال جنگ و پیامدهای آتشبس غزه درهم تنیدهاند و چارچوب سیاست واشنگتن را شکل میدهند.
پس از جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل و در فضای دولت ترامپ، تصویر آمریکا از ایران دچار تغییر بنیادین نشده، اما رویکرد عملیاتی آن «دقیقتر و هدفمندتر» شده است. واشنگتن همچنان ایران را ترکیبی از «آسیبپذیری اقتصادی» و «تابآوری ژئوپلیتیک» میبیند؛
درآمدهای نفتی و فشار تحریم ها
از یکسو کاهش درآمدهای نفتی و فشار تحریمها، و از سوی دیگر توان ایران در استفاده از شبکههای اقتصادی پنهان، روابط با چین و روسیه و ظرفیتهای نیابتی منطقهای. این دوگانگی موجب شده سیاست آمریکا شکل «فشار هدفمند همراه با گفتوگوی مشروط» پیدا کند.
سه ابزار اصلی این سیاست عبارت است از:
تشدید تحریمهای نفتی و مالی برای محدود کردن منابع ایران؛
نمایش قدرت نظامی و ایجاد بازدارندگی برای افزایش هزینه واکنشهای مستقیم یا نیابتی تهران؛
و حفظ کانالهای محدود مذاکره برای کنترل بحران هستهای و مدیریت تنش.
به باور تحلیلگران آمریکایی و اسرائیلی، این رویکرد بهدنبال «تغییر محاسبه» در ایران است، بدون آنکه هدف آن سرنگونی نظام باشد. در این چارچوب، تهدید جنگ بیشتر نقش ابزاری روانی دارد تا مقدمهای برای رویارویی تمامعیار، اما همین تهدید میتواند پیامدهای ناخواستهای مانند تشدید واکنشهای نیابتی یا تقویت انسجام داخلی در ایران ایجاد کند.
جمع بندی
در نهایت، سیاست فعلی واشنگتن ترکیبی ظریف و پرریسک است: افزایش فشار اقتصادی و نظامی بهگونهای که ایران به امتیازدهی محدود سوق داده شود، اما از مرز جنگ ناخواسته عبور نکند. همزمان، آتشبس غزه میتواند فضای منطقهای و توازن فشار و مذاکره با ایران را بازتعریف کند و بر محاسبات همه بازیگران اثر بگذارد.
منبع
🖊 تلخیص: داود عسگری
پیوندها
تارنمای مرکز پاسخگویی به سئوالات و شبهات جوابگو
پرسش و پاسخ
آمریکا ایران را چگونه توصیف میکند؟ پاسخ: بهعنوان ترکیبی از آسیبپذیری اقتصادی و تابآوری ژئوپلیتیک.
ابزارهای اصلی سیاست آمریکا در قبال ایران چیست؟ پاسخ: تشدید تحریمهای نفتی و مالی، نمایش قدرت نظامی و بازدارندگی، و حفظ کانالهای محدود مذاکره.
تهدید جنگ در سیاست آمریکا چه نقشی دارد؟



