نوشابه کوکاکولا
11 شهریور, 1404ماشه ای برای نمایش
15 شهریور, 1404رسانه و واقعیت؛ نبرد ذهنی در محور مکانیسم ماشه
چگونه دشمن با تبدیل مکانیسم ماشه به ابزار جنگ روانی، عرصه واقعی ایران را به نبرد ذهنی بدل کرده است؟
در بزنگاههای حساس ملی که دشمنان ایران تلاش میکنند از هر شکاف و ضعف ادراکی بهره جویند، مکانیسم ماشه به عنوان یک ابزار پیچیده جنگ روانی مطرح میشود که ماهیت آن فراتر از یک تهدید صرف اقتصادی و سیاسی است؛ این مکانیسم ابزاری است برای نفوذ در اعماق روان جمعی جامعه ایرانی. دشمن با هوشمندی رسانهای بینظیری میکوشد میدان واقعی تحولات را به عرصه ذهن و روان مردم انتقال دهد و از طریق پمپاژ پیامهای نگرانکننده و بزرگنمایی نارضایتیها، امید را فرسوده سازد و انسجام ملی را مخدوش کند.
رسانههای دشمن و مکانیسم ماشه روانی
در این فرآیند، رسانههای دشمن بهسان ماشهای روانی عمل میکنند که به جای ضربه مستقیم، با برجستهسازی و تکرار مکرر بحران، فضای روانی کشور را به گونهای مضطرب و متزلزل نشان میدهند. این جنگ روانی، ماهیتی فراتحلیلی دارد که در آن واقعیتهای عینی با ترفندهای رسانهای و تحریفهای شناختی درآمیخته و مرز میان واقعیت و وهم مخاطب را مخدوش میسازد. این فشار روانی، بدون نیاز به مداخله نظامی یا اقتصادی شدید، میتواند به آشوبهای اجتماعی، بیاعتمادی نهادی و کاهش دغدغه ملی دامن زند.
واکنش ساختاری و هماهنگ برای مقابله
برای مقابله با این استراتژی چندلایه و پیچیده، لازم است واکنشها نیز ساختاری، عمیق و هماهنگ باشد:
1️⃣ نخست: تبیین دقیق و نظریهپردازی مستند
رسانهها و نهادهای فرهنگی و اطلاعرسانی باید از سادگی در تبیین واقعیتها بپرهیزند و با نظریهپردازی دقیق و ارائه تحلیلهای مستند، مردم را به شناخت درست از ماهیت مکانیسم ماشه و تفاوتهای آن با تهدیدات واقعی رهنمون سازند. باید مفهوم فشار روانی و جنگ شناختی برای افکار عمومی روشن شود و نشان داده شود که دشمن به دنبال ایجاد خطای ادراکی و بیاعتمادی سیستماتیک است.
2️⃣ دوم: احیای سرمایههای هویتی و فرهنگی
احیای سرمایههای هویتی و فرهنگی ما به عنوان سپری روانی از اهمیت فراوانی برخوردار است. تقویت انسجام ملی، یادآوری تاریخ مقاومت و افتخارات مشترک، نمادپراکنیهای مثبت و پررنگ کردن دستاوردهای داخلی، همه و همه در نقش تقویتکننده بنیه روانی جامعه عمل میکنند. این اقدامها نقطه مقابله مستقیمی با القائات دوقطبیساز و نارضایتیزا هستند.
3️⃣ سوم: تمرکز بر سیاستگذاری کلان و مدیریت هوشمندانه
در سطح سیاستگذاری کلان، تمرکز بر پیشگیری از فشارهای اقتصادی و سیاسی از طریق مدیریت هوشمندانه منابع، ارتقاء دیپلماسی متوازن، و ایجاد شبکههای حمایتی داخلی (اقتصادی، اجتماعی) امری حیاتی است. بهویژه تقویت شفافیت و پاسخگویی در مدیریت مسائل ملی اعتماد عمومی را بهبود میبخشد و حلقههای فشار روانی را تضعیف میکند. پاسخهای حقوقی و دیپلماتیک به تهدیدات نیز باید با تدبیر و قوت اجرا شود تا دشمنان احساس نکنند که میتوانند به سادگی فشار روانی را به بحرانهای واقعی تبدیل کنند.
4️⃣ چهارم: آموزش اجتماعی و رسانهای درباره اخبار جعلی
آموزشهای اجتماعی و رسانهای درباره شناسایی اخبار جعلی، مهندسی رسانهای و فعالیتهای مخرب سایبری افزایش یابد. فرهنگسازی در جهت خودآگاهی رسانهای و تقویت مهارتهای تفکر انتقادی در سطح جامعه، به مهار نفوذ جنگ روانی کمک خواهد کرد.
❇️ مقابله هوشمندانه با جنگ روانی دشمن
باید یادآور شد که جنگ روانی دشمن، جنگی نابرابر و پیچیده است که بر مبنای دگرگونسازی ادراکات بنیادین و نظام باورهای اجتماعی بنا شده است. بنابراین، تنها با واکنشهای سطحی یا جزئی نمیتوان بر آن فائق آمد. راهبرد مقابله باید از نوعی مقاومت همهجانبه، چندلایه و هوشمندانه برخوردار باشد که ضمن حفظ آرامش و امید، نگذارد میدان واقعی به میدان نبرد روانی بدل شود. تنها در این صورت است که امید، زیربنای تحول و تغییرات پایدار اجتماعی خواهد ماند و نارضایتیها به واقعیتهای قابل مدیریت تبدیل خواهند شد.
منبع
✍️ داود عسگری
پیوندها
تارنمای مرکز پاسخگویی به سئوالات و شبهات جوابگو