اگر خدا عادل است، چرا در تقسیم نعمت اینهمه تبعیض وجود دارد؟
مقدمه
داشتن بیماری، فقر یا بهصورتکلی، داشتن سختی و گرفتاری، میتواند بسیار آزاردهنده و رنجآور باشد؛ ازاینرو صبر و تحمل بسیاری را طلب کرده و روشن است که این صبوری و شکیبایی هیچگاه نزد خداوند متعال بدون پاسخ نمیماند.
اما این امر نباید سبب شود تا انسان از حقایقی که در این میان وجود دارد، غافل بوده و مسئله را از زاویهای نادرست به نظاره بنشیند؛ به این معنا که آیا حقیقتاً میتوان این گرفتاریها و مشکلات را حاصل فعل خداوند تبارکوتعالی دانست و آیا میتوان خلقت او را از این نظر ناقص شمرد و او را ظالم بهحساب آورد؟
پاسخ
با این مقدمه به سراغ سؤال رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم میکنیم:
الف :
خداوند ازآنجهت که دارای صفات کمالیه و مطلقه بوده و هیچگونه نقص و کاستی در وجود مبارکش وجود ندارد، میان آنچه میآفریند هیچگونه تبعیض یا ظلمی روا نداشته و بهتعبیر قرآنکریم، «خداوند حتی بهاندازۀ ذرّهای به کسی ظلم نمیکند.»[1]
دلیل این امر نیز روشن است؛ چراکه ظلم و تبعیض ناشی از جهل یا ضعف یا عدم خیرخواهی است؛ یعنی کسیکه ظلم میکند، یا «نمیتواند» یا «نمیداند» یا «نمیخواهد»؛
درحالیکه هر سۀ این صفات، در ذات کبریایی حضرت حق راه نداشته و خداوند عالم، قادر و خیرخواه محض است.
ب:
آنچه در عالم خلقت وجود دارد، تفاوت است نه تبعیض! فرق تفاوت و تبعیض آن است که در فرض تبعیض، چند موجود قرار دارند که همه شایستگى و حق یکسان دارند و به یکى داده مىشود و به دیگرى داده نمىشود یا کمتر داده مىشود،
اما در صورت تفاوت در آفرینش اصلاً حقى مطرح نیست تا بحث تبعیض بهمیان آید؛ یعنی کسی گردن خداوند حقی ندارد.
ج:
اما اینکه راز تفاوتهای خلقت برای چیست، باید گفت: اگر اختلاف و تفاوت وجود نداشته باشد و اگر خداوند بخواهد موجوداتی عین هم بیافریند، درحقیقت باید فقط یک موجود بیافریند، چراکه دو موجود مثل هم با تمام شباهتهایی که میتوانند داشته باشند،
باز عین هم نیستند؛ چراکه یکی در سویی و دیگری در سوی دیگر قرار دارد. روشن است که یک شیء فقط با خود عینیت دارد و دوئیت همواره دلیل بر تمایز و غیریت است. حتی دانههای یکسان تسبیح عین یکدیگر نیستند،
چراکه درعین شباهتهایی که دارند، در جایگاههای متعدد و گوناگون قرار گرفتهاند و از هم متفاوتاند.
درنتیجه یا اساساً از روز اوّل نباید خلقتی صورت میگرفت ـ که نقص در خالقیت الهی بوده و محال است ـ یا اگر صورت گرفته تفاوتها لازمۀ چنین خلقتی است.
د:
آنچه در «نصاب فاعلی» و خالقیت خداوند تبارکوتعالی وجود دارد، خالی از هرگونه نقص و کاستی بوده و فارغ از مقایسۀ موجودات با یکدیگر، اگر به هر موجودی مستقلاً نگاه شود این حقیقت آشکار میشود که آنچه در این ساحت رخ میدهد،
بری از کژی و عیب بوده و حتی میتوان گفت که از این بهتر امکان نداشته است که بهوجود بیاید: «خداوند کسی است که هر چیزى را به نیکوترین وجه خلق کرد.»[2]
درنتیجه، نقص خلقت مربوط به «نصاب قابلی» و پذیرش اثر ازسوی معلول است که ممکن است به جهاتی همچون خطای پزشکی هنگام زایمان، نحوۀ آمیزش، کیفیت بارداری، سوءپرورش، مصرف داروهای خاص، تغذیۀ نامناسب، مصرف شراب، مواد مخدر، سیگار یا مسائل مربوط به وراثت، دستخوش نقص و کاستی شود.
بهعبارتدیگر، آنچه ازسوی خداوند در عالم رحم، تکوّن مییابد، بهترین موجود ممکن است که امکان خلق در این شرایط را دارد. حال اگر شرایط عالم رحم به کژی و کاستی آلوده شود، نتیجه نیز به نقص منتهی خواهد شد.
ه:
آنچه بیان شد، مربوط به بیماریهای مادرزاد است؛ اما بیماریهای دیگر یا مشکلات مالی که برای انسان حاصل میشود نیز از این قاعده مستثنا نبوده و اینگونه نیست که خداوند،
شر و نقص را برای کسی انتخاب کند و ریشۀ بسیاری از مشکلات اقتصادی، یا بیتدبیری و اشتباه ما در برنامهریزی و کسب مهارتهای لازم است، یا بهسبب رفتارهای ناپسند دیگران در جامعه (مثلاً اختلاس، دزدی، برنامهریزیهای کلان اشتباه و غیره) است.
ازاینرو، به فرمودۀ قرآنکریم، «هرچه از خوبیها به تو مىرسد ازجانب خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد از خود توست؛ و تو را به پیامبرى، براى مردم فرستادیم، و گواهبودن خدا بس است.»[3]
و:
هیچکس مدعی آن نیست که اتفاقات و مناسبات عادی در این دنیا عادلانه بوده و باید بهدنبال عدل محض در همین عالم بود! بلکه برعکس باید توجه داشت که اساساً عالم دنیا ظرفیتی برای چنین حدّ از عدالت را ندارد و در جهانی دیگر، عدل الهی کاملاً ظهور و بروز خواهد یافت.
اتفاقاً آنچه بهعنوان مقدمۀ «برهان عدالت» برای اثبات زندگی پس از مرگ ارائه شده، همین مطلب است. درهمینخصوص، خداوند درخصوص کسانیکه دراینمیان بیگناه بوده و مظلومانه به کام مرگ یا فقر و بیماری فرو میروند، جبران خواهد کرد؛ چراکه یکی از اسماء الهی جبّار ـ بهمعنای جبرانکننده ـ است و مسئلۀ «اعواض الهی»[4] نیز یکی از مسائل مقبول در اعتقادات ما بهحساب میآید.
نتیجه
از آنچه بیان شد نتیجه میشود که مقتضای صفات خداوندی بر این است که از وی هیچگونه بدی و نقصی حاصل نشده و فعل او همواره دائرمدار حکمت و اتقان باشد.
درنتیجه، ظلم به بندگان و تبعیض در میان ایشان، قابل اتصاف به خداوند نبوده و هر شرّی که وجود دارد ناظر به نصاب قابلی و اثرپذیری یک موجود است و در نصاب فاعلی و خالقیت الهی هیچ کاستی وجود ندارد.
گذشته از اینکه بسیاری از مشکلات، ریشه در بیتدبیری و سوءرفتار خودمان و دیگران دارد و اشتباه است آن را به خداوند نسبت دهیم.
درنهایت، باید توجه داشت که زندگی دنیا فقط بخش ناچیزی از حیات انسان را تشکیل داده و آنچه از مشکلاتی که انسان دخالتی در بهوجودآمدنش نداشته باشد، ازطرف خداوند جبران خواهد شد.
منابع
[1]. نساء (4)، آیۀ 40.
[2]. سجده (32)، آیۀ 7.
[3]. نساء (4)، آیۀ 79.
[4]. عِوض یا پاداشی است که خداوند در برابر مصیبتها و بلاها به انسانهای بیگناه میدهد. امام صادق دربارۀ پاداش برخی مصائب در زندگی انسان مؤمن میفرماید: «اگر مؤمن میدانست که در برابر مصائب چه پاداشی دارد، آرزو میکرد بدنش با قیچی قطعهقطعه شود» )محمدباقر مجلسی، همان، ج 67، ص 240(.
پیوندها
مرکز فضای مجازی حقیق در آپارات
پرسش و پاسخ
پرسش و پاسخ در خصوص عدالت خداوند
پاسخ: خیر؛ زیرا خداوند عالم، قادر و خیرخواه محض است و بهتعبیر قرآن حتی بهاندازۀ ذرّهای ظلم نمیکند.
پاسخ: تبعیض یعنی محرومکردن موجودی از حق مساوی، اما تفاوت لازمه خلقت است و حقی از کسی ضایع نمیشود.
پاسخ: بسیاری از این مشکلات ناشی از شرایط طبیعی، خطاهای انسانی یا سوءرفتار دیگران است و نه انتخاب خداوند؛ ضمن اینکه در آخرت، عدل الهی و جبران کامل تحقق خواهد یافت.




