در چه مواردی لازم است به مردم حسنظن داشته باشیم و در چه مواردی سوءظن؟
پاسخ
حُسْنِظَنّ یعنی خوشبینی و گمان نیک به دیگران داشتن و جهت خوب امور مردم را مورد توجه قراردادن و بهقول معروف، نیمۀ پر لیوان را دیدن و سوءظن داشتن یعنی گمان بد به دیگران داشتن، چشم به عیوب دیگران دوختن و فقط به بدیها توجه کردن. [1]
در فرهنگ اسلامی حسنظن از مهمترین فضائلی شمرده میشود که در رشد و تکامل انسان نقش دارد.
خداوند در قرآنکریم میفرماید:
ای کسانیکه ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید؛ چراکه بعضی از گمانها گناه است.[2]
حضرت علی (ع) رفتار برادر دینیات را بر نیکوترین وجهی تفسیر و توجیه کن، مگر اینکه دلیلی برخلاف آن باشد و هرگز به سخن برادر مسلمانت گمان بد مبر، هنگامیکه برای آن توجیهی مناسب داری.[3]
به چه افرادی باید حسنظن داشت
-
افراد دیندار
با دقت در روایات معصومان علیهمالسلام دریافت میشود که استواری فرد در دینداریاش، عاملی برای حسنظن است؛ ازاینرو، حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «ای مردم، آنکه بداند که برادرش در دین ثابتقدم و استوار است و به راه راست میرود، نباید به بدگوییهای مردم در حق او گوش فرادهد که تیرانداز گاه تیرهایش به خطا رود.[4]
پس، با دقت در این روایات دریافت میشود که دستور به حسنظن مربوط به معاشرت میان برادران دینی است، اما دربارۀ افراد لاابالی و اهل فسق و گناه، ارتباط و معاشرت با آنان نکوهش شده و حسنظن نسبتبه این افراد مطرح نیست.
-
افراد امتحانشده
انسانها باتوجه به موقعیتهای که برایشان ایجاد میشود رفتارهای از خود بروز میدهند که با دقت در این موارد میتوان تا حدودی نسبت به آنها شناخت پیدا کرد و قلمرو حسنظن را برای خود مشخص کرده؛ ازاینرو، در نامهای که امام علی (ع) به مالکاشتر مینویسند این موضوع در باب حسنظن بیان مینمایند که سزاوارترین کس به حسنظنّ تو کسی است که پیش تو امتحان خوبی پسداده باشد و سزاوارترین کس به بدبینی تو کسی است که پیش تو امتحان بدی پسداده باشد.[5]
به چه افرادی نباید خوشگمان بود
-
علم و یقین به تبهکاری فرد
از آنجا که ظن در مرتبۀ پیش از علم قرار دارد انسان تا جایی که میتواند به شخصی یا چیزی حسنظن داشته باشد که به علم و یقین نرسد؛ پس، اگر بهیقین رسید دیگر حسنظن داشتن صحیح نیست.
امام صادق (ع) امر برادرت را به احسن وجه حمل کن تا زمانیکه خلاف آن بر تو ثابت و مکشوف شود؛[6]
-
غلبۀ فساد
یکی دیگر از مواردی که حسنظن مردود شمرده شده است، غلبۀ فساد است. شخصی که در میان عدهای زندگی میکند که هواهای نفسانی و شوق به قدرت و فساد آنان را در بر گرفته است، صحیح نیست نسبت به عمل آنان حسنظن داشته باشد، آیا عاقلان عالم چنین حسنظنی را میپذیرند؟
براساس حکم عقل این کار نوعی خودفریبی بهشمار میآید.
امام علی (ع)، وقتی صلاح و نیکی بر مردم زمان غالب گردد اگر کسی به کسیکه از او رسواییای ظاهر نشده گمان بد ببرد، قطعاً [به او] ستم کرده است و اگر بر مردم زمان فساد غالب شود و کسی به کسی گمان خوب برد خود را فریب داده است؛[7]
-
موارد و موقعیتهای خاص
از دیگر مواردی که حسنظن کاربرد ندارد، موقعیتهای خاصی ازقبیل این موارد است: موقعیتهای جنگی، محکمۀ قضاوت، شخص قاضی، مأموریتهای امنیتی و دیگر مواردی که ارتباطی با سرنوشت دیگران و کیان جامعه پیدا میکند.
پس، انسان در موقعیتهای جنگی نمیتواند به طرف مقابل حسنظن داشته باشد، اگرچه بهظاهر از مسلمانان باشد و یا یک قاضی نمیتواند در محکمۀ قضا به دو طرف یا به یک طرف حسنظن داشته باشد، بلکه باید بدون هیچ پیشداوری، باتوجه به ادله، اظهارنظر کند.
در مواردی که مسئله شخصی نیست، بلکه مسئله مربوط به جامعه و سرنوشت میلیونها شخص مربوط میشود، انسان نمیتواند با سادهانگاری حسنظن داشته باشد، بلکه در این امور، شخص باید به علم و اطمینان قلبی برسد و اصولاً، گمان کافی نیست؛
-
حفظ اسرار شخصی و محرمانه
اگرچه اصولاً، خوشگمانی خوب است، ولی نه تا جاییکه همۀ اسرار را به دیگران گفت، بلکه یک رگهای از بدگمانی لازم است تا برخی از اسرار حفظ شود.
امام صادق (ع) فرمودند:
«به برادرت اعتماد کامل و تمام مکن؛ زیرا زمین خوردن ناشی از اطمینانکردن بخشودنی نیست»؛[8] بنابراین، براساس رهنمودهای که دین ارائه میکند دراینزمینه افراد میتوانند حدومرز این خصلت را دریابند و آن را به نحو احسن در جامعه اجرا کنند؛ زیرا در هردو وادی آموزههای ارزشمندی برای شناخت وجود دارد که با عمل به آن از خیلی آسیبها میتوان به دور بود.
منابع
[1]. مولا مهدی نراقی، علم اخلاق اسلامی: ترجمۀ جامع السعادات، سیدجلال مجتبوی، تهران، حکمت، ص 343.
[2]. «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا ….» (حجرات: 12).
[3]. «یضعْ امْرَ اخیک عَلی احْسَنِهِ … ؛ (محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمۀ جواد مصطفوی، تهران، اسلامی، 1369، ج 2، ص 71 – 72).
[4]. «… مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِیهِ وَثِیقَةَ دِینٍ و…»َ (نهج البلاغه، خطبۀ 141).
[5]. «… و إنَّ أحَقَّ مَن حَسُنَ ظَنُّک بهِ لَمَن حَسُنَ بلاؤک عِندَهُ … » (نهج البلاغة، الکتاب ۵۳).
[6]. محمد بن یعقوب کلینی، همان، ص 362.
[7]. «ذَا اسْتَوْلیَ الصَّلاَحُ عَلَی الزّمَانِ و َأَهلِ …» (محمد بن حسین، سیدرضی، نهج البلاغة، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، 1414 ق. حکمت 114، ص 489.
[8]. «لاَ تَثِقَنَّ بِأَخِیک کلَّ اَلثِّقَةِ ….» (حسن بن علی بن شعبه حرّانی، تحف العقول، بیروت، منشورات الفجر، 1429 ق ، ص ۳۵۷).
پیوندها
پرسش و پاسخ
سوالات متداول درباره حسن ظن و سوء ظن
در فرهنگ اسلامی، حسنظن یکی از فضائل مهم اخلاقی است. بر اساس آیات قرآن و روایات معصومان، باید به افراد دیندار و کسانی که در دیانت خود ثابتقدم هستند، حسنظن داشت. همچنین، کسانی که در گذشته امتحان خوبی پس دادهاند و رفتارشان نشان از صداقت و درستی دارد، شایسته حسنظن هستند.
در مواردی که به یقین رسیدهایم فردی تبهکار است، یا در محیطی زندگی میکنیم که فساد بر آن غالب شده، حسنظن جایز نیست. همچنین در موقعیتهای خاص مانند دادگاه، جنگ، مأموریتهای امنیتی یا مواردی که با سرنوشت جامعه مرتبط است، باید با دقت و بر اساس علم و شواهد تصمیم گرفت، نه صرفاً با خوشگمانی.
خیر. هرچند خوشگمانی پسندیده است، اما در حفظ اسرار شخصی و محرمانه باید جانب احتیاط را رعایت کرد. امام صادق (ع) هشدار میدهند که اعتماد کامل به دیگران بدون در نظر گرفتن احتمال خطا، میتواند آسیبزا باشد. بنابراین، در این موارد داشتن اندکی سوءظن برای حفظ امنیت شخصی لازم است.




