عدم همراهي بسياري از كشورها با آمريكا
علل عدم همراهي بسياري از كشورها با آمريكا مانند همراهي در دو جنگ عراق و افغانستان، براي جنگ با سوريه چه بود؟
علت عدم همراهی کشورها با امریکا در جنگ یا سوریه:
1- مشکلات اقتصادی کشورها به ویژه در اروپا
2- هزینه های گزاف دو جنگ عراق و افغانستان
3- عدم دستیابی به نتیجه مورد نظر از دو جنگ فوق
4- پیش بینی نبودن جنگ در سوریه و عدم قطعیت پیروزی
5- حمایت جدی ایران و برخی از کشورها از سوریه
پاسخ تفصیلی : یکی از مهمترین عوامل تردید دولتها نسبت به همراهی با دولت آمریکا را میتوان در همراه نشدن افکار عمومی با تبلیغات گسترده رسانهها به نفع جنگ دانست. نظرسنجی در اکثر کشورها حتی در همین فرانسه و آمریکا هم نشان میدهد که مردم کشورها تمایلی به حمله به سوریه ندارند.
نظرسنجیهای مختلفی در این خصوص انجام شده است. بنابر یک سلسله از این نظرسنجیها، 60 درصد آمریکاییها، 51 درصد بریتانیاییها، 58 درصد آلمانیها و 64 درصد فرانسویها با حمله نظامی به سوریه مخالفاند. این تازه وضع کشورهای غربی است که تحت تاثیر تبلیغات گسترده رسانههای جریان غالب قرار دارند. این درصدها در دیگر نقاط جهان میتواند بیشتر هم باشد.
لذا، سیاستمدارانی که میخواهند بار دیگر از همین مردم رای بگیرند، بدیهی است که کمتر به همراهی با ایالات متحده تمایل نشان دهند. در بریتانیا، حزب کارگر بهخوبی از این فرصت برای افزایش محبوبیت خود در بین مردم استفاده و تلاش کرد نقش خود را در حمله به عراق تا حدودی از اذهان مردم بریتانیا پاک کند. از سوی دیگر، آنگونه که پایگاه صهیونیستی دبکا اذعان کرده است، دیوید کامرون با تبعیت از اوباما، آینده سیاسی خود را به خطر انداخت.
از سوی دیگر، یکی از علل پرهیز کشورها و افکار عمومی از موافقت با حمله ایالات متحده به سوریه، تجربه تلخی است که جنگ عراق در اذهان باقی گذاشته است. جنگ عراق هم با بهانهای مشابه یعنی وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق آغاز شد و به یک فاجعه 9 ساله انجامید.
اکنون بار دیگر واشنگتن در همان جایگاه سال 2003 قرار گرفته است و بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل از کشورها دعوت میکند که علیه کشوری دیگر هرچند محدود، وارد نبرد شوند. بدیهی است که پس از آن تجربه تلخ، همگامی با ایالات متحده سخت خواهد بود.
کشورهای جهان هنوز از زیر بار فشار اقتصادی بحران مالی 2008 خارج نشدهاند. هنوز بسیاری از کشورها مجبورند با سیاستهای انقباضی، مشکلات ناشی از بحران حبابهای مالی را مدیریت کنند و مردم این کشورها از کاهش بودجه عمومی رنج میبرند.
در چنین شرایطی، هزینه کردن برای جنگ نهتنها از نظر اقتصادی توجیهپذیر نیست بلکه ممکن است با اعتراضات عمومی مواجه شود. قطعا مردمی که مجبور به پرداخت هزینههای هنگفت شدهاند، با دیدن هزینهکرد بودجه در مصارف نظامی، صبرشان سرریز میشود.
یکی از بدنامیهای حاصل از مشارکت در جنگ علیه دولت سوریه قرار گرفتن در جبهه واحد با تروریستهای سلفی است. در حال حاضر بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی نگران توسعه تروریسم سلفی در اقصینقاط جهان به عنوان یکی از آثار جنگ سوریه هستند.
ستیزهجویان سلفی که خود را «مجاهد» میدانند، روزی ممکن است علیه منافع کشورهای غربی هم اقدام کنند کمااینکه پیش از این نیز کردهاند. حتی جدیدا برخی کشورهای اروپایی از پدیدهای اظهار نگرانی میکنند که «جهاد فردی» نام دارد. این پدیده زمانی میتواند ظهور یابد که تروریستهای سلفی به اروپا رفته و به شکل فردی و نه شبکهای کشتار مردم را در دستور کار قرار دهند.
در یک جبهه قرار گرفتن با تروریستهای سلفی ننگی است که شاید بسیاری از سیاستمداران نخواهند آن را بر پیشانی خود هک کنند