تأثير عبادات در پالايش روح، در روايات اسلامى
تأثير عبادات در پالايش روح، در روايات اسلامى
اين مسأله در روايات اسلامى بازتاب بسيار وسيع و گستردهاى دارد، از جمله:
1ـ در تمام رواياتى كه سخن از فلسفه احكام به ميان آمده، اشاره به تأثيرعبادت در تهذيب نفوس و پالايش روح و صفاى دل شده است؛ از جمله، در كلمات قصار اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است: «فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك، والصلوة تنزيها عن الكبر و الزكاة تسبيبا للرزق، و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند ايمان را براى تطهير دل از شرك واجب فرموده، و نماز را براى پاك شدن از تكبر، و زكات را سبب روزى قرار داده، و روزه را وسيلهاى براى پرورش اخلاص بندگان ». (نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله .252)
2ـ در حديث معروفى كه درباره نماز از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله آمده، نماز را تشبيه به نهر آب زلال جارى مىكند كه بر در خانه انسان باشد و همه روز انسان خود را پنج بار در آن شستوشو كند؛ بديهى است كه براثرآن، چيزى از آلودگيها در وى باقى نمىماند؛ اين حديث نيز دليل روشنى بر اين مدعاست. (محجةالبيضاء، جلد 1، صفحه339)
3ـ در حديث ديگرى از امام علىبنموسىالرضا عليهما السلام درباره آثار عبادت بطور كلى چنين مىخوانيم: «فان قال فلم تعبدهم؟ قيل لئلا يكونوا ناسين لذكره و لا تاركين لادبه، و لا لاهين عن امره و نهيه، اذا كان فيه صلاحهم و قوامهم، فلو تركوا بغير تعبد، لطال عليهم الامد فقست قلوبهم؛ اگر كسى بگويد: چرا خداوند به بندگانش دستور عبادات داده (مگر نياز به عبادت آنها دارد؟) در پاسخ گفته مىشود، اين به خاطر آن است كه ياد خدا را به فراموشى نسپارند، و ادب را در پيشگاه او ترك نكنند، و از امر و نهى او غافل نشوند، چرا كه در آن صلاح و قوام آنها است، و اگر مردم بدون پرستش و عبادت رها شوند، مدت زيادى بر آنها مىگذرد (و از ياد خدا غافل مىشوند) لذا دلهاى آنها قساوت پيدا مىكند» .
4ـ در حديث ديگرى از امام علىبنموسىالرضا عليهما السلام مىخوانيم كه در ضمن بر شمردن آثار سازنده نماز مىفرمايد: «مع ما فيه من الايجاب و المداومة على ذكر الله عزوجل بالليل و النهار لئلا ينسى العبد سيده و م ـ دبره و خالق ـ ه، فيب ـ طر و يط ـ غى و يكون فى ذكره ل ـ ربه و قيامه بين يديه زاجرا له عن المعاصى و مانعا له عن انواع الفساد؛ علاوه بر اين كه عبادت، سبب تداوم ذكر خداوند متعال در شب و روز مىشود، تا بنده مولى و مدبر و خالقش را فراموش نكند، و نعمتهاى الهى مايه مستى و غرور او نشود، و به طغيان بر نخيزد، و ياد پروردگار و قيام در برابر او، وى را از معاصى باز مىدارد و مانع انواع فساد مىشود» . (وسائل الشيعه، جلد3، صفحه .4)
5ـ در حديث ديگرى، از امام صادق عليه السلام در مورد آثار نماز و ميزان قبولى آن چنين آمده است: «من احب ان يعلم ان قبلت صلاته ام لم تقبل فلينظر هل منعت صلاته عن الفحشاء و المنكر، فبقدر ما منعته قبلت؛ هر كس مىخواهد بداند آيا نماز او قبول شده يا نه ببيند آيا نمازش او را از زشتيها و بديها باز داشته است يا نه؟ به همان اندازه كه او را باز داشته نمازش قبول شده است»( مجمع البيان، جلد 8، صفحه 285، ذيل آيه45 سوره عنكبوت)
6ـ در حديث ديگرى از رسولخدا صلى الله عليه و آله در مورد فلسفه روزه چنين مىخوانيم : «ان الصوم يميت مراد النفس و شهوة الطبع الحيوانى، و فيه صفاء القلب و طهارة الجوارح، و عمارة الظاهر و الباطن، و الشكر على النعم، و الاحسان الى الفقراء، و زيادة التضرع و الخشوع، و البكاء و جعل الالتجاء الى الله، و سبب انكسار الهمة، و تخفيف السيئات، و تضعيف الحسنات، و فيه من الفوائد ما لا يحصى؛ روزه هواى نفس و شهوت طبيعت حيوانى را مىميراند (و طغيان آن را فرو مىنشاند)، و در آن صفاى قلب و پاكى اعضاء، و آبادى بيرون و درون انسان، و شكر بر نعمتها، و احسان به فقرا، و فزونى تضرع و خشوع و گريه است؛ و وسيلهاى است براى التجاء به پروردگار، و سبب شكستن دلبستگيها و كم شدن سيئات، و فزونى حسنات است؛ و در آن فوائد بيشمارى است»( بحارالانوار، جلد93، صفحه .254)
كتاب: اخلاق در قرآن، ج 1، ص 335
نويسنده: آيت الله مكارم شيرازى
اين مسأله در روايات اسلامى بازتاب بسيار وسيع و گستردهاى دارد، از جمله:
1ـ در تمام رواياتى كه سخن از فلسفه احكام به ميان آمده، اشاره به تأثيرعبادت در تهذيب نفوس و پالايش روح و صفاى دل شده است؛ از جمله، در كلمات قصار اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است: «فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك، والصلوة تنزيها عن الكبر و الزكاة تسبيبا للرزق، و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند ايمان را براى تطهير دل از شرك واجب فرموده، و نماز را براى پاك شدن از تكبر، و زكات را سبب روزى قرار داده، و روزه را وسيلهاى براى پرورش اخلاص بندگان ». (نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله .252)
2ـ در حديث معروفى كه درباره نماز از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله آمده، نماز را تشبيه به نهر آب زلال جارى مىكند كه بر در خانه انسان باشد و همه روز انسان خود را پنج بار در آن شستوشو كند؛ بديهى است كه براثرآن، چيزى از آلودگيها در وى باقى نمىماند؛ اين حديث نيز دليل روشنى بر اين مدعاست. (محجةالبيضاء، جلد 1، صفحه339)
3ـ در حديث ديگرى از امام علىبنموسىالرضا عليهما السلام درباره آثار عبادت بطور كلى چنين مىخوانيم: «فان قال فلم تعبدهم؟ قيل لئلا يكونوا ناسين لذكره و لا تاركين لادبه، و لا لاهين عن امره و نهيه، اذا كان فيه صلاحهم و قوامهم، فلو تركوا بغير تعبد، لطال عليهم الامد فقست قلوبهم؛ اگر كسى بگويد: چرا خداوند به بندگانش دستور عبادات داده (مگر نياز به عبادت آنها دارد؟) در پاسخ گفته مىشود، اين به خاطر آن است كه ياد خدا را به فراموشى نسپارند، و ادب را در پيشگاه او ترك نكنند، و از امر و نهى او غافل نشوند، چرا كه در آن صلاح و قوام آنها است، و اگر مردم بدون پرستش و عبادت رها شوند، مدت زيادى بر آنها مىگذرد (و از ياد خدا غافل مىشوند) لذا دلهاى آنها قساوت پيدا مىكند» .
4ـ در حديث ديگرى از امام علىبنموسىالرضا عليهما السلام مىخوانيم كه در ضمن بر شمردن آثار سازنده نماز مىفرمايد: «مع ما فيه من الايجاب و المداومة على ذكر الله عزوجل بالليل و النهار لئلا ينسى العبد سيده و م ـ دبره و خالق ـ ه، فيب ـ طر و يط ـ غى و يكون فى ذكره ل ـ ربه و قيامه بين يديه زاجرا له عن المعاصى و مانعا له عن انواع الفساد؛ علاوه بر اين كه عبادت، سبب تداوم ذكر خداوند متعال در شب و روز مىشود، تا بنده مولى و مدبر و خالقش را فراموش نكند، و نعمتهاى الهى مايه مستى و غرور او نشود، و به طغيان بر نخيزد، و ياد پروردگار و قيام در برابر او، وى را از معاصى باز مىدارد و مانع انواع فساد مىشود» . (وسائل الشيعه، جلد3، صفحه .4)
5ـ در حديث ديگرى، از امام صادق عليه السلام در مورد آثار نماز و ميزان قبولى آن چنين آمده است: «من احب ان يعلم ان قبلت صلاته ام لم تقبل فلينظر هل منعت صلاته عن الفحشاء و المنكر، فبقدر ما منعته قبلت؛ هر كس مىخواهد بداند آيا نماز او قبول شده يا نه ببيند آيا نمازش او را از زشتيها و بديها باز داشته است يا نه؟ به همان اندازه كه او را باز داشته نمازش قبول شده است»( مجمع البيان، جلد 8، صفحه 285، ذيل آيه45 سوره عنكبوت)
6ـ در حديث ديگرى از رسولخدا صلى الله عليه و آله در مورد فلسفه روزه چنين مىخوانيم : «ان الصوم يميت مراد النفس و شهوة الطبع الحيوانى، و فيه صفاء القلب و طهارة الجوارح، و عمارة الظاهر و الباطن، و الشكر على النعم، و الاحسان الى الفقراء، و زيادة التضرع و الخشوع، و البكاء و جعل الالتجاء الى الله، و سبب انكسار الهمة، و تخفيف السيئات، و تضعيف الحسنات، و فيه من الفوائد ما لا يحصى؛ روزه هواى نفس و شهوت طبيعت حيوانى را مىميراند (و طغيان آن را فرو مىنشاند)، و در آن صفاى قلب و پاكى اعضاء، و آبادى بيرون و درون انسان، و شكر بر نعمتها، و احسان به فقرا، و فزونى تضرع و خشوع و گريه است؛ و وسيلهاى است براى التجاء به پروردگار، و سبب شكستن دلبستگيها و كم شدن سيئات، و فزونى حسنات است؛ و در آن فوائد بيشمارى است»( بحارالانوار، جلد93، صفحه .254)
كتاب: اخلاق در قرآن، ج 1، ص 335
نويسنده: آيت الله مكارم شيرازى