اختناق و استبداد حاکم بر سلطنت رضا شاه
س:اختناق و استبداد حاکم بر سلطنت رضاخان چگونه بود؟
ج: 1
بعد كه رضا شاه آمد و اين خان ها را يك قدرى متمركز كرد در خودش (نه از بين برد، همه قدرت ها را در خودش متمركز كرد و همه ظلم هائى كه خان ها مى كردند خودش مى كرد) بعد كه اين طور شد، ديگر دست اينها بود و هيچ مردم ، و ملت اصلا مطرح نبودند، ملت كيست .[1]
2
خلاف آزادى است ، خلاف همه انسانيت است ؛ بخواهند يك عده معدودى كه اقليت هستند تحميل كنند بر يك عده ، اين همان است كه زمان رضاخان هم بود كه يك عده معدودى بودند و با سرنيزه تحميل كردند بر ملت يك چيزها را.[2]
3
احمدى [3] هم در زمان رضاخان دكتر بود، لكن دكترى بود كه با آمپول خودش مرگ بر مردم تزريق مى كرد احمدى را شايد اكثر شما اسمش را هم نشنيده باشيد، اما ما بوديم در آن زمان كه مامور اين بود كه به مليين ، به اشخاصى كه اظهار مخالفت با ديكتاتورى مى كردند آمپول مرگ تزريق مى كرد.[4]
4
زمان رضاشاه از باب اينكه همه دزدى ها منحصر به خودش بود، انحصار دست خودش بود، حكومت ها به اين قدرت نبودند، زمان احمدشاه اين طور نبود كه خود آنها بتوانند همه برداشت ها را براى خودشان بكنند، اين بود كه دار و دسته هائى كه مى فرستادند اين بساط را درست مى كردند زمان رضاشاه همه دزدى ها از گردنه ها رفته بود تهران ، همه زلى ها[5] از همه جا متمركز شده بود درخود دستگاه دولتى و از همه بالاتر خود رضا شاه و امثال اينها و اين اسباب اين شده بود كه مردم با دستگاه هاى دولتى مطلقا مخالف بودند منتها جرات نمى كردند حرف بزنند، بعضى وقت ها هم مى كردند جرات .[6]
5
همان وقتى هم كه در زمان رضاخان آن اختناق عجيب و غريب بود كه هر كسى از همسر خودش مى ترسيد، آن اختناقى كه در زمان رضاخان بود هيچ ربطى به آن اختناقى كه در زمان محمدرضا بود نداشت .[7]
6
آزادى ما در اين مملكت هيچ يك نداشتيم . هيچ قشرى از اقشار ملت ما آزاد نبود. روحانيون كه براى ارشاد مردم مى خواستند به منبر بروند، آنها را هم همين قدر هم ممنوع كردند. مجالس ارشاد روحانيون را تعطيل كردند و فجايعى بجا آورد، زحمت هايى براى اين ملت بجا آورد، به كار گذاشت كه قابل بيان نيست .[8]
[1] صحيفه نور جلد:8 صفحه :150 تاريخ سخنرانى :26/4/58
[2] صحيفه نور جلد:10 صفحه :35 تاريخ سخنرانى :1/8/58
[3] احمد احمدى مشهور به پزشك احمدى (1261-1322 ه -.ش ) طبيب مخصوص زندان قصر در دوران رضاشاه بود و قتلهاى سياسى بسيارى به دست او بوسيله تزريق آمپول هوا صورت گرفت ، همچون قتل سردار اسعد بختيارى ، محمد فرخى يزدى و تيمورتاش . وى پس از سقوط رضاخان در ميدان توپخانه تهران به دار آويخته شد.
[4] صحيفه نور جلد:10 صفحه :82 تاريخ سخنرانى :8/8/58
[5] احتمالا منظور (زلقى ها) بوده است . لازم به توضيح است اين طايفه يكى از طوايف ايل چهار لنگ بختيارى به حساب مى آمده كه در آن زمان موجبات ناامنى و شرارت را در آن منطقه فراهم مى كرده اند.
[6] صحيفه نور جلد:13 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :15/9/59
[7] صحيفه نور جلد:15 صفحه :145 تاريخ سخنرانى : 18/6/60
[8] صحيفه نور جلد:18 صفحه :219 تاريخ سخنرانى :18/11/62