اصول انتخاب دوست و همنشین در زندگی
با چه كسانى ارتباط داشته باشيم؟ از معاشرت و همنشينى با چه افرادى دورى جوييم؟ در نشست و برخاستها، چه نكات اصلى و اساسى را مراعات كنيم تا بتوانيم به وظيفه خود چنان كه بايد عمل نموده و از خطرها و خسارتهاى احتمالى ايمن باشيم؟
پاسخ
کمال انسان نتیجه انجام درست وظایفی است که بر اساس سه نوع رابطه بر دوش او گذاشته شده است: رابطه با خودش، با خدا و با دیگران.
رابطه انسان با خودش
انسان باید خودش را بشناسد؛ استعدادها و تواناییهای خدادادیاش را درک کند، به ارزش واقعی وجودش پی ببرد و هدف از آفرینش خود را بداند. وقتی انسان فلسفه زندگی خود را بررسی کند، جایگاه واقعی و ارزش وجودی خود را بهتر درک خواهد کرد.
رابطه انسان با خدا
بالاترین مرتبه کمال انسان، نزدیک شدن به خداوند است. این نزدیکی و تقرب، تنها از راه شناخت پروردگار و آگاهی از راههای نزدیک شدن به او امکانپذیر خواهد بود.
رابطه انسان با دیگران
انسان موجودی اجتماعی است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که اجتماعی بودن بخشی از طبیعت انسان است. برخی هم آن را نتیجه نیازهای متنوع انسان میدانند؛ زیرا انسان برای پاسخ به نیازهایش به معاشرت، تبادل افکار و ایجاد ارتباط نیکو با همنوعان نیاز دارد. در یک جامعه انسانی، این ارتباطها موجب شکلگیری روابط انسانی و پیدایش فرهنگ میشود. در نگاه اسلامی، روابط اجتماعی تنها یک امر عادی نیست، بلکه رنگ و بوی الهی و عبادی دارد. تمام رفتارهای انسان در جامعه، معنا و ارزش خود را در پرتو رسیدن به هدف نهایی آفرینش، یعنی کمال مطلوب، پیدا میکنند.
جامعه عرصه آزمایش الهی
بر این اساس، جامعه و روابط انسانی عرصهای برای آزمایش الهی است. انسان میتواند در این میدان، با برقراری روابط درست و سالم با دیگران، صفات اخلاقی نیکو را در وجود خود پرورش دهد و دلش را از صفات زشت و رذایل پاک کند؛ صفاتی که میتوانند باعث سقوط و تباهی او شوند.
نخستين گروهى كه اسلام، حُسن روابط با آنها را توصيه كرده، اعضاى خانواده،- پدر و مادر و ساير بستگان حسبى و نسبى- است.
در مرحله بعد، كلّيّه كسانى كه به طريقى مىتوانند انسان را در مسير تكاملىاش يارى رسانند و تأثير مثبت و سازندهاى در ابعاد مختلف تربيتى و معنوى او داشته باشند، شايسته معاشرت و همنشينى هستند. از اين رو، در روايات اسلامى معاشرت با افراد مؤمن، عالم، عاقل، نيكوكار و … سفارش شده و آدابى درباره چگونگى همنشينى با آنها آموخته شده است. اين آداب را مىتوان در دو مرحله انديشه و عمل خلاصه كرد:
مرحله انديشه
از ديدگاهاسلام روابط اجتماعى انسانها در مرحله انديشه، بر اصول «خيرخواهى»، «محبّت و مودّت»، «حسن ظنّ» و مانند آن مبتنى است؛ بدين معنا كه مسلمان بايد صفحه انديشه و نيّت خود را نسبت به برادران و خواهران دينى خود نيكو و زيبا سازد؛ انديشه خيرخواهى، نصيحت، دوستى و سعادت آنها را در سر داشته و از نقشهكشى و توطئهچينى بر ضرر آنان بپرهيزد؛ اين همان صبغه و رنگ الهى است كه پيش از اين بدان اشاره شد. امير مؤمنان عليه السلام مىفرمايد: «انَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ يُحِبُّ انْ تَكُونَ نِيَّةُ الْانْسانِ لِلنَّاسِ جَميلَةً»[1] خداى سبحان دوست دارد كه نيّت انسان درباره همنوعانش نيكو و زيبا باشد.
مرحله عمل
اسلام برای تنظیم روابط اجتماعی انسانها، دستورها و آداب دقیقی قرار داده است. اساس این دستورها بر ایمان به خدا و پرورش روح فضیلت و انسانیت بنا شده است. تعالیم اسلام در این زمینه آنقدر هماهنگ با فطرت انسان طراحی شده که اگر به آن عمل شود و روابط اجتماعی رنگ الهی و انسانی بگیرد، چهره زندگی انسانها بهطور کامل دگرگون میشود.
بسیاری از افراد دوست دارند در ارتباط با دیگران روابط موفقی داشته باشند، اما به دلیل ناآگاهی از آداب معاشرت یا بیتوجهی به آنها، توان ایجاد روابط درست و اسلامی را از دست میدهند و در نتیجه به ناچار دچار انزوا میشوند. به همین دلیل، شناخت این آداب و توانایی برقراری ارتباط صحیح با گروههای مختلف جامعه بر پایه بینش اسلامی اهمیت فراوانی دارد.
اصول کلی آداب معاشرت در عمل
اصول کلی آداب معاشرت در عمل این است که انسان در برخورد با دیگران خوشرفتار باشد، انصاف را رعایت کند و همان چیزی را که برای خودش میپسندد، برای دیگران نیز بپسندد و آنچه را برای خودش نمیپسندد، برای دیگران هم نپسندد. همچنین با دیگران مدارا داشته باشد، به امور آنها توجه کند، برای منفعت آنها تلاش نماید، از تکروی دوری کند و روحیه همکاری با دیگران داشته باشد و …
امير مؤمنان على عليه السلام در وصيّت خود به امام حسن عليه السلام به بخشى از اين خطوط كلى اشاره كرده، مىفرمايد: «اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيْزاناً فيما بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَاكْرَهْ لَهُ ما تَكْرَهُ لَها، وَ لا تَظْلِمْ كَما لا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ كَما تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْكَ».[2]
خويشتن را ميان خود و ديگران ميزان قرار ده؛ آنچه را براى خود مىخواهى، براى ديگران بخواه و آنچه را براى خود خوش نمىدارى، براى ديگران نيز خوش ندار. [به كسى] ستم نكن، چنان كه دوست ندارى به تو ستم شود و نيكى كن همان گونه كه دوست دارى به تو نيكى شود.
امام صادق عليه السلام در ترسيم آن خطوط كلّى مىفرمايد: «خالِطُوا النَّاسَ وَ أتُوهُمْ وَ أَعينُوهُمْ وَ لا تُجانِبُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ كَما قالَ اللَّهُ تَعالى: وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً».[3] « با مردم بياميزيد، در اجتماعشان شركت كنيد و آنها را در كارها يارى نماييد، منزوى نشويد و از جامعه كناره نگيريد و با آنان چنان سخن بگوييد كه خدا فرموده است: «با مردم به خوبى سخن بگوييد.»
در جاى ديگر نيز پس از ابلاغ سلام به پيروان فرمانبردار خود، بازتاب رعايت آن را چنين توضيح مىدهد.
«… فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذا وَرِعَ فى دينِهِ وَ صَدَقَ الْحَديثَ وَ أَدَّى الْأَمانَةَ وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ النَّاسِ قيلَ هذا جَعْفَرِىٌّ فَيَسُرُّنى ذلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَىَّ مِنْهُ السُّروُرُ وَ قيلَ هذا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذا كانَ عَلى غَيْرِ ذلِكَ دَخَلَ عَلَىَّ بَلاؤُهُ وَ عارُهُ وَ قيلَ هذا أَدَبُ جَعْفَرٍ …»[4].
بدرستى كه هرگاه مردى از شما در دين خود ورع داشته باشد، راست گويد، امانت را بپردازد و با مردم خوشرفتارى كند، مىگويند اين «جعفرى» است، اين امر مرا مسرور مىسازد و خوشحال مىشوم و گفته مىشود اين، ادب جعفر است؛ ولى چنانچه غير از اين باشد، ننگ و عارش نصيب من مىشود و مىگويند اين، ادب جعفر است!
جمع بندی
در اسلام، معاشرت و روابط اجتماعی جایگاه مهمی دارد و بخش زیادی از احادیث به آن پرداختهاند. انسان برای رسیدن به کمال نیازمند سه نوع رابطه است:
- رابطه با خود: شناخت ارزش وجودی، استعدادهای خدادادی و هماهنگی با هدف آفرینش.
- رابطه با خدا: شناخت پروردگار و عمل به وظایف الهی برای رسیدن به قرب الهی.
- رابطه با دیگران: پاسخ به نیاز اجتماعی انسان از طریق معاشرت، تبادل افکار و روابط سالم.
از نگاه اسلام، جامعه میدان آزمون الهی است که در آن انسان میتواند با پرورش فضائل اخلاقی و دوری از رذایل، نفس خود را تزکیه کند. اسلام بر نیت خیرخواهی نسبت به دیگران، پرهیز از بدخواهی، رفتار نیک، رعایت انصاف، مدارا، همکاری در کارهای پسندیده و دوری از تکروی تأکید میکند.
منابع
[1] . تمیمی آمدی، شرح غررالحكم و دررالكلم، تهران، دانشگاه تهران، ج 2، ص 667.
[2] . سید علینقی فیض الاسلام، ترجمه نهج البلاغه، انتشارات فیض الاسلام، 1367، نامه 31، بند 28.
[3] . میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرك الوسائل، قم، آل البیت، ج 8، ص 314.
[4] . محمد بن یعقوب کلینی، اصول كافى، بیروت، دارصعاب و دارالتعارف، 1401 ق، ج 2، ص 636.
پیوندها
پرسش و پاسخ
سوالات متداول درباره انتخاب دوست
اسلام توصیه میکند نخستین گروه برای معاشرت، خانواده (پدر، مادر و بستگان) هستند. سپس کسانی که در مسیر تکامل انسان یاریرسان باشند؛ مانند افراد مؤمن، عالم، عاقل و نیکوکار. این افراد میتوانند در تربیت معنوی و اخلاقی انسان اثر مثبت بگذارند.
باید از همنشینی با کسانی که انسان را به رذایل اخلاقی، انحراف و تباهی میکشانند پرهیز کرد. معاشرت با افراد بدخواه، بیانصاف، بدزبان یا کسانی که نیت و عملشان بر پایه ضرر رساندن به دیگران است، خطرناک است و موجب سقوط انسان میشود.
اصول کلی آداب معاشرت در اسلام عبارتاند از:
- خوشرفتاری و رعایت انصاف
- دوست داشتن برای دیگران آنچه برای خود میپسندیم
- پرهیز از ظلم و بدخواهی
- مدارا و همکاری با دیگران
- توجه به نیازهای دیگران و یاری رساندن به آنان
- سخن گفتن نیکو و پرهیز از کنارهگیری و انزوا
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «آنچه برای خود میخواهی، برای دیگران بخواه و آنچه برای خود نمیپسندی، برای دیگران نیز نپسند.»




