مکان سکونت بنی اسرائبل در قرآن
تأیید قرآنی کار اسرائیل
شبهه: اسرائیل حق حکومت بر سرزمین فلسطین را دارد و اشغالی صورت نگرفته است این حق آنهاست؛ در قرآن[1] هم آمده است که یهودیان در سرزمین موعود که همان فلسطین کنونی است، سکونت پیدا می کنند.
پاسخ:
اوّلا، اسرائیل یا همان یهودیان صهیونیزم که امروز در سرزمین فلسطین ظلم و جنایت میکنند، کسانی هستند که در سال 1947 میلادی با نقشه انگلیس از کشورهای اروپایی به اینجا مهاجرت کردند[2] و در واقع این سرزمین را که تحت حاکمیّت و تسلّط مردم فلسطین بود، تصرّف و غصب کردند و آن را به عنوان یک کشور مستقل اعلام کردند در حالی که پیش از آن کشوری به نام اسرائیل وجود نداشت، آیا این کار یهودیان صهیونیزم مجوّزی برای مالکیّت بوده و کارشان از نظر منطق و عقل یک کار صحیح است؟!.
ثانیا، اینکه یهودیان مهاجر ادعا میکنند این سرزمین به اجداد ما تعلّق دارد، یک حرف غیرمنطقی است؛ زیرا همین مردم و فلسطینیان مسلمان، یهودی و مسیحی که قبل از مهاجرت یهودیان صهیونیزم در آنجا سکونت داشتند، از سرزمین دیگری به آنجا نیامده و آن را تصرّف نکردند! بلکه آنان کسانی هستند که این سرزمین اجدادی از طریق ارث، نسل به نسل به آنان رسیده است. بنابر این انتقال یهودیان دیگر مناطق دنیا به این سرزمین به این بهانه که این سرزمین به اجداد ما و قوم یهود تعلّق دارد، تصرّف و اشغالگری آشکار بوده و با هیچ منطقی قابل توجیه نیست.
ثالثا، سکونت در سرزمین مقدس یا موعود که در شبهه به آن اشاره شده، اوّلا سکونت در همان زمان است نه آینده و ثانیا سکونت بدون زحمت و تلاش نیست، بلکه با توجه به تفاسیر[3] و ظاهر آیه که میفرماید: «یَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَهَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ(مائده: 21)؛ ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته وارد شوید و به پشت سر خود باز نگردید (و عقب نشینی نکنید) که زیانکار خواهید شد»، این وعده سکونت بیقید و شرط و مطلق نبود، بلکه به منظور ترغیب پیروان حضرت موسی علیه السلام در همان زمان برای مبارزه با دشمنان بود و به دلیل کوتاهی آنان، این فرمان لغو شد و خداوند متعال آنان را به خاطر عصیان و سرکشی از فرمانش به مدّت چهل سال از ورود به این سرزمین حرام کرده و فرمود: «قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَهٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَهً یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ(مائده: 26)؛ خداوند (به موسى) فرمود: «اين سرزمين (مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسيد)؛ پيوسته در زمين (در اين بيابان)، سرگردان خواهند بود؛ و درباره (سرنوشت) اين جمعيّت گنهكار، غمگين مباش!.
با توجه به برخی روایات نیز این سرزمین بر کسانی که از فرمان حضرت موسی علیه السلام در مبارزه با دشمنان سرپیچی کردند حرام شد و به فرزندان آنان تعلّق گرفت.[4] علاوه بر این با حکمت و عدالت الهی نیز سازگاری ندارد که سرزمینی را بدون هیچ دلیلی به یک عدّهای خاص واگذار کند. بنابر این وعده سکونت این سرزمین به امّت حضرت موسی علیه السلام مطلق نبوده، بلکه مشروط به مبارزه بود که آنان از این کار سرپیچی کردند.
[1] . «یَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَهَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ(مائده: 21)؛ ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته وارد شوید و به پشت سر خود باز نگردید (و عقب نشینی نکنید) که زیانکار خواهید شد». بنابر تفاسیر ظاهرا «ارض مقدسه» تمام منطقه شامات باشد که فلسطین کنونی و بخشهایی از سوریه و اردن را نیز شامل میشود.(ر.ک: ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1371، ج4، ص 337 -338.
[2] . در سال ۱۹۴۷ نیروهای انگلیس که فلسطین را به اشغال خود درآورده بودند خود را از مناسبات کنار کشیدند. برحسب طرح تقسیم ارائه شده توسط سازمان ملل قرار بر این بود که این منطقه بین اعراب و یهودیان بهطور مساوی تقسیم شود و بیت المقدس (اورشلیم) نیز محدوده تحت نظارت سازمان ملل قرار گیرد تا از ایجاد برخورد جلوگیری شود. اعراب با تشکیل حاکمیتی یهودی به هر نحو، مخالف بودند و مخالفت خود را اعلام کردند. در ۱۴ مه ۱۹۴۸، چند ساعت پیش از پایان حاکمیت انگلیس بر فلسطین، تشکیل کشور اسرائیل اعلام شد.(ر.ک: مرتضی شیرودی، فلسطین و صهیونیسم، قم، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1381، ص19؛ ویکی پدیا، تاریخ اسرائیل، قابل دسترسی در:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84.
[3] . ر.ک: محمد حسین طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، مترجم: موسوى، محمد باقر، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1374، ج5، ص468-471.
[4] . «عن أبي عبد الله ع أنه سئل عن قول الله «ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ» قال: كتبها لهم ثم محاها، ثم كتبها لأبنائهم فدخلوها و الله يمحو ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب»؛ (محمد بن مسعود عياشى، تفسير العيّاشي، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، سيد هاشم، تهران، المطبعة العلمية، 1380 ق، ج1، ص 304).