جایگاه عدالت و پیشرفت در مدینه فاضله حضرت مهدی(عج)
حبیب زمانی محجوب*
چکیده
در زمانهای که تمام راههای بشرِ مدعیِ عقلانیت و بینیاز از دین، به بنبست رسیده و بحرانهای معرفتی، اخلاقی، روانی و مانند آن رو به افزایش است، جا دارد آموزههای اعتقادی، آرمانی و اصیل حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) ـ که در وحی ریشه دارد ـ به بشر امروز که تشنه معارف ناب الهی است، به منزله نسخهای شفابخش عرضه گردد. در معارف شیعه تاریخ بشر فرجامی خجسته دارد و در موعد مقرر با تشکیل حکومت حضرت مهدی(عج) «مدینه فاضله» برپا خواهد شد. هدف این پژوهش تبیین شاخص های دولت عدالت¬محور مهدی موعود است.
در این مقاله با استفاده از آیات و روایات و با روش توصیفی تحلیلی، عدالت و پیشرفت مدینه فاضله مهدوی در حوزهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است.
واژههای کلیدی: عدالت و پیشرفت، حضرت مهدی(عج)، مدینه فاضله، مهدویت.
مقدمه
عدالت و پیشرفت از نیازهایی است که بشر همواره در پی آن بوده و برای رسیدن به آن کوشیده است. این دغدغه آدمی تنها ناظر به حقیقت و مفهوم عدالت نیست، بلکه بشر عدالت را در عینیّت جستوجو میکند و آنچه این واژه را در نظر او زیبا و با شرافت جلوه میدهد، آرزوی دیدن عدالت در تمام مناسبات زندگی است. بیگمان این موضوع به طور کامل تحقق نمییابد مگر در آرمانشهر مهدوی، که در این نوشتار به بررسی آن در برخی ابعاد و حوزهها خواهیم پرداخت.
سؤال اصلی در تحقیق حاضر، این است که عدالت و پیشرفت در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به چه میزان و چگونه در حکومت حضرت مهدی تحقّق مییابد؟
آیات قرآن مجید و روایات معصومان، به مثابه اسنادی معتبر و دقیق، حکومت عدل مهدی موعود(عج) را به زیبایی ترسیم نموده و تحقق عدالت و پیشرفت را در آرمانشهر مهدوی نوید دادهاند.
در این نوشتار نخست به مفهوم مدینه فاضله، عدالت و پیشرفت اشاره شده است، سپس به بررسی عدالت و پیشرفت در جامعه برتر موعود، در چهار حوزه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی پرداخته خواهد شد.
مدینه فاضله
«مدینه فاضله» یا «آرمانشهر» یا «اتوپیا» از نظر مفهومی به جامعه آرمانی و ایده¬آل انسان گفته می¬شود که ویژه مکانی خاص نیست و درواقع، هر جایی است که در آن، همه مردم، با نیک¬بختی و سعادت در کنار یکدیگر، در صلح و آرامش به سر می برند و در آنجا از ظلم و فساد اثری نیست.
میل به کمال مطلوب، غریزهای است فطری که در نهاد بشر به ودیعه گذاشته شده است؛ تا آنجا که هر عملی از او سر میزند، در راستای این تمایل فطری و رسیدن به آن حدّ اعلی است. بر همین اساس، بشر همواره در ذهن خود دنیایی را ترسیم مینماید که در منتهی درجه کمال و مطلوبیت باشد؛ اما از آنجا که هر حرکت انسان در راستای تحقق آن مدینه فاضله زمینی، به بنبست رسیده، به جای ترسیم آرمانشهر زمینی، آن را در آسمان پی میجوید. این تصّور، گاه به اندازهای از واقعیات فاصله داشته که برخی آن را «ناکجاآباد»، خیالی و دور از واقعیّت پنداشتهاند. (اصیل ۱۳۸۱: ۱۷)
اما آرمانشهری که شیعه در فرهنگ مهدوی ترسیم مینماید، زمینی و واقعی است و در آن فرجام بشر، خجسته و مقرون به سعادت است (نور: ۵۵). بر همین اساس، جهانی که در اندیشه مهدوی ترسیم میگردد، آرمانی و کمال مطلوب بوده، در آن تمام فضایل و ارزشهای والای بشری تحقق مییابد. (مطهری ۱۳۷۸: ۵۲)
عدالت
عدالت از ریشه عدل، در مقابل جور و ستم و به معنای دادگری است. (دهخدا: ذیل «عدالت»؛ ابنمنظور: ذیل همین واژه) در طول تاریخ، از عدالت تعابیر و برداشتهای مختلفی ارائه شده و نظریههای گوناگونی درباره آن بیان کردهاند؛ (ر. ک. جمشیدی ۱۳۸۰) اما نگاه دین مبین اسلام به عدالت با نظر همه مکاتب بشری متفاوت است. بنابر آموزههای اسلامی، خداوند عادل است و همه افعال او عین دادگری
و عدالت است. عدل و عدالت در مذهب شیعه اهمیتی ویژه دارد؛ به طوری که از اصول به شمار میآید. (خطیبی و دیگران، ۱۳۸۵: ۳۳)
بنابر معتقدات اسلامی و شیعی، تحقق گوهر گمشدۀ بشری، یعنی عدالت، در مدینه فاضلۀ مهدوی حاصل میآید. در خصوصیات حکومت امام زمان(عج)، هیچ ویژگی به اندازه «عدالت» و «قسط» روشنی ندارد.
رهبر معظم انقلاب در یکی از خطبههای نماز جمعه تهران (۲۶ / ۱ / ۷۹) با اشاره به اینکه امروز جهان تشنه عدالت و معنویت است میفرماید: «دنیای سرشار از عدالت، پاکی، راستی، معرفت و محبت، دنیای دوران امام زمان است و زندگی حقیقی انسان در این عالم مربوط به دوران بعد از ظهور امام زمان است».
پیشرفت
پیشرفت در لغت به معنای جلورفتن و حرکت به سوی مقابل و برتری داشتن آمده است(دهخدا، ذیل واژه «پیشرفت»). از نظر اصطلاحی نیز پیشرفت حرکتی رو به جلو همراه با برنامه ریزی به سوی مقصدی مشخص است. بر این اساس، پیشرفت یک مفهوم هنجاری-دستوری است که با اصطلاحات دیگر مانند «تغییر» و «توسعه» متمایز است. پیشرفت دارای بار ارزشی است، در حالی که تغییر و تا حدودی توسعه فاقد این جنبه می باشد. پیشرفت واجد تمام جنبه های زندگی انسان _ اعم از مادی و معنوی – است؛ از این نظر پیشرفت جهت های فرهنگی، معنوی، اخلاقی و ابعادی متناظر و متناسب با فرهنگ یک جامعه دارد که الزاما ممکن است در تعریفی خاص از توسعه نگنجد(افروغ ۱۳۸۹: ).
با چنین برداشتی، پیشرفت با عدالت نیز همراه خواهد بود و یا به عبارت بهتر، در ذات چنین برداشتی از پیشرفت، عدالت نیز وجود دارد و معیار آن محسوب خواهد شد.
عدالت و پیشرفت اجتماعی
ایجاد عدالت و پیشرفت اجتماعی، از شاخصترین ویژگیهای مدینه فاضله
مهدوی است؛ چیزی که بشر همواره در آرزوی آن و به دنبال تحقق آن بوده است. عدالت اجتماعی به معنای رعایت تناسب، استحقاقها و شایستگیها در ساحت اجتماعی است؛ عدالتی که همه افراد جامعه از آن برخوردار باشند. (معین: ذیل واژه «عدالت اجتماعی») در این تعریف، هر گروه و صنف و طبقهای باید در جایگاه شایسته خویش جای گیرد.
از مهمترین وجوه تحقق عدالت اجتماعی، برقراری امنیت اجتماعی است که خود از شرایط رشد و تکامل فرد و جامعه میباشد. (حکیمی ۱۳۸۱: بخش هشتم)
امنیت از نیازهای اولیه زندگی و یکی از مقولههایی است که حاکمان و سیاستمداران پیوسته به آن توجه داشته اند؛ اما در همه نظامهای سیاسی، غیبت دین در عرصههای فردی و اجتماعی سبب بیبهرگی مردم از مبنای اصلی امنیت (ایمان، طمأنینه و آرامش روانی) گردیده و همین امر نابسامانیها و ناهنجاریهای فراوان رفتار سیاسی و اجتماعی را برای آنها ارمغان آورده است.
ستون استوار مدینه فاضله مهدوی، برقراری امنیت همهجانبه بر مبنای ایمان در جامعه است؛ به گونهای که جان و مال و حیثیت افراد از تجاوز در امان باشد. رسالت این حکومت جهانی، تحقق امنیت برای همه شهروندان به ویژه مظلومان و مستضعفان است. در حالی که پیش از ظهور حضرت مهدی(عج) شرایط ناامنی بر جهان چیره شده است، بازگرداندن امنیت به جامعه در تمامی جنبهها از بنیادیترین کارهای آن حضرت به شمار میرود و یکی از نتایج دولت عدالتگستر مهدوی، برقراری صلح و دوستی در فراخنای هستی است. امنیتی که امام مهدی(عج) در سطح جهان پدید می آورد، امنیتی است که بشر، مانند آن را ندیده است؛ زیرا در آرمانشهر عدالتبنیاد مهدوی، همه معیارهای نادرست و غیر انسانی به یک سو می رود، قانونشکنیها و اعمال نفوذها از درون جامعه برچیده میشود و سمت و سوی روابط اجتماعی نیز بر پایههای قانون، عدل، احترام به حقوق و ارزشهای واقعی انسان استوار میگردد.
مهدی موعود(عج) برای برقراری امنیت اجتماعی در آغاز حکومت خود، از مردم بیعت میگیرد. حضرت علی مفاد این بیعت را چنین برمیشمارد:
«دزدی نکنند، مرتکب زنا نشوند، فحش و دشنام ندهند، هتک حرمت نکنند، به خانهای هجوم نبرند، کسی را بدون دلیل نزنند، طلا و نقره و گندم و جو ذخیره (احتکار) نکنند، راهزنی ننمایند، راهی را بیامن نکنند» همچنین، حضرت شروطی را برای خود میگذارد از جمله اینکه «مانند مردم رفتار کند، از نوع لباس آنها بپوشد، مرکبی همانند آنان سوار شود، به اندک قناعت کند، زمین را از داد پر سازد، خدا را چنان که شایسته است عبادت کند و… .» (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۲۷: ۳۰۹)
با توجه به این تدابیر، حکومت مهدوی، حکومتی است که دوستی و مهرورزی جای ستیز و دشمنی را میگیرد و بر حسب روایات، کینهها، اختلافها و فتنهها (ریشهری ۱۳۷۵: ۶۰۸-۶۴۰) از جامعه بشری رخت برمیبندد و حتی از عالم حیوانات و جانوران نیز عوامل نزاع ناپدید میشود.
قرآن کریم بر اساس وعده تخلفناپذیر الهی از پدید آمدن جامعهای امن خبر میدهد که از ترس، اضطراب و آنچه آرامش و امنیت افراد و جوامع انسانی را بر هم میزند، تهی است:
وَعَد اللهُ الّذین آمَنوا مِنکُمْ و عَمِلوا الصّالحاتِ لَیَستَخْلِفَنَّهم فی الْارضِ کما اسْتَخْلَفَ الّذین مِنْ قَبْلِهِم وَ لَُیمَکّنَنَّ لَهُم دینَهُمُ الّذی ارتَضی لَهُمُ و لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعدِ خوفِهِم أمناً یَعْبُدُونَنِی لایُشرکون بی شَیئاً وَ مَن کَفَرَ بعد ذلکَ فَاولئکَ هُمُ الفاسقون (نور: ۵۵)
این آیه مبارکه، تأمین امنیت جهانی در آرمانشهر مهدوی را حتمی و گریزناپذیر میشمارد. امام صادق در تفسیر این آیه شریف فرمود: «نزلت فی القائم و أصحابه… ؛ این آیه درباره قائم و اصحابش نازل شده است.» (طبرسی۱۳۷۹، ج ۷: ۱۵۲؛ فیض کاشانی، ج ۳: ۴۴۴)
در دوران ظهور منجی موعود، جهان به حدّی از امنیت میرسد که به نقل احادیث: «راهها امن میشود تا جایی که زنی به تنهایی راه عراق و شام را میپیماید، در حالی که در چمنزارها و با زینتهای خود قدم میگذارد، هیچ حیوانی مزاحم او نمیشود و از هیچ چیز نمیترسد» (صافی گلپایگانی: ۴۷۴) یا «پیرزن ناتوانی از شرق تا غرب میرود و کسی به او آسیب نمیرساند» (ریشهری ۱۳۷۵: ۶۴۰).
در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)، انسان به بالاترین درجه از امنیت میرسد،
نه در جامعه و محدودهای خاص، بلکه به صورت فرامرزی و جهانی؛ چرا که نصوص ترسیمکننده سیمای امنیت در آرمانشهر مهدوی، همزمان، بر دو ویژگی کامل و همهجانبه بودن، و گستردگی و فراخنایی جهانشمول امنیت در جامعه تأکید ورزیدهاند (نجفیمقدم ۱۳۸۶: ۲۵۰).
در مدینه فاضله مهدوی علاوه بر ایجاد امنیت اجتماعی و زدودن کینه و اختلاف، به حفظ و تقویت نهاد خانواده و برقراری روابط میان اعضای آن تأکید ویژه میشود.
در دکترین مهدویت، جایگاه ارزشمندی برای والدین دیده شده است و والدین ارکان اساسی خانواده هستند؛ تقسیم مسئولیت بین زن و مرد به شیوه معقول و مناسب صورت میپذیرد. علامه مجلسی بر اساس روایتی، درباره وضعیت پیش از ظهور و عصر ظهور مقایسه تطبیقی انجام داده است که به اجمال به آن اشاره میشود:
پیش از ظهور، زنان به فسق و فجور تشویق میشوند و آمیزش زنان با زنان رواج مییابد و زندگی آنان از طریق خودفروشی تأمین میشود. زنان عریان هستند و تمایلی شدید به لذتها و شهوات دارند و محرّمات الهی را حلال می شمارند. اما در زمان ظهور رابطه نامشروعی وجود ندارد. زن هیچ چیز را از همسرش پنهان نمیکند و هیچ زنی به گناه تشویق نمیشود. رابطه زن و مرد در خانواده بر اساس «و عاشروهُنّ بالمعروف» (نساء: ۱۹) است. در مجموع تأکید بر اخلاق و تقوا موجب ایجاد امنیت و حسن معاشرت در خانواده و اجتماع میشود. (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۲۷۸)
از دیگر برکات دولت مهدوی بازگشت هر حق به صاحب آن است. بازگرداندن حق به صاحبش، از حقوق اجتماعی است که عملی کردن آن از مصادیق عدالت اجتماعی محسوب میشود. در آن دوران، استیفای حقوق به صورت قطعی صورت خواهد گرفت و قضاوتها بدون خطا و اشتباه است و همین مسئله به محو منازعات و کینهها و تثبیت آرامش و امنیت و ثبات سیاسی و اجتماعی منجر خواهد شد.
از امام صادق روایت است که «آن گاه که قائم قیام میکند، به عدل حکم میراند و در زمان او ستم رخت برمیبندد… و هر حقی به صاحب آن میرسد» (همان: ۳۳۹) حضرت در این حدیث، مفهوم امنیت اجتماعی را به طور دقیق توضیح میدهد و اشاره می کند که امنیت واقعی وقتی بر جهان پرتو میافکند که ذرهای از حقها و حقوقها پنهان نماند و هیچ قدرت، مقام و فردی در هر طبقه اجتماعی، مانع ادا و اظهار حق نگردد. این آرمان والا وقتی تحقق مییابد که اثری از طبقات سلطهگر و زورمند نباشد
و حکومت عدالتگستر مهدوی در زمین تحقّق یافته باشد (همان: ۳۳۹ ـ ۳۴۰).
از آنجا که در استقرار جامعه موعود، نقش کرامت الهی و دستِ اعجازِ ولیِّ خدا نقش اساسی دارد، زمینه ظلم و تعدّی به حقوق دیگران نیز به صورت کلان و در تمام ساختارهای اجتماعی از بین میرود. اگر در مرافعات جزئی و به صورت خُرد هم مسئلهای باشد، عدالت به تمام معنا در مناسبات حقوقی و قضایی حاکم است. داوری و قضاوت در جامعه موعود از هرگونه خطا و اشتباه و جانبداری پیراسته است؛ چرا که شیوه قضاوت در حکومت مهدوی به شیوه پیامبران و براساس متن واقعیت و حقیقت است نه بر اساس شاهد و بیّنه و قراین. (همان)
در روایتی از امام صادق ، شیوه قضاوت عصر ظهور این گونه بیان شده است:
زمانی که قائم آل محمد به پا خیزد، در میان مردم به حکم داود قضاوت خواهد کرد. او به بیّنه و شاهد نیازی نخواهد داشت؛ زیرا خداوند تعالی امور را به وی الهام میکند و او بر پایه دانش خود داوری میکند و هر قومی را به آنچه پنهان داشتهاند، آگاه میسازد (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۳۱۹ و ۳۳۹).
عدالت و پیشرفت اقتصادی
عدالت اقتصادی، مهم ترین شاخص در یک دولت کرامت محور است. عدالت اقتصادی به معنای توزیه عادلانه امکانات مادی، رفاهی، معیشتی و خدماتی جامعه و تلاش برای از بین بردن فقر و فساد مالی است.
از دیرباز، یکی از آرمانهای بشر، تحقق عدالت اقتصادی و برخورداری همگان از موهبتهای مادی و بهبود کمی و کیفی زندگی بوده است. برقراری عدالت اجتماعی به توسعه و بهبود کمّی و کیفی در امور اقتصادی میانجامد. اصل اوّلیّه در حکومت جهانی مهدوی، توسعه عدالت و از بین بردن زمینه ظلم و تعدّی چپاولگران اقتصادی است.
اندیشه دینی، ثروت و داشتههای طبیعی را برآورنده نیاز افراد انسانی و جوامع بشری میداند و تقسیم انسانها و ملتها به فقیر و ثروتمند را برآیند تولید و توزیع نابرابر و غیرعادلانه ثروتهای مادی و طبیعی قلمداد میکند. این کاستی در حکومت عصر ظهور از میان میرود؛ در نتیجه، همه انسانها به رفاه و آسایش مطلوب دست مییابند. در آرمانشهر مهدوی شاهد شکوفایی اقتصادی هستیم؛ به طوری که شکاف عمیق فقیر و غنی از میان برداشته میشود و مردم در پناه حکومت مهدوی آن قدر بینیاز و غنی میگردند که دیگر خلأ مالی وجود ندارد تا با زکات و صدقات و مانند آن پر شود.
امام باقر می فرمایند:
و یعطی الناس عطایا مرّتین فی السنه و یرزقهم فی الشهر رزقین… حتّی لاتری محتاجاً إلی الزکاه و یجیء أصحاب الزکاه بزکاتهم إلی المحاویج من شیعته فلا یقبلونها، فیصّرونها و یدورون فی دورهم، فیخرجون إلیهم، فیقولون: لاحاجه لنا فی دراهمکم… فیعطی عطاء لم یعطه أحد قبله (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۳۹۰).
امام مهدی(عج) در سال، دو بار به مردم بخشد و در ماه، دوبار امور معیشت بدانان دهد… تا نیازمندی به زکات نماند. زکاتیان، زکاتشان را نزد محتاجان آورند و ایشان نپذیرند. پس آنان زکات خویش در کیسهها مینهند و اطراف خانهها (در پی محتاجی) بگردند، ولی مردم بیرون می آیند و میگویند: نیازی نداریم… پس بخششی کند که تا آن روز کسی نکرده باشد.
امام صادق میفرماید:
إنّ قائمنا إذا قام أشرقت الأرض بنور ربّها… و یطلب الرجل منکم من یصله بماله و یأخذ من زکاته، لایوجد أحد یقبل منه ذلک. استغنی الناس بما رزقهم الله من فضله (همان: ۳۳۷).
هنگام قیام قائم ما، زمین با نور خدایی بدرخشد… و شما به جستوجوی فردی برآیید که مال یا زکات بگیرد، ولی کسی را نمییابید که از شما قبول کند. مردمان همه به فضل الهی بینیاز میشوند.
در نظام اقتصادی حضرت مهدی(عج) به دلیل پیوند میان اخلاق و اقتصاد و به سبب رشد اخلاقی و معنوی جامعه، مردم به غنای روحی و اخلاقی می رسند که این غنای روحی، موجب کاهش آزمندی و دنیاخواهی میگردد. از این رو از دنیا به اندازه کفاف میطلبند و هرگونه زیادهطلبی از زندگی مردم رخت برمیبندد و لذا مردم حتی در انجام دادن معاملات از یکدیگر سود نمیگیرند. (سبحانی ۱۳۸۲: ۹)
در واقع در مدینه فاضله مهدوی بشر علاوه بر بینیازی ظاهری که بر اثر توزیع عادلانه ثروت به دست میآید، از نظر روحی و باطنی به بینیازی میرسد. به دیگر سخن، قبل از اینکه اقتصاد او رشد کند و توسعه یابد، ارزشهای او عوض میشود و ریشهدار میگردد و برخورداری از نعمتهای دنیا نیز رنگ الهی و ارزشی به خود میگیرد.
در حدیثی از پیامبر اکرم روایت شده است:
إذا خرج المَهدیّ ألقی الله تعالی الغَنی فی قلوب العباد حتّی یقول المهدیّ: من یُرید المال؟ فلا یَأتیه أحد ألّا واحد یَقول: أنا، فَیَقول: أحثّ فیحثّی فَیحمل علی ظَهرِهِ حتّی إذا أتی أقصی الناس، قال: ألا أرانی شرّ من هاهنا فیرجع فیردّه إلیه فیقول خُذ مالک، لاحاجَه لی فیه (مؤسسه معارف اسلامی ۱۴۱۱ ق، ج ۱: ۲۴۰)
زمانی که مهدی خارج میشود، خداوند، غنا را در قلوب بندگان میافکند، تا اینکه حضرت میگوید: چه کسی مال میخواهد؟ به جز یک نفر، کسی برای گرفتن مال نمیآید و میگوید: من میخواهم. آن گاه حضرت به او میگوید: بردار. او هم مقداری مال برمیدارد و بر پشت حمل میکند تا اینکه وقتی به مردم دوردست میرسد، با خود میگوید من محتاجتر از اینها نیستم. پس باز میگردد و مال را به حضرت بازمیگرداند و میگوید من به این مال نیازی ندارم.
پرهیزکاری، پایبندی به اخلاق و عمل به دستورهای الهی در امور اقتصادی،
خود عامل بینیازی مردم در حکومت امام مهدی(عج) می شود؛ زیرا در این صورت طبق آموزههای وحیانی، وعده خداوند درباره نزول برکات آسمان و زمین محقق میگردد:
ولو أنّ اهل القُری آمَنوا واتَّقوا لَفَتحنا علیهم بَرَکاتٍ مِّنَ السّماءِ والارضِ (اعراف:۹۶)
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان میگشودیم.
در حکومت مهدوی به دلیل شکوفایی دینی و معنوی و رعایت کامل قوانین الهی، نعمتهای آسمان و زمین بر مردم فزونی مییابد و مواهب طبیعی و معادن بر مؤمنان
رخ مینماید (صافی گلپایگانی: ۴۷۳).
پیامبر اکرم میفرماید:
یکون فی اُمّتی المهدیّ… یتنعّم اُمّتی فی زمانه نعیماً لم یتنعّموا مثله قطّ،
البرّ والفاجر، یرسل السماء علیهم مدراراً، و لاتدّخر الأرض شیئاً من نباتها (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۱: ۷۸).
در امت من، مهدی قیام کند… در زمان او مردم به نعمتهایی میرسند که در هیچ زمانی دست نیافته باشند. آسمان بر (همه) نیک و بد، ببارد و زمین چیزی از روییدنیهایش را پنهان ندارد.
امام علی در این زمینه میفرماید:
زمین میوههای دل خود (معادن طلا و نقره) را بر او (حضرت حجت) بیرون میریزد و کلیدهایش را به او میسپارد. (نهجالبلاغه: خطبه ۱۳۸)
در جای دیگر میفرماید:
در دولت او آبها فراوان میشود و نهرها گسترش مییابد و زمین، محصولات خود را چند برابر میکند. (صافی گلپایگانی: ۵۸۹)
یکی از اقدامات اساسی حضرت مهدی(عج) صدور دستور حفر آبراهها و نهرهاست. رونق کشاورزی در حکومت حضرت به حدی است که امام علی در توصیف آن میفرماید:
و لو قد قام قائمنا لأنزلت السماء قطرها و لأخرجت الأرض نباتها… حتّی
تمشی المرأه بین العراق إلی الشام لاتقنع قدمها إلّا علی النبات (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۳۱۶).
چون قائم قیام کند، آنقدر باران میبارد و زمین گیاه میرویاند و سرسبز میگردد که زن از عراق به شام میرود و جز بر زمینهای سرسبز گام نمینهد.
آبادانی زمین یکی دیگر از اصلاحات اقتصادی امام زمان(عج) است. مجموعه اقدامات اصلاحی اقتصادی حضرت و کارکردهای مناسب عمرانی در دولت وی موجب رفاه میگردد. در این زمینه نیز روایاتی وجود دارد؛ از جمله: «… ولا یبقی فی الارض خراب إلّا یعمره… (صافی گلپایگانی: ۶۰۶)؛ و در زمین هیچ خرابی باقی نمی ماند مگر این که امام زمان(عج) آن را آباد کند».
در دکترین اقتصادی حضرت مهدی(عج) بر رفاه اقتصادی و برخورداری مردم از امکانات تأکید شده و دولت موظف به ایجاد رفاه شده است. در روایات آمده است:
در آن زمان، امت من چنان از نعمت برخوردار میشوند که هرگز امتی چنان نبوده است. سرتاسر زمین محصول می دهد و هیچ چیز را از آن دریغ ندارد؛ اموال انبوه میشود؛ هر کس نزد مهدی آید و درخواست کمک مالی کند، بیدرنگ به او کمک می شود (مجلسی ۱۴۰۳ ق: ۵۱، ۷۸ و ۸۸).
امام علی در تبیین این وضعیت میفرماید:
اگر شما از منجی شرق (مهدی) پیروی کنید، شما را به روش پیامبر آورد تا از رنج طلب و سختی (برای دستیابی به وسایل زندگی) آسوده باشید و بار سنگین (زندگی) را از شانههایتان بر زمین بنهید (همان، ج ۵۲: ۳۸۱).
چنین زندگی متعالی و آرمانی و رفاه اقتصادی تا این پایه، در دنیای سراسر ظلم طبقاتی و سرشار از تضاد بر سر منافع و روابط ظالمانه استثماری، برای ما بسان وهم و تخیّل است که اگر وعدههای صریح و قطعی کتاب و سنت نبود، نمیتوانستیم بدان ایمان و باور داشته باشیم. همان گونه که گذشت، امامان معصوم در روایات فراوان، دورنمایی روشن و امیدبخش از رفاه همگانی در حکومت مهدوی را ترسیم نمودهاند. اهتمام روایات بر رفاه اقتصادی جامعه مهدوی، گویای تحقّق حتمی آن است؛ چرا که در جامعهای که تعالیم روحبخش اسلام ناب به طور کامل اجرا گردد، آن جامعه هیچ گاه فقیر و عقب مانده نخواهد بود.
عدالت و پیشرفت سیاسی
در مدینه فاضله مهدوی، حاکم، نوع حکومت، قوانین و نظامات جاری در آن، شباهتی با حکومتهای موجود عالم ندارد. مبانیحکومت جهانی حضرت مهدی(عج) همان مبانی حکومت امیرالمؤمنین در کوفه و پیامبر در مدینه و دیگر پیامبران الهی است.
(ر. ک. مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۳۸۱) همه آنها خواسته مشترکی داشتند و آن هدایت بشر از تاریکی به نورانیت بود. (بقره: ۲۸۵) نوع حکومت مهدوی، الهی و بر مبنای ایمان به خدای یگانه و توحید خالص، و هدفش متحد کردن جماعتها و ملتها و برداشتن دیوارهای امتیازات و اعتبارات بیهوده و در نهایت برقرار کردن توحید کلمه است؛ حاکم آن نیز احیاکننده شریعت نبوی و مجری قوانین اسلامی و الهی به شمار میآید.
این همان حکومت واحد جهانی است که کره زمین با یک حاکم، یک نوع حکومت و با یک شیوه و روش عادلانه اداره می شود و بیگمان آرزوی دیرینه بشری است. (حکیمی ۱۳۸۱: ۱۷۷)
در ادامه به برخی ویژگیهای سیاسی و دینی حکومت امام مهدی(عج) اشاره میکنیم:
ـ تشکیل حکومت دادپیشه واحد جهانی
از شاخصترین ویژگیهای مدینه فاضله حضرت مهدی، تشکیل حکومت فراگیر جهانی و اداره همه اجتماعات از یک نقطه و با یک سیاست و برنامه است. (همان: ۲۰۵) در دکترین سیاسی حکومت مهدی، رسیدن جامعه بشری به مرحله تشکیل امت واحد و حکومت واحد جهانی جزء مقولات اصلی به شمار میآید. حکومت جهانی حضرت مهدی تمام دنیا را مسخّر میکند و همه را تحت اختیار خویش قرار میدهد (همان: ۱۶۱ ـ ۱۶۴). در این حکومت واحد جهانی برقراری عدل و داد و تحقق بخشیدن به آرمان والا و الهی پیامبران، در شمار مهمترین اصول و راهبردهاست.
بخش بزرگ تضادها، ستیزها و استکبارها در قلمرو جوامع بشری از حکومتهای جور و درون کاخهای ستم سرچشمه میگیرد و به دست آلوده و نیرنگباز دولتها و حکومتهای سلطهگر گسترش مییابد، وگرنه تودههای مردم و افراد نوع انسانی بر اساس انسانشناسی واقعبینانه و حقیقتنمایی دینی و اسلامی، به همنوعان خویش گرایشهای سرشتی و طبیعی دارند. دوستی و مهرورزی، عطوفت و همزیستی نسبت به یکدیگر که در نهاد و جان آدمیان نهفته است، جنگ و تنازع را برنمیتابد. پرخاشگریها و خونریزیها با تحریک دولتها و به دست حاکمان و ستمگران انجام میگیرد که برای گسترش قدرت و استوارسازی بیشتر پایههای حکومت خود، تضاد و درگیری پدید میآورند. از همین رهگذر، صاحبنظران سیاسی و اجتماعی، درمان دردهای جامعه بشری و برطرف شدن تضادها، استثمارها، استبدادها و استعمارها و فاصلههای ناهنجار کشورها و انسانها را در برقراری نظام سیاسی یگانه جهانی دانستهاند؛ حکومت یگانهای که از هرگونه جانبداری نژادی، طبقاتی، سمتی، زبانی و دیگر آسیبهایی از این دست، پیراسته بوده، بر پایه عدل و برابری بنا شود (طاهری ۱۳۸۰: ۳۰۱ ـ ۳۰۲). این کار ارزشمند، در مدینه فاضله مهدوی تحقق میپذیرد.
با ایجاد مدیریت و حاکمیت یگانه برای همه جوامع، نژادها و منطقهها، عامل اصلی تضاد، جنگ و ستم نابود میشود و انسانها بیبیم از فشار سیاستها به آغوش هم بازمیگردند و مهربان و برادروار در کنار یکدیگر زندگی میکنند. در نیکشهر مهدوی با ایجاد حاکمیت یگانه و تکامل عقول مردم، کنشهای سیاسی اجتماعی نیز ـ که بر اساس جهل و رقابتهای ناسالم به تعارض تبدیل شده ـ جای خود را به همکاری و تبادل عقلانیت در عرصه سیاسی و اجتماعی میدهد و ریشه منازعات بیحاصل سیاسی و کنشهای نادرست و نامعقول از جامعه برطرف میگردد. پس حکومت امام مهدی(عج) حکومتی است یگانه و جهانی همراه با تحقق آرمانهای والا و الهی.
پیامبر اکرم با سوگند محکم، تشکیل سازمان سیاسی یگانه جهانی به وسیله مصلح موعود را به انسانهای رنجور از نزاعها و ستیزها چنین نوید میدهد:
… والذی بعثنی بالحقّ نبیّاً لو لم یبق من الدنیا إلّا یوم واحد یطوّل الله ذلک الیوم حتّی یخرج فیه ولدی… و تشرق الأرض بنوره و یبلغ سلطانه المشرق والمغرب (شیخ صدوق ۱۳۹۵ ق، ج ۱: ۲۸۰).
سوگند به آن که مرا به حق به پیامبری برانگیخت، اگر از دنیا جز یک روز نماند، خداوند آن روز را میگستراند تا فرزندم… مهدی قیام کند. پهنه زمین به نور او روشن میشود و حکومت او شرق و غرب گیتی را فرامیگیرد.
ـ حاکمیت کارگزاران صالح
در مدینه فاضله مهدوی، حضرت مهدی(عج) مظهر انسان کامل بر رأس حکومت خواهد بود و در نظام حکومتی او، حاکمیت متعلق به صالحان است؛ چنان که در قرآن آمده است:
وَعَد الله الّذینَ آمنوا مِنْکم وَ عَمِلوا الصّالحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فی الارضِ کما استَخْْلَفَ الّذینَ مِنْ قَبْلِهِم (نور: ۵۵)
از آیه کریمه استفاده میشود که در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) مؤمنان و صالحان به خلافت می رسند و آنان اجتماعی صالح را تشکیل میدهند که امنیت و آرامش را برای خود و دیگران به ارمغان خواهد داشت.
در آیه دیگر چنین آمده است:
وَلَقَدْ کتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکرِ أنَّ الْأرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ (انبیاء: ۱۰۵)
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
ابن کثیر در تفسیر خود (تفسیر القرآن العظیم) میگوید: «خداوند در این آیه شریفه به بندگان صالح خود بشارت میدهد که در دنیا و آخرت آنان را سعادتمند و وارث زمین گرداند». (ابن کثیر ۱۳۸۹ ق، ج ۲: ۵۲۴)
از این آیه برمیآید که دولت جهانی و فراگیر مهدوی، دولت شایستگان خواهد بود و جامعه زمان آن حضرت آکنده از صلاح و نیکی، و امور آن در دست صالحان و نیکان خواهد بود. کارگزاران حکومت حضرت مهدی(عج) افرادی هستند که روحشان با ترس از خدا و تعهد در برابر اجرای احکام خدا عجین شده و از قید امیال و گرایش های نفسانی آزادند. صلاحیت کارگزاران و مشی عادلانه آنها موجب پیوند ناگسستنی تودههای انسانی با پیشوا میشود و این پیوند، فداکاریهای بزرگ و ایثارهای وصفناشدنی را رقم میزند و زمینه واژگونی بنیاد ستمها و بیدادگریهای فردی و اجتماعی طاغوتیان را در همه زمینههای زندگی فراهم میآورد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
ـ مقابله با مستکبران
در دکترین سیاسی حضرت مهدی(عج) کسانی دشمن محسوب میشوند که برای تحقق اهداف حکومت مانع و مشکل ایجاد کنند. برخورد حضرت در برابر چنین افرادی که همان مستکبران عالم هستند قاطع و صریح و بنا به نقل امام صادق همراه با قهر و غلبه است. (حرّ عاملی ۱۴۰۳ ق، ج ۱۲: ۵۷) ایشان تمامی مستکبران را از اریکه قدرت به زیر خواهد کشید (مفاتیح الجنان: دعای ندبه) و به جای آن مستضعفان را روی زمین حاکم میکند تا وعده الهی (قصص: ۵) تحقق یابد.
امام علی میفرماید: «آگاه باشید فردایی که از آن هیچ شناختی ندارید، زمامداری حاکمیت پیدا می کند که غیر از خاندان حکومتهای امروز است و کارگزاران حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد… او روش عادلانه در حکومت حق را به شما مینمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر را که تا آن روز متروک ماندهاند، زنده میکند». (نهجالبلاغه: خطبه ۱۳۸)
ـ آیین واحد جهانی
برای تشکیل جامعه واحد و امت واحده، جهانبینی واحد و اعتقاد واحد ضروری است؛ چون جهانبینی و اعتقاد، زیربنای تفکر اجتماعی و روابط انسانی است.
طبق آموزههای وحیانی، در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)، اسلام تنها دین حاکم بر جهان خواهد بود. (نور: ۵۵) در آن زمان دین و سیاست تفکیکناپذیرند، بلکه سیاست و حکومت در خدمت دین و اهداف متعالی آن خواهد بود. حضرت بر اساس اصول توحید و ایدئولوژی اسلامی، وحدت واقعی را پی میریزد و همه انسانها را زیر شعار یگانه و دین واحد گرد میآورد. (حکیمی ۱۳۸۱: ۹۹ ـ ۱۰۰)
امام صادق در این باره میفرماید:
… فَوَاللّهِ یا مفضّل! لَیُرفَعُ عَنِ المللِ و الادیان الإختلافُ، و یکونُ الدینُ کلّهُ واحداً (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۳: ۴).
به خدا سوگند ای مفضل! امام قائم(عج) از میان ملتها و آیینها اختلاف را برمیدارد و دینی واحد را بر همه حاکم میگرداند.
بر اساس روایات، امام زمان(عج) همه مردم اعم از موحّدان و غیرموحّدان و پیروان ادیان دیگر را به پیروی از اسلام و تعالیم نجاتبخش آن فرامیخواند؛ ولی این به معنای اجبار عقیدتی آنها به پذیرش مطلق آئین اسلام نیست. محور کار حضرت همانطور که از نامشان برمیآید هدایت بشریت است. حضرت از همان ابتدا زبور، تورات، انجیل و… را عاری از تحریف، عیان کرده، بر اساس این نُسخ اصلی با اهل کتاب محاجّه و گفتگو میکند تا ایشان را به دین اسلام هدایت کند. (صافی گلپایگانی: ۴۷۱)
حکومت مهدوی، مبتنی بر آموزههای دینی خواهد بود و با پذیرش اسلام از سوی همه مردم و عالمگیر شدن آن، دیگر هیچ مرزی میان آنان نخواهد بود. ازاینرو گستره سیاسی حکومت حضرت نیز به مرزهای ملی محدود نیست، بلکه انسانها دغدغههای مشترکی خواهند داشت و در سختیها و ناملایمات، در کنار هم خواهند بود. زندگی سیاسی، دیگر به کسب منافع جمعی یا نژادی و حتی ملّی معطوف نیست، بلکه سعادت بشر و صلاح و اصلاح همه انسانها را در بر میگیرد. خدا و احکام او محور این جامعه
به شمار میآید و تعالیم اسلامی و کتاب خدا مبنای اداره آرمان شهر مهدوی خواهد بود. (نهجالبلاغه: خطبه ۱۳۸)
ـ مشارکت سیاسی مردم
در حکومت حضرت مهدی، زمینههای مشارکت واقعی شهروندان در تمام امور سیاسی، پدیدار میشود. در گام اول، هر فردی بر مبنای مکانیسم «معرفت امام عصر» در هر لحظه از زندگی خویش، رهبری سیاسی الهی جامعه را شناسایی نموده، ضمن بیعت با ایشان، در تشکیل نظام سیاسی مورد نظر سهیم میگردد. در مرحله بعد نیز مکانیسم نظارتی «امر به معروف و نهی از منکر» که در آرمانشهر مهدوی به واسطه تربیت اجتماعی مبتنی بر آموزههای اسلامی، تثبیت گردیده است، عامل بسیار نیرومندی در جهت نظارت بر عملکرد نظام سیاسی بوده، مشارکت تکتک افراد جامعه را به صورت مؤثّر و قدم به قدم، تداوم می بخشد. «در چنین جامعهای مشارکت سیاسی، فعال و متعهدانه است که افراد با آگاهی و مسئولیت اجتماعی در فرایند سیاسی مشارکت می کنند و… و هر کس وظیفه ای دینی دارد که ضمن تلاش برای ترویج شعائر الهی و جلوگیری از مفاسد، با بیعت با امام عادل و معصوم در زندگیسیاسی مشارکت کند». (بهروزلک ۱۳۸۴: ۱۰۹ ـ ۱۱۰)
عدالت و پیشرفت فرهنگی
توجه به امور فرهنگی، علمی و اخلاقی، شاخصه دیگر جامعه برتر منجی موعود و در شمار مهمترین اصول و استراتژی دولت ایشان است.
از ابعاد عدالت مهدوی، فراهم شدن امکان رشد و اعتلای فرهنگی و آموزشی برای آحاد جامعه است. چون هدف از آفرینش انسان، رشد موزون و همهجانبه عقلانیت و معرفت اوست، باید روزی این هدف تحقق یابد و دوران دانشهای راستین و دستیابی همه انسانها به نادانستهها فرا برسد. ازاینرو در دوران ظهور ـ که روزگار تحقق همه آرمانهای انسانی و الهی است ـ شناخت انسان به کمال نهایی میرسد و بشر در ابعاد گوناگون دانایی از جهان، انسان و خداشناسی و… عروج لازم را مییابد. امام مهدی در روزگار ظهور خود از حقایق گسترده هستی پرده برمیدارد و مردمان را به دانشهای ژرف و یقینی و شناختهای ناب و همه بُعدی هدایت میکند.
انقلاب فرهنگی مهدوی سیاهی و جهل و گمراهی را به هدایت و روشنایی و علم بدل می سازد. در حکومت حضرت مهدی(عج) همه به مقتضای توانایی خود، از دانش و معرفت خوشه میچینند و همه حکمتها را میآموزند تا بتوانند آهنگ پرستش و عبودیت و فضایل اخلاقی سر دهند. در روایتی از امام محمد باقر در مورد رشد خرد بندگان خدا آمده است:
اذا قَام قائمنا وَضَعَ یَده علی رئوسِ العِباد فَجَمَع بِها عقولهم و کملَت بِها أحلامهم (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۳۲۸)
آنگاه که قائم ما قیام کند، دست خود را بر سرهای بندگان قرار میدهد و بدین وسیله عقول بندگان را جمع میکند و خردهای آنها را به کمال میرساند.
تکامل عقلانی و سرشاری ظرفیت انسانها از دانستهها و آگاهیهای دنیایی و معنوی در عصر درخشان مهدوی، به مردان اختصاص ندارد. زنان نیز در آن دوران سعادتبار، به پایگاه ارجمند علمی میرسند و عالمان و فقیهان والا مرتبت در طبقه زنان پدید میآیند، بدان حد که میتوانند در خانههای خود با قانون قرآن و آئین اسلام به قضاوت بنشینند.
امام باقر فرموده است:
… تُؤون الحِکَم فی زمانه حَتّی انّ المَرئه لتقضی فی بَیتها بِکتابِ الله و سنّه رَسول الله. (نعمانی: ۳۳۷)
در دوران او شما از حکمت برخوردار میشوید تا آنجا که یک زن در خانه خود برابر کتاب خدای تعالی و روش پیامبر قضاوت کند.
در روایاتی هم از عدالت در آموزش معارف دینی و قرآنی سخن به میان آمده است. (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۳۶۴) پیامبر اکرم فرمود:
… تاسِعَهم القائم الذی یَملأ الله عَزّوجلّ بِه الأرض نُوراً بَعد ظُلمَتها و عَدلاً بعد جورها، و عِلما بعد جَهلها… (همان، ج ۳۶: ۲۵۳)
… نهمین (امام از فرزندان امام حسین قائم است که خداوند به دست او زمین را پس از تاریکی، با روشنی؛ پس از ستم، با عدالت و پس از نادانی با علم و دانایی پر میکند.
در دوران ظهور حضرت مهدی(عج)، علم و تکنولوژی دچار تحولات عظیمی میشود که تا آن زمان سابقه نداشته است. بنا بر احادیث فراوان، در آن روزگار، حضرت با رهنمودهای خود به افزایش دانش عمومی جامعه یاری میرساند. (طبرسی نوری: ۱۲۰-۱۲۱)
از امام صادق روایت است:
العِلم سَبعه و عِشرون حَرفاً فَجمیع ما جاءت به الرُّسُل حَرفان فَلَم یَعرِف الناس حتّی الیوم غیر الحَرفَین، فإذا قام قائِمَنا أخرَجَ الخَمسه والعشرین حَرفاً فبثّها فی الناس، و ضمّ إلیها الحَرفَین، حتّی یبثّها سَبعه و عِشرین حَرفاً؛ (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲: ۳۳۶)
علم و دانایی از ۲۷ حرف تشکیل می شود. تمام آنچه پیامبران (تاکنون) آورده اند، دو حرف است و مردمان بیش از این دو حرف نشناخته اند. آن گاه که قائم ما قیام کند، ۲۵ حرف دیگر را آشکار و میان مردم منتشر کند و آن دو حرف را (نیز) بدانها ضمیمه سازد تا ۲۷ حرف را گسترش داده باشد.
احیای دین مهم ترین شاخص تحول فرهنگی مدینه فاضله مهدوی است. یکی از برنامههای اصلی حکومت حضرت مهدی(عج) «تعمیق فرهنگ دینی» است که در رأس برنامه فرهنگی دولت ایشان قرار دارد. دولت مهدوی دولت شکوفایی فرهنگی است و احیای دین از مهمترین شاخصهای رشد فرهنگی در عصر ظهور به شمار میآید. در این حکومت، مردم با رسیدن به رشد عقلی و تعمیق فرهنگ دینی میان آنها، عمل به احکام دین مبین اسلام را مهمترین عامل رشد و توسعه میدانند.
از دیگر کارکردهای اساسی فرهنگی در دکترین مهدویت، زدودن ناخالصیها و خرافات از دین اسلام و معرفی چهره حقیقی اسلام به مردم است. خرافهزدایی و پیراستن دین از مسائل غیرحقیقی، به حدّی چهره دین اسلام را تغییر میدهد که مردم گمان میکنند حضرت قائم(عج) دین جدیدی آورده است.
اذا قام القائم(عج) استأنف دعاءً جدیداً. (معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۴: ۵۲)
زمانی که قائم قیام کند، دعوت جدیدی را بنیان مینهد؛ (چنان که پیامبر مردم
را خواند).
امام صادق در این زمینه میفرماید:
اذا قام القائم(عج) دعا الناس إلی إلاسلام جدیداً و هداهم إلی أمر قد دُثر فضَّل عنه الجمهور. (همان: ۵۱)
زمانی که قائم قیام کند، مردم را دوباره به اسلام فراخواند و آنها را به چیزی راهنمایی خواهد کرد که مهجور گشته است و مردم از آن گمراه شدهاند.
حضرت در جای دیگر میفرماید:
یصنع کما صنع رسول الله یهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله أمر الجاهلیه و یستأنف الإسلام جدیداً؛ (معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۴: ۵۱)
کاری را انجام میدهد که رسول خدا انجام داد و آنچه را قبل از آن پدید آمده است، خراب میکند، چنان که رسول خدا فرهنگ جاهلیت را خراب کرد، و اسلام را از نو بنا خواهد کرد.
منظور از امر نو، دین جدید نیست، بلکه ایشان احکامی میآورد که موضوع آنها در عصر پیامبر و ائمه وجود نداشته، یا احکامی که به مسلمانان ابلاغ شده، ولی گذشت زمان و اعمال نظرهای شخصی، برخی از آنها را تغییر داده است که با ظهور آن حضرت، موانع دستیابی به احکام حقیقی از سر راه برداشته می شود. افزون بر آن، احکام ظاهری باطل میشود و مردم به احکام واقعی دست پیدا میکنند.
عظمت اسلام که با مدیریت فرهنگی امام عصر یکباره نمایان میگردد، چنان جلوهای از دین الهی به نمایش می گذارد که در سراسر جهان با استقبال بینظیری مواجه میگردد. در حکومت مهدوی(عج)، مردم به گونهای بیسابقه به اسلام روی آورند و روزگار خفقان و سرکوب دینداران و ممنوعیت مظاهر اسلامی به سر آمده، در همه جا آوای اسلام طنینانداز است و آثار مذهب تجلی میکند… در چنین شرایطی، طبعاً استقبال و پذیرش مردم و شعارهای دینی بیسابقه خواهد بود. استقبال مردم از آموزش قرآن، نماز جماعت و نماز جمعه چشمگیر خواهد شد. (اربلی ۱۴۰۱ ق، ج ۳: ۲۰۸)
همچنین در مدینه فاضله مهدوی به مساجد که اصلیترین و سالمترین پایگاههای فرهنگسازی در حکومت حضرت مهدی(عج) است، توجه و عنایت خاص می شود. ازاینرو بر اساس روایات وارده، اصلاح مساجد جزء برنامههای فرهنگی حضرت است و با هر گونه بدعت در امر ساخت و ساز مساجد مبارزه میشود. (طبسی ۱۳۸۰: ۱۸۱)
نتیجه
از این نوشتار نتایج ذیل حاصل میآید:
آیات و روایات متعددی از قرآن و ائمه معصومین بر جهانشمولی عدالت مهدوی دلالت دارد، جهان با همه وسعتش در دایره حاکمیت مرکزی عدل مهدی موعود قرار خواهد گرفت و حکومت اسلامی در منطقهای خاصی محدود نخواهد بود.
در حکومت حضرت مهدی(عج) در همه حوزههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… شاهد اجرای عدالت هستیم و پیشرفت جامعه نیز همهجانبه و در همه ابعاد خواهد بود. در حوزه اجتماعی ایجاد امنیت، رفع و زدودن کینهها و اختلافها، حفظ و تقویت نهاد خانواده و برقراری روابط میان اعضای آن، رعایت حقوق فردی و اجتماعی و… از ثمرات دولت امام مهدی(عج) میباشد. در حوزه اقتصادی ایجاد رفاه و آسایش عمومی، توزیع عادلانه ثروت، نزول برکات آسمانی و نعمات الهی، رونق کشاورزی، پیوند میان اخلاق و اقتصاد همراه با رشد اخلاقی و معنوی جامعه و در نهایت رفع فاصله طبقاتی حاصل خواهد شد. در حوزه سیاسی تشکیل حکومت فراگیر واحد جهانی، برقراری عدل و داد در سرتاسر قلمرو حکومتی ایشان، حاکمیت کارگزاران صالح، مقابله با مستکبران، برقراری دین و آئین واحد جهانی (اسلام) و مشارکت سیاسی شهروندان تحقق خواهد یافت. در حوزه فرهنگی نیز امکان رشد و اعتلای علمی و آموزشی برای آحاد جامعه، رشد علم و دانش بشری، تکامل عقول انسانها، تعمیق فرهنگ دینی و نشر اسلام حقیقی پدیدار خواهد شد.
عدالت و پیشرفت در جامعه موعود عدالتی است فراگیر که نه تنها در درون جوامع انسانی جاری میشود، گستره آن تمامی موجودات جهان از جمله گیاهان و حیوانات را دربرمیگیرد. چنین عدالتی که شعاعی است از عدالت حضرت حق، بهگونهای زیبا و فرحبخش گسترش مییابد که جامعه مهدوی را میتوان تجلّی حیات بهشتی در زمین دانست. در واقع حیات بهشتی که جایگاه اوج قرب و چشیدن رضوان الهی است، نمونهای از خود را در مدینه فاضله مهدوی به بشر مینمایاند.
فهرست منابع:
ابن کثیر، اسماعیل (۱۳۸۹ ق). تفسیر القرآن العظیم (تفسیر ابن کثیر)، بیروت، دارالفکر.
ابن منظور الافریقی المصری. لسان العرب، بیروت، دار صادر.
اربلی، علی (۱۴۰۱ ق). کشف الغمه فی معرفهْْ الائمه، بیروت، دار الکتب الاسلامی.
اصیل، حجتالله (۱۳۸۱). آرمانشهر در اندیشه ایرانی، تهران، نی.
بهروزلک، غلامرضا (۱۳۸۴). سیاست و مهدویت، قم، آینده روشن.
ترانهای، مجتبی (۱۳۸۳). موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، قم، مشهور.
جمشیدی، محمدحسین (۱۳۸۰). نظریه عدالت از دیدگاه فارابی، امام خمینی و شهید صدر، تهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
حرّ عاملی، محمد (۱۴۰۳ ق). وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
حکیمی، محمد (۱۳۸۱). عصر زندگی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
خطیبی، محمد و دیگران (۱۳۸۵). فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت.
دهخدا، علیاکبر (۱۳۷۳). لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران.
سبحانی، حسن (۱۳۸۲). مروری بر وجوه اقتصادی حکومت حضرت مهدی، تهران، مجمع تقریب مذاهب اسلامی.
شیخ صدوق (۱۳۹۵ ق). کمال الدین و تمام النعمهْْ، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
شیخ عباس قمی. مفاتیح الجنان (دعای ندبه).
صافی گلپایگانی، لطفالله. منتخب الاثر، تهران، مکتبهْْ الصدر.
طبرسی نوری، میرزاحسین. نجم الثاقب، تهران، علمیه اسلامیه.
طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۹ ق). مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
طبسی، نجمالدین (۱۳۸۰). چشماندازی به حکومت مهدی(عج)، قم، بوستان کتاب.
فیض کاشانی، ملامحسن. تفسیر صافی، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
مجلسی، محمدباقر (۱۴۰۳ ق / ۱۹۸۳ م). بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء.
محمدی ریشهری، محمد (۱۳۷۵). میزان الحکمه، قم، دارالحدیث.
مطهری، مرتضی (۱۳۷۸). قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، تهران، صدرا.
معین، محمد (۱۳۷۷). فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر.
نهجالبلاغه (۱۳۷۹). ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی ـ انتشاراتی شاکر.
هیئت علمی مؤسسه معارف اسلامی (۱۴۱۱ ق). معجم الاحادیث الإمام المهدی، قم، مؤسسهْْ المعارف الاسلامیه.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه