اصول بنیادین مبارزه با استکبار چیست؟
قدرت واقعی یک ملت در چیست؟ اصول بنیادین مبارزه با استکبار چیست؟
پاسخ
عقل و شرع، بر ضرورت مبارزه با استكبار حكم مى كنند و مستضعفان و آزادگان را موظف مى دانند كه به رويارويى با مستكبران بپردازند. در اينجا برخى از اصول اين مبارزه را بيان مى كنيم:
1. خودباورى و اعتماد به نفس
«وَ لَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنْتُم مُؤْمِنِينَ (آل عمران:139)؛ و اگر مؤمنيد، سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد».
يكى از روشهاى غلبه مستكبران
يكى از روشهاى غلبه مستكبران بر توده مردم و به استضعاف كشيدن آنان، تلقين اين مطلب است كه توده مردم بدون تكيه بر ثروتمندان، صاحب منصبان و قدرتمندان قادر به ادامه حيات نيستند. تا آنجا كه فراعنه، خود را خداى مردم در روى زمين و ربّ براى مردم معرفى مىكردند.
پيامبران الهى، در برابر اين سيره مستكبران، همواره در پى زدودن جهل و نادانى از مستضعفان و القاى روحيه و اعتماد به نفس و توكل بوده اند.
مقارن با ظهور اسلام، مردم از ناحيه قدرتمندان و ثروتمندان فريب خورده بودند و به چيزهايى معتقد بودند كه تصور باطل بودن آنها به ذهنشان خطور نمى كرد.
تا آنكه پيامبر اكرم (ص) ماهيت قوانين حاكم بر جامعه را آشكار كرد و برترى نداشتن صاحب منصبان بر توده مردم و تساوى سفيد و سياه و قريشى و غير قريشى را به اثبات رساند و مردم باور كردند كه آنان نيز شخصيتى مساوى با شخصيت صاحب منصبان اجتماعى دارند.
در عصر ما نيز مستكبران اين پندار نادرست را بر ملتها تحميل كرده اند كه شرق بدون تكيه بر غرب نمى تواند به حيات خود ادامه دهد.
اما امام خمينى (ره)
با زدودن اين انديشه از ملت ايران، ثابت كرد كه يك ملت مى تواند بر خود تكيه كند و به پيروزى برسد و اين پيروزى وامدار خودباورى و اتكاى به نفس است.
امام در جمع شركت كنندگان در كنگره آزادى قدس فرمود:
بايد مردم را بيدار كنند. اين مردمى كه با تبليغات چند صد ساله به آنها باورانده بودند كه نمى شود با آمريكا يا شوروى مخالفت كرد و الان هم باور ملتهاى ديگرى هست.
بايد به آنها فهماند كه مى شود. بهترين دليل اين كه امرى ممكن است، وقوع اوست و اين امر در ايران واقع شد.[1]
پيامها
الف) نبايد اهل ايمان در هنگامه هاى دشوار (رويارويى با دشمنان) سستى و اندوهى به خويش راه دهند.
ب) شكست در جنگ، نبايد موجب سستى و اندوه اهل ايمان شود.
پ) ايمان و روحيه قوى، رمز استوارى و ثبات قدم در رويارويى با دشمنان است.
ت) برترى مسلمانان بر ديگران، در گرو ايمان آنان است.
ث) آگاهى مؤمنان به ارزش ايمان، در آنان اعتماد به نفس ايجاد مى كند و در برابر تبليغات دروغين دشمن، دچار خودكم بينى و خودباختگى نمى شوند.
2. برخورد تهاجمى با استكبار
«الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفاً (نساء:76)؛
كسانى كه ايمان آورده اند در راه خدا كارزار مى كنند و كسانى كه كافر شده اند، در راه طاغوت مى جنگند. پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت] ضعيف است».
مستكبران همانند آن حيوانى هستند كه هرگاه بدو حمله كنى عقب مى نشيند و هرگاه بگريزى بدنبالت می دود.
وجود اين روحيه در مستكبران اقتضا مى كند كه مردم مستضعف، همواره در برابر آنان، موضعى تهاجمى اختيار كنند، تا آنان زمينه پيشروى نيابند.
افزون بر آن مستكبران، اهل شفقت و دلسوز نيستند تا چنانچه ملتى را در ضعف و ناتوانى مشاهده كنند، به رحم آيند و از استثمارش دست بردارند، بلكه آنان همچنان به ظلم خود ادامه مى دهند.
سيره پيامبران در برخورد با مستكبران، سيرهاى تهاجمى بوده است.
پيامبر اكرم (ص) در نامه هايى كه به سران ايران و روم و برخى كشورهاى ديگر فرستاد، با آنان از موضعى برتر سخن گفت.
در نامه آن حضرت به كسرى، پادشاه ايران، آمده است:
مسلمان شو تا در سلامت باشى و اگر ابا كنى، گناه مجوس بر عهده تو است.
جمله «مسلمان شو تا در سلامت باشى» در نامه هاى آن حضرت به قيصر روم، پادشاه مصر و نجاشى دوم و پادشاه يمامه نيز به چشم مى خورد.[2]
پيامها
الف) نبرد در راه خدا، از ويژگيهاى بارز مؤمنان واقعى است.
ب) تقويت طاغوت، از ويژگيهاى كافران است.
پ) طاغوتها و همواركنندگان راه آنها، دوستان و ياوران شيطانند.
ت) اين آيه بيانگر سست بنيادى نقشه ها و ترفندهاى طاغوت ها و شياطين است.
ث) بيان ضعف هاى دشمن، از شيوه هاى قرآن براى تقويت روحيه مؤمنان است.
ج) مؤمن، همواره خود را در موضعى بالاتر از كفر و شرك دانسته، با قوت و صلابت كامل با آنان سخن مى گويد و برخورد مى كند.
-
شكيبايى و پايدارى در مبارزه
یَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِاْئَتَيْنِ وَ إِن يَكُن مِنكُمْ مِاْئَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ الآنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً فَإِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَينِ وَإِن يَكُن مِنكُمْ أَ لْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال:66-65)؛
هرگاه بيست نفر با پايدارى از شما باشند، بر دويست نفر غلبه مى كنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر ازكافران؛ زيرا آنان گروهى هستند كه نمى فهمند.
هم اكنون خداوند به شما تخفيف داد و دانست كه در شما ناتوانى است. بنابراين، هرگاه صد نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر پيروز مى شوند و اگر هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد و خدا با صابران است.
سومين اصل اساسى كه بايد در مبارزه مد نظر باشد، شكيبايى و بردبارى در برابر مشكلات و گرفتاريهاست.
روشن است كه ابعاد پيروزى در مبارزه با قدرتمندان و مستكبران به تناسب توان قدرت و ايادى آنان در ابعاد مختلف و نيز به تناسب ميزان قدرت مستضعفان در مصاف با مستكبران، متفاوت است و بسا كه مبارزه ملتى دهها سال طول بكشد.
در چنين شرايطى، نيل به پيروزى و استقلال كامل، نياز به شكيبايى و پايدارى دارد.
خداوند سبحان در قرآن كريم پيروزى بنى اسرائيل بر فرعونيان را محصول صبر و شكيبايى آنان در مبارزه معرفى نموده است. (اعراف: 135).
خداوند در آيات مورد بحث نيز به همين مسأله اشاره دارد و مى فرمايد كه هر نفر از مؤمنان مستضعف توان غلبه بر ده نفر از كافران مستكبر را دارد،
زيرا آنان بينش صحيح ندارند و عاملى آنان را در صحنه هاى خوف و خطر به مقاومت نمى خواند ولى شما از بينش عميق بهره منديد و مى توانيد با نيروى صبر و مقاومت، آنان را از ميان ببريد.
البته در آيه بعد يادآور شده كه چون در گذر زمان شما ناتوان شده ايد و از صبر و قدرتتان كاسته شده، بنابراين توان داريد كه دو برابر خودتان را از ميان برداريد و به پيروزى برسيد.
رمز پيروزى ديگر پيامبران نيز شكيبايى و پايدارى معرفى شده است. قرآن كريم مى فرمايد:
و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند، ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد (انعام:34).
پيامها
الف) تشويق و تحريك اهل ايمان براى پيكار با كافران، وظيفه اى الهى بر عهده پيامبر است.
ب) اهل ايمان موظف به پايدارى در برابر لشكريان كفر تا پيروزى بر آنان هستند، حتى در صورت ده برابر بودن نيروى انسانى كافران!
پ) پيروزى بيست مؤمن مقاوم بر دويست دشمن و صد مؤمن مقاوم بر هزار دشمن، نويدى تضمين شده از جانب خداوند است.
ت) صبر و مقاومت در صحنه كارزار از عوامل مهم پيروزى مؤمنان بر كافران است.
ث) درك معارف الهى مانند توحيد و معاد و ايمان به آنها، عاملى اساسى در ايجاد توان فوق العاده در رزمندگان مؤمن مىباشد.
ج) كافران بر اثر فقدان درك معارف الهى و ايمان نداشتن به حقايق دينى، مردمى ناتوان در پيكار با اهل ايمان هستند
جمعبندی
مبارزه با استکبار، بیش از آنکه به تکیه بر قدرتهای بیرونی وابسته باشد، در گروِ شکوفایی توان درونی ملتهاست.
قرآن کریم نشان میدهد که سه اصل اساسی یعنی خودباوری و اعتماد به نفس، اتخاذ رویکرد تهاجمی در برابر مستکبران، و شکیبایی و پایداری در مسیر مبارزه، رمز پیروزی مؤمنان بر طاغوتها بوده است.
ملتهایی که این اصول را سرلوحه خود قرار دادهاند، نه تنها از سلطه و تحقیر دشمنان رهایی یافتهاند، بلکه به استقلال، عزت و جایگاه واقعی خویش نیز دست یافتهاند.
بنابراین، پیروزی نهایی در تقابل با استکبار، ثمره ایمان، صبر، و اعتماد به قدرت الهی است.
منابع
[1] . روح الله خمینی، صحيفه نور، قم، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، 1385، ج 12، ص 279.
[2] . ر. ك. على احمدى ميانجى، مکاتیب الرسول، قم، دارالحدیث، 1377، ج 1، ص 90و 97و 105.
پیوندها
مرکز فضای مجازی حقیق در آپارات
مرکز فضای مجازی حقیق در آپارات
پرسش و پاسخ
✅ قدرت واقعی ملت در خودباوری، اعتماد به نفس و اتکا به توان درونی است، نه وابستگی به قدرتهای بیرونی.
✅ سه اصل اساسی عبارتاند از: خودباوری و اعتماد به نفس، برخورد تهاجمی با مستکبران، و شکیبایی و پایداری در مسیر مبارزه.
✅ ایمان، صبر و مقاومت همراه با اعتماد به قدرت الهی، رمز پیروزی مؤمنان بر مستکبران است.




