آداب ماه رمضان
آداب ماه مبارک رمضان چیست؟
آداب ماه مبارک رمضان به نقل از کتاب«آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه» مؤ لف: روح الله ولى ابرقوئى
در اينجا گوشه اى از آداب اين ماه مبارك و ماه ميهمانى خدا را ذكر مى كنيم:
مستحب است كه در سحر و افطار، قبل از شروع و بعد از گفتن بسم اللّه الرحمن الرحيم سوره قدر خوانده شود.
بهترين دعايى كه خوب است قبل از افطار خوانده شود، دعايى است كه در اقبال آمده و مفضل بن عمر آن را روايت كرده است : اللهم رب العظيم …
از مراقبت هاى ماه رمضان ، پاك كردن دل با توبه صادقانه است.
از ديگر مراقبت هاى اين ماه ، پاكيزه نمودن مال با دادن خمس است تا غذا، لباس ، مكان و هر چيزى كه روزه دار در آن دخل و تصرف مى كند، پاك شود.
بايد براى شروع خوب سال ، تلاش كند. روايات زيادى داريم كه؛ ماه رمضان، ابتداى سال است، اگر انسان در اين ماه ، خود را سالم نگه دارد، تمام سال سلامت خواهد ماند.
از مراقبات اين ماه ، توسل در شب اول است . مهمترين كارى كه سالك بايد انجام دهد اين است كه در شب اول ماه به يكى از معصومين عليه السلام كه حامى و نگهبان آن شب است ، مراجعه و با چهره آبرومند و نورانى او نزد پروردگارش ، به درگاه خدا روى آورد.
از مراقبات اين ماه ، انجام دادن متناسب نوافل و مستحبات است . سزاوار است كه سالك حال خود را بررسى و نشاط، كسالت ، كار، فراغت ، نيرو و ضعف خود را نسبت به نوافل و مستحبات سنجيده و بعد از مراعات حال خود، به ترتيب ، بهترينها را انتخاب نمايد. در روايات زيادى آمده است كه نوافل در اين ماه، بيش از هزار ركعت است.
از كارهاى مهم در اين ماه ، قرائت قرآن، دعا و ذكر است كه بايد از هر كدام مقدار معينى انتخاب و در هر روز انجام شود. دعاى ابى حمزه ثمالى را نيز بايد به اندازهاى كه مى تواند، در تمام شب ها يا يك شب درميان بخواند. هر روز يكى از دعاهاى روز را خوانده و براى توفيق در شب قدر و شب عيد فطر زياد دعا نمايد و نبايد در روزهاى جمعه ، نمازى را كه روايت شده است ، ترك كند. از مهمترين دعاها در شب و روز، دعا براى ولى امر، خليفه خداوند، امام زمان (عج ) مىباشد. و بايد براى پدر، مادر، معلمين ، برادران دينى ، نزديكان ، همسايگان و هر كسى كه حقى به گردن او دارد همچنين تمام مؤ منين ، دعا و استغفار نموده و آنان را در دعاهايى كه براى خود مىنمايد، شريك كند.
از اعمال مهم اين ماه ، غسل در شب و روز اول و شب هاى فرد است . در روايت آمده است : كسى كه شب اول ماه رمضان ، در رودى جارى غسل كرده و سى مشت آب بر سرش بريزد، تا ماه رمضان آينده پاك مىشود و كسى كه در اولين روز سال ، در آب جارى غسل كرده و سى مشت آب بر سرش بريزد، اين عمل، داروى يك سال او خواهد بود.
10. خوردن سحرى مستحب است. روايت شده است : سحرى بخوريد، گر چه جرعهء آبى باشد. توجه داشته باشيد كه خدا بر كسانى كه سحرى مىخورند، درود مى فرستد. بايد به نيت استحباب سحرى نزد خدا و نيرو گرفتن بر عبادتها در طول روز، سحرى خورد.
11. در روايتى آمده است صد بار خواندن سوره دخان تا شب بيست و سوم براى شناخت اين شب مفيد است . در روايت ديگر نيز آمده است كه به جاى آن مىتوان هزار بار سوره قدر را خواند.
12. از كارهاى مهم در اين ماه ، افطارى دادن به روزه داران است كه پاداش آن زياد مىباشد.
13. از كارهاى مهم ديگر در اين ماه براى اهل علم ، امامت جماعت و وعظ مى باشد.
14. از اوقات مهم در ماه رمضان ، شب قدر است . شبى كه از هزار ماه ، بهتر مى باشد. روايتى داريم مبنى بر اين كه از هزار ماه جهاد، بهتر و از سلطنت هزار ماه ، بهتر و عبادت آن ، بهتر از عبادت هزار ماه مى باشد. در روايات اهل بيت نيز آمده است : فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمين پخش مى شوند، بر مجالس مؤ منين گذشته ، بر آنان سلام مى كنند و براى دعاهاى آنها آمين مى گويند، تا آنگاه كه سپيده دم طلوع مى كند. سزاوار است كه شيعه اميرالمؤمنين عليه السلام تمام سعى خود را جهت آمادگى براى اعمال اين شب به كار گيرد؛ مثلا مكان ، لباس مناسب ، عطر و صدقه اى تهيه و مضامين لطيفى را براى مناجات با پروردگار و كلمات برانگيزندهاى را در خطاب به معصومين عليه السلام انتخاب كند. همچنين ميهمانان مخصوصى را كه مناسب با اين شب مىباشند و چند فقير را براى صدقه دادن در نظر بگيرد.
15. سزاوار است كه براى شب قدر براى ذكر و دعا وقت مناسبى تعيين كند. همچنين وقت مناسبى را كه در آن خوابآلود يا سير يا گرسنه نبوده و موانع ديگرى نيز نداشته باشد، براى تفكر معين كند.
16. نمازهاى مستحبى شب قدر و اين ماه ، در بخش نمازهاى مستحبى ذكر شده است كه ثوابهاى زيادى بر آنها مترتب مى باشد.
17. از اعمال شب قدر، خواندن دعاى گشودن قرآن و روى سر گذاشتن قرآن مى باشد. به اين نيت كه عقل و او با اين عمل تقويت شده و با دانشهاى قرآن كامل شود و نور عقل با نور قرآن ضميمه گردد.
18. در شب قدر، خواندن زيارت امام حسين عليه السلام با بعضى از زيارتهايى كه وارد شده است، مستحب مىباشد.
19. خواندن سوره روم ، عنكبوت و دخان در شب بيست و سوم، مستحب مى باشد.
20. خواندن دعاهايى كه در اين شبها وارد شده است ، بخصوص دعايى كه سيد از بعضى كتابهاى كهن نقل نموده و اول آن چنين است : اللهم ان كان الشك فى ان ليلة القدر فيها تقدمها واقع فانه فيك و فى وحدانيتك و تزكيتك الاعمال زائل . مستحب مى باشد.
21. خواندن دعايى كوچك از امام سجاد عليه السلام در اين شب ، مستحب مى باشد كه اول آن يا باطنا فى ظهوره مى باشد؛ دعايى كه در يكتا دانستن خداوند كامل مى باشد.
22. سزاوار است كه ساعتى از شب را مخصوص مراقبت قرار داده و در آن ساعت علم پروردگارش را به بدحالى او، قدرتش را بر نجات دادن او، فضل ، بخشش و كرم او را در نظر گرفته و سپس با اميدوارى، بر در بخشش و كرم او چشم دوخته و در انتظار رحمت و عنايت او باشد.
23. سزاوار است كه شب هاى قدر را با توسل به حاميان معصوم عليه السلام ، سپردن عمل به آنان ، عرضه آن به خداوند با دستهاى آنان ، تضرع به درگاه آنان براى اصلاح عمل ختم نمايد براى اين كه آنان به درگاه خداوند تضرع نموده تا او اين عمل را قبول و آن را به عمل صالح تبديل نموده و آن را پرورش دهد.
24. كار مهم ديگر، وداع ماه رمضان و متاءثر شدن به خاطر جدايى از آن است . در اين رابطه دعاها و مناجاتهايى پر ارزش با ماه بزرگ خدا رسيده است .
25. خوب است كه در ساعات پايانى آخرين روز ماه رمضان ، كه روز عرضه اعمال ماه است ، با نگهبان روزش كه از معصومين عليه السلام مى باشد، با رعايت آداب تواضع و توسل ، مناجات نمايد و آنگونه سخن بگويد كه محبت آنان را برانگيخته و باران رحمت و كرامت آنان بر او ببارد. همچنين با معذرت خواهى ، اعمالى را كه در اين ماه انجام داده است را به آنان واگذارد و با درخواستى تضرع آميز بخواهد كه با شفاعت و دعايشان اعمالش را اصلاح نموده و با تضرع از خدا بخواهند كه با عفو فراوان خود، آن را پذيرفته و به چندين برابر اعمال خير تبديل نمايد. اگر اين امور را در اواخر روز، در سجده انجام دهد و اين ماه را به حال سجده و گرسنگى به پايان برساند و با اين حال وارد شب عيد شود، اميد است كه به كرامتى از جانب خداوند متعال برسد كه بالاتر از آرزويش باشد.
در کتاب معراج السعاده نیز چنین آمده است:
شمه اى از آداب روزه:
بدان كه: ثواب روزه بسيار، و اجر آن بى شمار است.و آيات و اخبار در فضيلت آن خارج از حد احصا، و بيرون از حيز اظهار و تذكار است.و همه آنها در كتب احاديث مذكور، و در السنه و افواه مشهور است.و احتياج به ذكر آنها در اين مقام نيست. بلكه در اينجا اشاره به بعضى از آداب باطنيه و ظاهريه روزه مىشود.و بدان كه: سزاوار روزه دار آن است كه: چشم خود را بپوشاند از هر چه نظر كردن بر آن حرام يا مكروه است و يا دل او را از ياد خدا مشغول مى سازد. و محافظت نمايد زبان خود را از جميع آفات و معاصى متعلقه به زبان، – كه بسيارى از آنها در اين كتاب مذكور شد – .و گوش خود را نگاهدارد از هر چه شنيدن آن حرام يا مكروه است. وشكم خود را باز دارد از غذاهاى حرام و شبهه ناك.و همچنين ساير اعضا و جوارح خودرا از محرمات و مكروهات متعلقه به آنها محافظت نمايد.و همچنين سزاوار آن است كه: در هنگام افطار، از حلال، اين قدر چيزى بخورد كه: «كَلّ » بر معده او نباشد، زيرا سرّ امر روزه داشتن آن است كه: قوه شهويه، مقهور و ضعيف شود و تسلط شيطان لعين كمترگردد تا نفس قدسى از درجه بهيميت، ترقى نموده مشتبه به ملائكه گردد. و در آن آثار تجرد و روحانيت حاصل شود. و هرگاه كسى آنچه چاشت نخورده و دو مقابل آن رادر شام بخورد چگونه اين مطلب دست مىدهد؟! به خصوص همچنان كه عادت اكثر اهل اين عصر است كه الوان اطعمه را مهيا مىسازند بلكه بسا باشد اطعمهاى كه در ماه مبارك رمضان صرف مىكنند در ماههاى ديگر صرف نمىنمايند.و شكى نيست كه: چون معده از غذاى چاشت خالى باشد تا وقت شام رغبت آن بيشتر و اشتهاى آن افزونتر مىگردد.پس چون در آن وقت به رغبت تمام، الوان طعام را به قدر چاشت و شام بلكه زيادتر بخورد لذت آن بيشتر، و قوت آن فزون تر مى گردد،و قوه شهويه او به هيجان مىآيد، و آنچه مقصود از روزه بود نتيجه بر عكس مىبخشد.پس روزه دار بايد لا اقل همان غذايى كه در شبهاى غير روزه مىخورد بخورد وخوراك روز خود را به آن ضميمه نسازد، تا سودى از روزه ببيند. و از جمله آداب روزه دار آن است كه: در هنگام افطار، دل او مضطرب باشد و درميان خوف و رجا معلق باشد، زيرا نمىداند كه روزه او مقبول شده يا نه. و اين حالى است كه بايد در آخر هر عبادتى باشد. مروى است كه: «حضرت امام حسن مجتبى – عليه السلام – در روز عيد فطرى به جماعتى گذشت كه مشغول خنده بودند، حضرت فرمود: ماه رمضان را خداى – تعالى – ميدان بندگان خود قرار داده كه در آن سبقت بر طاعت و عبادت او گيرند. پس جماعتى گوى سبقت در ربودند و به سعادت فايز گرديدند و طايفهاى پس افتادند و هلاك شدند. پس عجب كل عجب از براى كسى كه مشغول خنده و بازى باشد در روزى كه سبقت گيرندگان در آن فايز شدند و بطّالان و هرزهكاران زيان كردند. آگاه باشيد، به خداقسم كه: اگر پرده برداشته شود نيكوكار مشغول نعمت خود، و بدكار گرفتار بديهاى خود گردد و احدى به لهو و لعب نپردازد».(1)
درجات روزه: و مخفى نماند كه: از براى روزه سه درجه است: اول: «روزه عوام » ، و آن عبارت است از اينكه: در روزها شكم و فرج خود را ازمقتضاى شهوات آنها محافظت نمايى. و اين نوع روزه، فايده نمىبخشد مگر مجرد استخلاص از عذاب را. دوم: «روزه خواص » ، و آن عبارت است از: آنچه مذكور شد به زيادتى محافظت چشم و گوش و زبان و دست و پا و ساير جوارح و اعضاء از معاصى و گناهان. و بر اين روزه مترتب مىگردد آنچه از براى روزه دار وعده داده شده است از ثوابهاى بى پايان. سوم: «روزه خواص خواص»، و آن عبارت است از: آنچه مذكور شد با محافظت دل از اشتغال به افكار دنيويه و اخلاق رذيله و نگاهداشتن آن از غير ياد خدا بالكليه .وافطار اين روزهها به ياد غير خدا و روز قيامت بودن است و حاصل اين روزه، روگردانيدن از غير خداست، چنانكه فرمود:«قل الله ثم ذرهم ».يعنى: «بگو خدا و هر چه غير اوست واگذار».(2) و اين روزه انبيا و صديقين و مقربين است. و ثمره اين روزه، فوز به مشاهدهء جمال لقاى الهى است. و رسيدن به چيزى كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و به خاطر احدى خطور نكرده. بدان كه: مقتضاى اخبار متواتره و تصريح جمعى از علماى طايفه شيعه است كه: هرگاه كسى خالص از براى خدا، ماه رمضان را روزه بدارد و در آن ماه، باطن را از اخلاق ذميمه پاك سازد، و اعضاى ظاهره خود را از معاصى نگاهدارد، و از حرام درخوراك و پوشاك و مسكن اجتناب نمايد، و بجز حلال، غذايى نخورد، و در خوردن حلال هم افراط نكند، بلكه به نحوى باشد كه: در هر وقت روز و شب الم گرسنگى را بيابد و فى الجمله مواظبت نمايد بر نمازهاى نافله و بعضى از ادعيه و آدابى كه در اين ماه مبارك سنت شده، مستحق مغفرت الهى و خلاص از عذاب اخروى مى گردد. پس اگر اين شخص، از طايفه عوام باشد صفاى نفسى از براى او حاصل مى شود كه باعث استجابت دعاهاى او گردد. و اگر از علما و اهل معرفت باشد، لشكر شيطان از حوالى قلب او كوچ مىكند و ازبراى او بعضى از اسرار ملكوتيه روشن و منكشف مىگردد، و به خصوص در شب قدر، زيرا كه آن شبى است كه در آن، اسرار منكشف مىشود.و از مبدا فياض، انوار بر دلهاى پاك افاضه مىشود.و مناط عمده در رسيدن به اين موهبت عظمى، كم خوردن است، به نحوى كه: الم گرسنگى را در آن وقت احساس كند.
پى نوشتها:—1. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 174، ح 2057. (ط – جامعه مدرسين) و كافى، ج 4، ص 181، ح 52.
2. انعام، (سوره 6)، آيه 91