ارتباط بلاها و گناهان
در برخي از روايات بعضي از گناهان را مسبب برخي از بلاها شمردهاند. مثلاً ميفرمايد زلزله ميآيد در اثر فلان گناه است. از طرف ديگر الآن بشر پي برده است كه خيلي از اين مسائل با اسباب طبيعي صورت ميگيرد. چگونه ميتوان بين اين دو جمع كرد؟
اين اسباب مادي يك مسبّب ميخواهد كه اين سبب مادي را برانگيزد. سؤال ما اين است كه همين سبب مادي را چه كسي خلق كرده است؟ بله، زلزله سبب مادي دارد اما آيا اين سبب مادي نبايد به كار گرفته شود؟ آيا نميشودجاي اين سبب را عوض كرد؟ سيلي كه بنا است اين طرف كوه بيايد، آن طرف كوه بيايد؟ ابري كه بناست اينجا ببارد و سيل به وجود بيايد، برود در كوير ببارد وسيل به وجود نياورد؟ اين ابري كه ميتواند باران رگبار بباراند و سيل درست كندنميشود باران نرم بباراند و سيل بهوجود نياورد؟ آيا ميتواند دستي پشت اينكار باشد كه آن دست اين كارها را انجام دهد؟ ابر را طوري به كار بگيرد كه باعث سيل بشود يا باعث سيل نشود. آن حركات درون زمين را طوري به كار بگيرد كه باعث زلزله بشود يا نشود.
به هر حال اين اسباب مادي، خواه ناخواه به يك سبب غير مادي منتهي ميشود و اين هم بديهي است كه خود سبب مادي نميتواند سبب مادي داشته باشد، قاعدتاً بايد سبب غير مادي و مجرد داشته باشد. آن سبب، سببي استكه در آيات و روايات موضوع بحث قرار گرفته است. حال اينكه رابطه بين گناه وكوتاه شدن عمر چيست؟ حقيقت اين رابطه براي ما مشخص نيست مگر به هماناندازه كه در روايات آمده است. آنچه كه در روايات آمده و مورد اطمينان هم هست اين است كه اين گناه، اين تأثير را در طول عمر دارد. قبلاً گفتيم كه دودسته از اسباب سرنوشت انسان را رقم ميزنند: اسباب مادي و اسباب معنوي.بين اين دو دسته سبب هم رابطه هست. يعني گاهي ممكن است عامل از بين برندهبيماري را ندانيم و نشناسيم. مثلاً ممكن است اراده يك وليّ خدا باشد، يكامام اراده كرد و از خدا خواست و خدا هم دعايش را مستجاب كرد و ما نميدانيمبا چه وسيلهاي بيمار را خوب كرد، اما گاهي همان امام دارو يا غذايي يه بيمارميدهد و ميفرمايد اين را بخور. اينجا ما ميدانيم امام با اين دارو اين بيماري را از بين برد. اما باز برميگردد به نفس و علم امام و ذات خود امام، يعني گاهي ارتباط هست و گاهي نيست، اما خلاصه اين اسباب مادي به هر حال يك سبب غير ماديميخواهند آن سببهاي غير مادي همان گناهان هستند همان دعاها هستند،همان اسباب معنوي هستند.