آیا قتلی که به دست حضرت موسی علیه السلام اتفاق افتاد با عصمت ایشان منافات ندارد؟
توضیح شبهه
بر اساس آیۀ 16 سورۀ قصص[1] یکی از بنی اسرائیل که مورد ظلم شخصی قبطی (طرفدار فرعون) واقع شده بود، از حضرت موسی علیه السلام تقاضای کمک کرد و حضرت موسی علیه السلام در پاسخ به درخواست او، مشتی به قبطی زد که به مرگ وی منجر شد.
شاهد قرآنی
این پیامبر بزرگ رو به درگاه خدا کرد و (عرضه داشت: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم؛ مرا بیامرز، خداوند او را آمرزید، که او آمرزنده مهربان است)؛ «قَالَ رَبِّ اِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرلِى فَغَفَرَ لَهُ اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ.» آیا تعبیر به ظلم بر خویشتن و تقاضاى آمرزش از خدا دلیل بر ارتکاب گناه نیست؟
شاهد قرآنی دیگر
همچنین در آیۀ 15 سورۀ قصص از آن آمده است، که موسى علیه السلام بعد از کشته شدن آن مرد فرعونى فرمود: «هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ (قصص: 15)؛ این از عمل شیطان است.»
آیا کشتن فرعونیان جایز بود؟
بىشک با توجّه به وضعى که قوم ستمگر فرعون مخصوصاً در برابر بنى اسرائیل داشتند، که نوزادان
عصمت حضرت موسی (ع) و قتل یک نفر قبطی
پسر آنها را مىکشتند، و دختران را براى خدمت زنده نگه مىداشتند، و بنىاسرائیل را در همه امور تحت ظلم و فشار قرار داده بودند به تعبیر آیات قرآنکریم «مفسد فى الارض» بودند و عمل حضرت موسی علیه السلام در مقام یارى و دفاع از مظلوم انجام شده بود.
منظور حضرت موسی از گفتن (ظلمت نفسی)
منظور از «ظلم بر خویشتن» در آیۀ کریمه نیز این است که حضرت موسی علیه السلام با این قتل به دلیل آنکه تحت نظر و تعقیب فرعونیان قرار میگرفت، خود را به زحمت انداخته بود. ولذا بعد از آن حادثه نتوانست در مصر بماند و آواره بیابانها شد، تا به سرزمین مدین رسید؛ هرچند لطف الهى سرانجام شامل حال او شد و در آنجا سالها در خدمت شعیب علیه السلام پرورش یافت و آماده پذیرش مسئولیت رسالت گردید.[2]جمله «هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ» نیز اشاره به اصل دعواى قبطى و سبطى (فرعونى و بنى اسرائیلى) است. یعنى اصل نزاع آن دو نفر، یک کار شیطانى بوده است.
پاسخ امام رضا (ع)
در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که مأمون همین مسئله را از امام رضا علیه السلام سؤال کرد، حضرت فرمود: منظور از جملۀ «این از عمل شیطان بود» نزاع و جدال آن دو مرد بود؛ و منظور از جملۀ «پروردگارا، من به خویشتن ستم کردم» این است که من خود را در آنجا که نباید بگذارم گذاشتم؛ من نباید وارد این شهر میشدم. و منظور از «مرا ببخش» این است که مرا از دشمنان مستور بدار و پنهان کن؛ زیرا یکی از معانی غفران پنهان کردن و پوشاندن است.[3]
دیدگاه شیخ طوسی و شیخ طبرسی
شیخ طوسی در تفسیر التبیان میفرماید: «قتل آن مرد قبطی قبیح نبود و خدا موسی را امر به کشتن او کرده بود، ولی بهتر بود به جهت مصالحی موسی این قتل را به تأخیر میانداخت، و چون مقدم شد این ترک اولی بود و لذا موسی استغفار کرد.»[4]
صاحب مجمع البیان هم به این سؤال اینگونه جواب میدهد: «قتل برای خلاصی مؤمن از دست آن ظالم بود و فی نفسه مقصود نبود، پس نیکو و غیر قبیح است.»[5]
نتیجه
بنابراین میتوان گفت، این عمل هیچ منافاتی با عصمت حضرت موسی علیه السلام ندارد، بلکه جنبه دفاع از مظلوم را داشته است و در نهایت بیانگر انزجار حضرت موسی علیه السلام از این گرفتارى سخت است.
منابع
[1]. «قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (قصص: 16)؛ (سپس) عرض کرد: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم؛ مرا ببخش! خداوند او را بخشید، که او غفور و رحیم است!»
[2]. ناصر مكارم شیرازى، پیام قرآن، تهران، دار الكتب الاسلامیه، 1386، ج7، ص 122.
[3]. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا، تحقیق مهدی لاجوردی، تهران، جهان، 1378، ج 1، ص 118 – 119.
[4]. محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 8، ص 137.
[5] . فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، قم، ناصرخسرو، 1384، ج 7، ص 38.