حجاب
سوال:به نظر میرسد حجاب جزء احکام خصوصی است، با توجه به اینکه احکام پوشش برای اهل کتاب نیامده و در زمان پیامبر و ائمه علیهم السلام کنیزان را اجبار نکردهاند و هیچگاه برای موی سر، کسی مورد مجازات قرار نگرفته است چنانچه پوشش سر از احکام تحمیلی است، در چه زمانی و به دستور چه شخصی صورت گرفته است؟
پاسخ: ۱) حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند دخالت کرده و تجسس نماید، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد و به تشخیص نوع مردم و مسئولین امر، موجب مفسده شود، حکومت و حاکم میتواند از باب نهی ازمنکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حداقل حجاب را الزامی کند. حدود حجاب شرعی در کتب فقهی کاملاً معین شده است و البته حداکثر حجاب امری اختیاری است و کسی نمیتواند دیگری را به آن الزام نماید. حداقل حجاب یعنی اینکه بیحجابی نباید به گونهای باشد که مفسده انگیز باشد. شما داستان غم بار اندلس سابق و اسپانیای امروز را شنیدهاید و حرص و ولع مراکز استعماری را برای شیوع اخلاق جنسی غرب در بین مسلمین را ملاحظه میکنید! آیا با این وصف فکر میکنید اگر دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک و اما پر از غریزه و هیجان و شهوت درآیند و متاع جمال خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج گذاشته و از آنان دلربایی کنند، امری شخصی است؟ ما موافق دخالت حاکمیت به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه هستیم، البته به دور از افراط و تفریط.
امروزه در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی بحمدالله زنان مسلمان خود سخت دلبسته حجاب ـ البته با مراتب مختلف آن ـ هستند و چنانچه در تاریخ دیده و خواندهاید، در مقابل کشف حجاب مقاومتها کردهاند و تنها تعداد اندکی هستند که از مرز حداقل حجاب عبور میکنند و این اندک را باید بسیار محاسبه کرد. در ضمن مطمئن باشید که به خاطر چند تار مو و بالاتر از آن کسی را مجازات نمیکنند، تنها در صورتی مجازات صورت میگیرد که منجر به فسادی آشکار و مفسدهای ناراحتکننده شده باشد.
۲) بعضی از موضوعات در طول تاریخ و با دخالت دو عنصر زمان و مکان احکامشان متفاوت میشود مثلاً حضرت امیر (ع) سالی بر قاطر و اسب هم زکات۱ بست و سال دیگر برداشت یا در زمان ائمه علیهمالسلام خرید و فروش سلاح آزاد بود ولی الآن کسی نمیتواند تانک و نفربر و تیربار خرید و فروش کند؛ شاید حجاب هم در عهد ائمه (ع) و پیامبر (ص) وضعیت خاصی داشته است، اما امروزه عنوان دیگری پیدا کرده و احکام دیگری یافته است.
۳) بالاخره چنانچه تشخیص حاکماسلامی و ولیفقیه بر این امر قرار بگیرد که اقتضاء مصلحت اسلام و مسلمین بر اجبار به انجام حکمی از احکام الهی است، میتواند به طور موقت موجب اجبار نمودن اجرای آن حکم بشود.
۱. کافی ج۳ ص ۵۳۰ حدیث ۱