اسلام آوردن جابر بن عبدلله انصاری
س:جابربن عبدلله چگونه به اسلام گروید؟
ج:هنوزآغازكاراسلام بود، پيامبر اسلام(ص) درمكه آئين اسلام را تبليغ مى نمود.دريكى ازهمان روزها،درموسم حج باشش تن ازقبيله «خزرج» ملاقات كرد وآنان را به آئين اسلام دعوت نمود. سخنان پيامبر(ص) تأثير عجيبى در آنان بخشيد، اين عده درهمان مجلس ايمان آوردند ووعده دادند كه پس ازبازگشت به «يثرب» آئين اسلام را به مردم عرضه نمايند اين عده پس از بازگشت به «يثرب فعاليت پىگيرى را براى گسترش اسلام در ميان يثربيان آغاز كردند ونداى اسلام را به گوش آن رساندند.
تبليغات پىگير اين شش تن كار خود را كرد و گروهى از مردم يثرب به آئين نو خاسته اسلام گرويدند.
در سال دوازدهم «بعثت» گروهى مركب از دوازده تن، از مدينه به سوى مكه حركت كردند ودر«عقبه» (گردنه نزديك منى) با پيامبر اسلام ملاقات نموده با او پيمان بستند. اين نخستين پيمان اسلامى بود. اين گروه با دلى لبريز از ايمان، به سوى «يثرب» برگشتند و فعاليتهاى خود را براى پيشرفت اسلام افزايش دادند و نامه اى به پيامبر(ص) نوشتند كه يك نفر مبلغ براى آنان بفرستد تا قرآن را به آنان تعليم كند.
پيامبر اسلام(ص)، «مصعب بن عمير» را براى تعليم آئين اسلام به «يثرب» اعزام فرمود.
مصعب جوانى پرشوروبا ايمان بود ودريكی از خانواده های اشرافى وثروتمند مكه پرورش يافته بود ولى ازروزى كه از جان ودل به آئين اسلام گرويده بود، خانه و زندگى و حمايت پدر و مادر خود را از دست داده بود!
ورود مصعب به شهر يثرب فصل جديدى در تاريخ اسلام گشود و موجى ازشوروعلاقه دردل مردم يثرب نسبت به آئين اسلام به وجود آورد.
مسلمانان روزشمارى مى كردند كه موسم حج فرارسد تا ضمن انجام مراسم حج، پيامبر اسلام را از نزديك زيارت كنند و آمادگى خود را براى كوشش بيشتردرراه پيشرفت اسلام اعلام نمايند موسم حج فرا رسيد، كاروان حج «يثرب» به سوى مكه رهسپار گرديد، در ميان آنان هفتاد و سه تن مسلمان بودند، اين گروه درمكه با پيامبر اسلام ملاقات نموده براى انجام دادن مراسم بيعت، در خواست تعيين وقت كردند. پيامبر(ع)، «منى» را به عنوان محل ملاقات تعيين كرد. شب سيزدهم ذيحجه پاسى ازشب گذشته بود كه پيامبر اسلام و مسمانان در پائين «عقبه» گردهم آمدند و پس ازگفتگوهایی، مسلمانان دست بيعت در دست پيامبر گذاشته پيمان بستند كه با تمام قدرت ازآن حضرت دفاع و پشتيبانى كنند.
پس ازاتمام پيمان، پيامبر ازميان آنان دوازده نفر رابه عنوان نماينده جمعيت انتخاب نموده سرپرستى مسلمانان يثرت را به عهده آنان گذاشت. (2)
درميان آن هفتادنفرمسلمان كه درآن شب تاريخى با پيامبر(ص) پيمان دفاع و پشتيبانى بستند، نوجوانى به چشم مى خورد كه همراه پدرش در آن بيعت تاريخى شركت كرده بود، او كسى جز«جابر بن عبدالله عمرو انصارى» نبود! (3)
«عبدالله بن عمرو» (پدرجابر) يكى ازدوازده نفرى بود كه پيامبر اسلام آنان راازميان هفتاد نفربرگزيد (4).
«عبدالله» درركاب پيامبردرجنگ احد كه دومين برخورد نظامى مسلمانان ومشركان بود، شركت كرد ودرهمان جنگ به شهادت رسيد. جابر مى گويد: پدرم درجنگ احد كشته شد، من پارچه اى را كه به صورت او كشيده بودند، كنار زده گريه مى كردم، پيامبر اين منظره را ديدومرا ازگريه بازداشت، دراين حال عمه ام «فاطمه» بربالين كشته پدرم گريه مى كرد،رسول خدا فرمود: «بر او گريه كنى يا نكنى فرشتگان با بال وپرخود براوسايه مى افكنند وتا لحظه اى كه اورا اززمين برداريد و به خاك بسپاريد، سايه خواهند افكند»(5)/
پيامبراسلام،هنگام دفن شهداى احد، كسانى را كه بيش از ديگران قرآن فراگرفته بودند، زودتر به خاك مى سپرد، پيامبردستور داد«عبدالله بن عمرو» رابا «عمربن جموح» دريك جا دفن كنند زيرا ميان آنان درحال حيات صفا و صداقت كم نظيرى برقراربود(6).
اين حوادث تاريخى نشان مي دهد كه جابردرخانواده اى پرورش يافته بود كه درپذيرش اسلام ويارى پيامبر(ص) پيشگام بود/
بارى جابر نيزمثل پدر، يكى ازسابقين دراسلام است كه درروزهاى حساس دست بيعت دردست پيامبرگذاشت و پيمان همكارى بست.
او نه تنها از روز نخست، پيمان دفاع از اسلام و جانبازى درراه خدا بست ،بلكه عملا نيز در راه پيشرفت اسلام از جانبازى و فداكارى فروگذار نكرد به طورى كه در اغلب جنگ هایی كه درزمان حيات پيامبر اسلام(ص) رخ داد، درركاب آن حضرت شركت داشت.
دراين كه آيا اودرجنگ بدرواحد شركت داشته يا نه، درميان مورخان اختلاف نظر هست ولى بى شك اودراغلب جنگ هاى بعدى شركت داشته است.
«ابن اثير جزرى» مى نويسد: جابردر 18 جنگ ازجنگ هاى اسلام درركاب پيامبر اسلام شركت كرده بود. و ازخود جابر نقل شده است كه: « غير از جنگ بدر و احد، در همه جنگ ها درركاب پيامبر شركت داشتم» (7)/