آیا اطاعت از رهبر واجب شرعی است؟
آیا اطاعت از رهبری واجب شرعیه؟ کجای دین چنین دستوری داده؟
نیاز جامعه به حاکمیّت و قانون از بدیهیات است؛ تکامل جامعه و رشد انسان، در سایه برقرای نظم و پرهیز از هرج و مرج محقق میشود و این با تشکیل حکومت و عمل به قانون قابل اجراست، به همین دلیل اطاعت از حاکمیت و رهبری نیز ضروری است؛ زیرا وجود حکومت بدون اطاعت و انقیاد مردم در برابر آن همان نتیجه را خواهد داد که فقدان حکومت دارد؛ هرج و مرج، نزاع، ناامنی و تنزّل معنوی و مادی جامعه.
اینکه حاکم کیست؟ و قوانین چیست؟ باید گفت، بر اساس اصل توحید، عالم مخلوق خداست و حق مالکیت، حاکمیت و قانونگذاری تنها از آن اوست. خدای متعال برای اجرای قوانین خود افرادی را منصوب کرده است. پیامبران و پس از پیامبر خاتم(ص)، دوازده امام معصوم و در زمان غیبتِ معصوم، فقیه جامع الشرایط به اذن امام معصوم، ولی و مجری قوانین الهی و نشر معارف دین هستند. پس از استقرار حاکمیّت و ولایت الهی یکی از مسائلی که پایبندی به آن ضرورت دارد، اطاعت از ولایت و رهبری است که عقل و نقل بر آن صحّه میگذارد.
آیات قرآن کریم[1] به صراحت، اطاعت از خدا، پیامبر و امام را لازم میشمارند. ولایت و رهبری فقیه در دوران غیبت نیز ادامه همان ولایت الهی، پیامبر و امامان معصوم است و همه آن اموری که معصومین در رهبری جامعه بر آن ولایت داشتند، ولی فقیه هم باید ولایت داشته باشد؛ زیرا بدون ولایت مطلقه فقیه، همه دین قابلیت تحقق در جامعه را نخواهد داشت. از طرفی هدف دین زمانی محقق خواهد شد که اطاعت بیقید و شرط نیز از ولایت فقیه ثابت باشد. نتیجه اینکه اطاعت از ولی فقیه همانند اطاعت از خدا، رسول و امام معصوم به حکم عقل و شرع واجب است.
روایات نیز مردم را در عصر غیبت به فقیه ارجاع میدهند؛ پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «الفُقَهاءُ أُمَناءُ الرّسُل مَا لَمْ يَدْخُلُوا فِي اَلدُّنْيَا قِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَا دُخُولُهُمْ فِي اَلدُّنْيَا قَالَ اِتِّبَاعُ اَلسُّلْطَانِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ فَاحْذَرُوهُمْ عَلَى دِينِكُمْ؛[2] فقها امين پيامبرانند تا در وقتی که در دنيا وارد نشدند، عرض شد: يا رسول الله ورودشان در دنيا چيست؟ فرمود: پيروى از سلطان، هرگاه چنين كردند بر دين خود از آنها در حذر باشيد». نسبت امانتدار بودن به فقها از طرف پیامبر گرامی اسلام به این معناست که سخن و فرمان آنان درباره دین مورد اعتماد آن حضرت است و مردم باید گفتار و رفتار آنان را، الگو قرار داده و از آن اطاعت کنند، البته این اطاعت مادامی است که فقها مستقل عمل کنند و خودشان تابع قدرت طلبان جائر نباشند.
امام حسن عسکری ( ع) نیز فرمود: «فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم؛[3] هرکس از فقها که نگهدارنده نفس خود، نگهبان دین خود، مخالفت کننده با هوی و هوس خود، فرمانبردار فرمان خداوند خود باشد، پس بر مردم است که از او پیروی کنند، این ویژگیها وجود ندارد مگر در برخی از فقیهان شیعه، نه در همه آنها».
امام عصر(عج) در پاسخ به اسحاق ابن یعقوب که پرسید: در رویدادهای جدید عصر غیبت به چه کسی رجوع شود؟ فرمود: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ؛[4] اما وقایعی که رخ خواهد داد و مسائل مستحدثه، پس در مورد آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما و من حجت خداوند بر آنان هستم». حجت دانستن فقها در این روایت به این معناست که اطاعت از آنها همانند اطاعت از خود امام عصر (عج) لازم است.
[1] . نساء(4)، آیه 59.
[2] . محمد بن یعقوب کلینی، همان، ج 1، ص 46.
[3] . امام يازدهم حسن بن على عليه السلام، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى عليه السلام، قم، مدرسة الإمام المهدي عجل الله تعالى فرجه الشريف، 1409 ق، ص 300.
[4] . محمد بن على ابن بابويه، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: على اكبر غفارى، تهران، اسلاميه،1395 ق، ج2، ص 484.