آیا لازم است به عقاید اهل سنت با وجود اختلاف اساسی که با ما دارند، احترام گذاشت؟
پاسخ
بله احترام به همه مسلمین دستور قرآنی و سیرۀ اهل بیت (ع) است. قرآنکریم هرگونه بیاحترامی به دیگر مؤمنان مانند: استهزاء، بدگمانى، غیبت، تجسس، و القاب زشت را ممنوع کرده و میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یكُونُوا خَیراً مِنْهُمْ …(حجرات: 11)؛ اى كسانى كه ایمان آورده اید، نباید قومى قوم دیگر را ریشخند كند، شاید آنها از اینها بهتر باشند…. .»
رفتار امام علی (ع) با اهل سنت
نخستین امام شیعیان امام علی علیه السلام هرگز به خلفا توهین و ناسزاگویی نکرد. بلکه رفتار کریمانه و محترمانه آن حضرت بود که آنان در معضلات علمی و حکومتی به آن حضرت رجوع میکردند. خلیفۀ دوّم اهل سنت مکرر میگفت: «لَولا عَلیًّ لَهَلَکَ عُمَر؛[1] اگر علی نبود، عمر هلاک میشد.» امام علی علیه السلام با احترام تمام به پرسشهای علمی و حکومتی پاسخ میداد.
امام علی علیه السلام وقتی شنید برخی از اصحابش در جنگ صفین اهل شام را فحش میدادند، میفرماید:
همانا من نمیپسندم (اکراه دارم) كه شما دشنام دهنده باشید، ولى اگر در گفتارتان كردار آنان را وصف كنید و حالشان را بیان نمایید به گفتار صواب نزدیکتر و در مرتبه عذر رساتر است.
بهتر است به جاى دشنام بگویید: خداوندا، ما و اینان را از ریخته شدن خونمان حفظ فرما، و بین ما و آنان اصلاح كن، این قوم را از گمراهى نجات بخش تا آنكه جاهل به حق است آن را بشناسد، و آنكه شیفته گمراهى است از آن باز ایستد.[2]
احترام به عقاید اهل سنت
رفتار امام صادق (ع) با اهل سنت
معاویة بن وهب از امام صادق علیه السلام میپرسد: ما شیعیان در معاشرت با اقوام و عشیرۀ خود یا سایر طبقات مردم که در سلک مذهب ما نیستند، چـه وظـیفهای داریم؟ ایـشان میفرمایند:
ببینید امامان شما که به آنها اقتدا میکنید با آنها چگونه رفتار میکنند؛ هرچه کردند، شما نیز همانگونه رفتار کنید. سوگند به خدا زمانی که آنها مریض میشوند امامان شما به عیادت آنان میروند، زمانی که از دنیا میروند در تشییع جنازه آنان شرکت میکنند، زمانی که در محکمه احتیاج به شهادت دارند برای آنان شهادت میدهند، اگر امانتی به دست امامان شما بسپارند برای آنان امانت داری میکنند.[3]
تأثیر رفتار نیک با اهل سنت
زید شحّام از امام صادق علیه السلام روایت كرده است:
اى زید با مردم (یا با اهل سنّت) با طریقه و آداب آنان معاشرت كنید، در مساجد آنان نماز بخوانید، و از بیمارانشان دیدن و احوالپرسى كنید و بر جنازه هایشان حاضر شوید و اگر توانستید كه پیش نماز آنان باشید و أذانگوى ایشان شوید. پس حتماً این كار را بكنید یا كوتاهى نورزید، زیرا وقتى شما چنین رفتار مى كنید آنان مى گویند: اینان از شیعیان جعفرى مذهب اند رحمت خداوند بر جعفر بن محمّد باد كه چه نیكو اصحاب خود را مؤدّب مىكند و چون این رفتارهاى شایسته را ترک میگویید با خود میگویند: اینان شیعیان جعفرى اند خداوند او را جزا دهد و چنین و چنان كند كه اصحاب خود را چه بد پرورش داده است.[4]
نظر امام اهل سنت درباره سیره امام صادق علیه السلام
سیره اهل بیت علیه السلام در برخورد با عالمان مذاهب اهل سنت، مبنی بر احترام و تکریم آنان بوده است؛ چنانکه مالک بن انس، برخورد حضرت امام صادق علیه السلام با خود را چنین توصیف میکند:
من هرگاه بر امام صادق علیه السلام وارد میشدم بر من احترام میگذاشت. برایم بالشی میآورد که بر آن تکیه کنم و قدرم را میشناخت و میفرمود: ای مالک من تو را دوست دارم و من بر این سخن خوشحال میشدم. خدا را بر این دوستی سپاس میگفتم آن حضرت بسیار حدیث میفرمودند و خوش مجلس و پر فایده بود… .[5]
گفتگو و نقد آزاد شیعه و اهل سنت
علمای اهل سنت با کمال آزادی و بدون ترس به حضور ائمه میرسیدند و با صراحت انتقادهای خود را نسبت به اسلام و تشیع بیان میکردند در برخورد با علمای اهل سنت همانند برادران دینی و همکیش حقوق و مزایای معاشرتی یک مسلمان را در حق آنان رعایت میکردند. به آنان احترام میگذاشتند و به هنگام بحث و گفتوگو دلسوزانه در رفع ابهامات فکری و یا تهاجمات اعتقادی به آنان یاری میرساندند.[6]
رویکردهای محترمانه امامان شیعه منجر به این شد که چهار فقیه بزرگ اهل سنت به طور مستقیم یا غیرمستقیم در محضر اهل بیت علیه السلام شاگردی کرده و به عظمت علمی ایشان اعتراف داشتند. ابوحنیفه بسیار میگفت: «لَولاَ السَّنَتان لَهَلَکَ النُّعمان؛ اگر دو سال شاگردی امام صادق علیه السلام نبود، نعمان (بن ثابت ابوحنیفه) هلاک شده بود.»[7]
نتیجه
با توجه به سیره و گفتار اهل بیت علیه السلام که در نزد شیعیان حجت است، لازم است به عقاید دیگر مسلمین احترام گذاشت ولی با گفتوگوی سالم، بستر گسترش اسلام بر اساس مکتب اهل بیت علیه السلام را فراهم ساخت.
منابع
[1]. یوسف بن عبدالله بن عبدالبر نمری القرطبی المالکی، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، بیروت، دارالجیل،1312ق، ج 3، ص 11309.
[2]. «إنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ، وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ، کانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ، وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ، وَ قُلْتُمْ مَکَانَ سَبِّکُمْ إِیَّاهُمْ: اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ، وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِنَا وَ بَیْنِهِمْ، وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ، حَتَّى یَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ،وَ یَرْعَوِیَ عَنِ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ» (محمد بن حسین شریف الرضی، نهجالبلاغه، ترجمۀ محمد دشتی، قم، مؤسسۀ تحقیقاتی امیرالمؤمنین، 1379، ص 323.).
[3]. «تَنْظُرُونَ إِلَی أَئِمَّتِکمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیهِمْ وَ یؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیهِمْ» (محمد بن حسن حر عاملى، وسائل الشيعة، قم، مؤسسة آل البيت، 1409ق، ج 12، ص 6).
[4]. محمد بن على بن بابويه قمی(شیخ صدوق)، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق، ج1، ص383.
[5]. فاطمه زهرا داوودی، اهل بیت در کتاب و سنت، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،1381، ص ۱۹.
[6]. همان.
[7]. مبارک بن محمد بن اثیر، جامع الاصول فی احادیث الرسول، بیروت، عبدالقادر ارناؤوط، 1403ق، ج ۱، ص۱۸۶؛ عبدالحلیم جندی، الإمام جعفر الصادق، تحقیق احمد جاسم المالکی، تهران، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیه،1427ق، ص ۲۵۲.