افکار و نقد جماعت تبلیغ اهل سنت
جماعت تبلیغ چه افکار و عقایدی دارند و چه انتقادی به عمکرد آنان وارد است؟
پاسخ:
جماعت تبلیغ[1]
سالها سلطه نظامی و فرهنگی انگلیس بر شبه قاره هند، باعث شده بود که بسیاری از مردم بهخصوص نسل نو از آموزههای اسلامی خبری نداشته باشند. مولوی محمدالياس (1303- 1364ق) چارة کار را در تشکیل گروههای تبلیغی دید و اولین حرکت جماعت تبلیغ را در سال۱۳۴۵ق بنا نهاد. این گروهها به شهرهای مختلف اعزام میشدند و مردم را با آموزههای ابتدایی اسلام آشنا میکردند. هر روزه بر تعداد این گروهها و اعضای آن افزوده شد تا این که پس از 13 سال به 25 هزار نفر رسیدند. امروزه این جماعت فعالترین سازمان مسلمانان هند است که روزانه صدها گروه سیار تبلیغی به سراسر هند اعزام مینماید و حتی حوزه فعالیت خود را به اروپا و آمریکا نیز گسترش داده است.[2] این حرکت تبلغی دو گردهمایی[3] سالیانه در سطح جهان اسلام دارد که پس از مراسم حج، بزرگترین اجتماع اهل سنت در جهان اسلام است. در میان پیروان این حرکت، افرادی دیده میشوند که نماز در این اجتماع را از نظر فضیلت، برابر با نماز در مسجد الحرام میشمارند.[4]
موضوع جماعت تبلیغ با تبلیغ در شیعه و اهل سنت تفاوت اساسی دارد. در حوزههای شیعه و اهل سنت اگر فردی بخواهد به عنوان مبلغ دینی فعالیت کند باید سالهای متمادی در حوزههای علوم اسلامی تحصیل کند و پس از آن مجوز تبلیغ بگیرد اما در مورد جماعت تبلیغ اصلا این گونه نیست، جماعت تبلیغ جمعیت زیادی از مردم مسلمان اهل سنت هستند که غالبا در شهر و دیار خود مشغول کسب و کار بوده و چند روزی را در سال به شهرهای مختلف سفر کرده و اصولی را دربارۀ اسلام به مردم یادآوری و گوشزد میکنند.
1) عقاید و افکار
جماعت تبلیغ برخاسته از مدارس علمیه دیوبند هستند و عقاید این جمعیت نیز تابع عقاید علما و مؤسسین این مدارس است. در ادامه به برخی از عقاید جماعت تبلیغ میپردازیم:
الف) مکتب فقهی و کلامی: جماعت تبلیغ به تبعیت از مکتب دیوبند، در کلام، اشعری- ماتُریدی و در فقه، حنفی هستند و به تصوف نیز گرایش دارند. عقلگرایی نسبی و تصوف باعث شده است که جماعت تبلیغ تا حدودی تأویلات عقلی و بخصوص تأویلات و ذوقیات عرفانی را بپذیرند و قدری از ظاهرگرایی سلفیه فاصله بگیرند، سلفیه معتقدند برای فهم قرآن و سنت، باید ظاهر نصوص قرآن و سنت را اخذ کرد و از باطن و تأویل آیات دوری گزید.[5]
ب) اعتقاد به ولایت تکوینی: محمد الیاس با توجه به گرایش صوفیانه، برای بزرگان طریقت، قائل به قدرت تصرف در عالم است.[6] محمد زکریا در نقل حکایتی میگوید: «صار الجو هذا المکان الحار الشدید معتدلاً بتصرف الشیخ عبدالقادر لمدة ثلاثة أیام؛[7] هوای بسیار گرم اینجا با تصرف[تکوینی] شیخ عبد القادر، به مدت سه روز معتدل شد».
پ) جواز توسل به جاه: محمد الیاس توسل به ذات انبیاء و صالحین و به جاه انبیاء و صالحین را جایز دانسته و خود نیز در آثارش بارها این توسل را انجام داده است.[8] آقای صحنه امیر جماعت تبلیغ آق قلا در استان گلستان میگوید: «ما توسل بدون اذن خدا را قبول نداریم». از کلام ایشان چنین برمیآید که ایشان توسل به جاه نبی را قبول دارد اما توسل به ذات را جایز نمیداند.[9]
ت) سماع موتی: از نظر بزرگان جماعت تبلیغ پیامبر اکرم و انبیاء صدای دیگران را از درون قبر میشنوند و گاه پاسخ میدهند. حتی بزرگان طریقت و سایر اموات نیز صدای دیگران را میشنوند. همچنین اعمال و رفتار مردم به آنها عرضه میشود.[10] شیخ فرید العراقی یکی از بزرگان این جماعت میگوید: «میت در قبر صدای قدمهای مردم را که اطراف قبرش هستند میشنود».[11]
ث) جواز کرامات: محمد الیاس و قدمای این جماعت با توجه به گرایش صوفیانه، کرامات و خوارق عادات زیادی برای بزرگان طریقت قائلاند. آنها حتی شنیدن مستقیم کلام خدا توسط بزرگان عرفان را جایز میدانند،[12] و الهام را برای مشایخ خود باور دارند.[13] محمد الیاس نقل میکند که وقتی شیخ فیض الحسن سهارنپوری از دنیا رفت اتاق پر از بوی عطر شد،[14] یا نقل میکند که به واسطه یکی از عرفا رودخانه شکافته شد و شخصی که برای او غذا میبرد از آن رد شد.[15] شیخ محمد الیاس میگوید این کرامات را بعید ندانید چون معجزات انبیای سابق کرامات اولیای این امت است.[16]
ج) حرمت عکس گرفتن: ابوالحسن ندوی میگوید: «أن المسلمین فی الهند (متفقون) على حرمة التصویر؛[17] مسلمین در هند اتفاق دارند که تصویر حرام است». یوسف کاندهلوی نیز میگوید: «التصویر بالموبایل هذا حرام، أٌنا أتأذى کثیراً لما أرى مع الأحباب الخارجین لأربعة أشهر موبایل بالکامیرا …؛[18] عکس گرفتن با موبایل حرام است من بسیار اذیت میشوم وقتی میبینم با برخی احباب که برای تبلیغ میروند موبایل دوربیندار است».
چ) تولّی و تبرّی: در بحث ولاء و براء جماعت تقریبا نقطه مقابل وهابیت است و یکی از مهمترین اشکالات وهابیت به جماعت نیز همین مسئله است. یعنی فقط بر دوستی تکیه میکنند. یکی از بزرگان جماعت که مسئله ولاء و براء را مطرح میکند، در امر دعوت و تبلیغ حتی نسبت به کفار فقط حب و دوستی و قول لیّن را مطرح میکند و از برائت خبری نیست. او دشمن اوّل را شیطان میداند. البته میگوید در زمان جنگ نیز مشرکین و کفار و کسی که سرزمین مسلمانان را غصب کند عدو هستند.[19]
ح) استغاثه: مولوی الیاس که بنیانگذار جماعت تبلیغ است و نزد «اشرفعلی تَهانَوی»[20] تعلیم دید، درباره ترویج اندیشههای او میگوید: «حضرت مولانا تهانوی کار بزرگی انجام داده است؛ بنابراین، این آرزوی من است که آموزههای او را در میان تودههای مردم ترویج کنم تا در میان عموم، اندیشههای او گسترش یابد».[21] تهانوی استغاثه و استعانت به غیر خدا را به لحاظ صورت شرک دانسته و معتقد است شخص مستغیث معصیت کرده است[22]. تهانوی هرگونه تشبه به شیعیان، همچون اقامه مجلس عزا در روز عاشورا را حرام دانسته، معتقد است به غیر از صیام و توسع بر عیال، اقدام به کارهای دیگر بدعت است.[23] تهانوی در رد اعتقاد به علم غیب برای پیامبر اکرم (ص) تا جایی پیش میرود که علم حضرت را تا حد علم انسانهای عامی تنزل میدهد.[24] این دیدگاه با پاسخ شدیداللحن احمدرضاخان بریلوی مواجه شد و او را تکفیر کرد.[25]
خ) وجوب تقلید: محمد الیاس تقلید را واجب میداند و خود پیرو مذهب حنفی است.[26] در سؤالی از لزوم اتباع از او میپرسند، در جواب پذیرفتن حرف علما بدون درخواست دلیل (تقلید نه اتباع) را لازم میداند.[27]
2) جماعت تبلیغ، تصوف و سلفیگری
جماعت تبلیغ در بیان افکار و عقاید خود، جامعه هدف را مد نظر دارد، لذا تصوف در جماعت تبلیغ هند، پاکستان، بنگلادش و… که مردمان آن گرایش به صوفیگری دارند، نقش بسیار پر رنگی دارد. اما در کشورهای عربی و در میان جماعت عربستان و تا حدودی مصر و… تصوف بسیار رنگ میبازد و سلفیگری پر رنگ میشود. چنین رویکردی در جماعت گاها باعث مشاهده دو اندیشه و عقیده متضاد در سطح امیران جماعت میشود. معمولا چنین تضادی با بررسی تفاوت مخاطب قابل جمع است. اما بازهم تشخیص دیدگاه اصلی جماعت را با مشکل مواجه میکند. در آثار محمد الیاس کاندهلوی مؤسس جماعت و محمد زکریا کاندهلوی صاحب کتاب فضایل الاعمال، گرایش به تصوف کاملا مشهود است اما در نسل بعد از این دو شخصیت، یعنی افرادی همچون شیخ محمدیوسف کاندهلوی، شیخ انعامالحسن، شیخ محمدعمر پالنپوری، شیخ الانصاری، شیخ نعمان ابواللیل و …، گرایش به تصوف کم رنگ میشود و در عوض جای آنرا سلفیگری پر میکند. لذا در موارد متعددی شاهد تفاوت عقاید موجود در آثار محمدزکریا کاندهلوی، با عقاید مطرح شده از سوی بزرگان نسل دوم جماعت هستیم.[28]
3) محتوای تبلیغ
در گروههای جماعت تبلیغ، متن مشخصی برای تبلیغ مهیا شده است که هر فردِ جماعتی، تنها میتواند آن را بیان نماید. این متن «نصاب تبلیغ» یا «فضائل الأعمال» نامیده میشود که «زکریا کاندهلوی» (۱۳۱۶ – ۱۴۰۲ق) از بزرگان و علمای به نام مکتب دیوبند و از بستگان مولانا الیاس در خلال سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۸۴ آن را نوشته است. این کتاب شامل نه کتابچه با نامهای زیر میباشد: حکایات صحابه؛ فضایل ذکر؛ فضائل نماز؛ فضایل تبلیغ؛ فضایل قرآن؛ فضائل درود؛ فضایل رمضان؛ فضائل صدقات؛ فضایل حج، این مجموعه بعدها به نام فضائل الاعمال مشهور گردید. این کتاب در اصل به زبان اردوست ولی به زبانهای دیگر ترجمه شده است.
4) اصول شش گانه و دوازده گانه
ایمان، نماز، علم و ذکر، اکرام مسلمین، خلوص نیت و تفریغ وقت؛ اصول شش گانه جماعت تبلیغ است که باید محور فعالیت گروه تبلیغی قرارگیرد. یکی از این اصول که موجب نقد دیگر عالمان اهل سنت است، تفریغ وقت است به این معنی که هر مسلمان باید قسمتی از وقت خود را برای آموزش دین به دیگران اختصاص دهد. تبلیغ دین از طریق تفریغ (خالی کردن) وقت، تحقق مییابد که لازمه آن خروج است؛ یعنی خارج شدن از خانه و قرار گرفتن در یکی از جماعتها برای تبلیغ در دیگر مناطق.[29]
همچنین دوازده اصل وجود دارد که هر فرد جماعتی باید در مسیر الى الله در حین تبلیغ به آنها توجه داشته باشد: الف) مداومت بر چهار اصل: دعوت، عبادت، تعلیم و خدمت؛ ب) تلاش برای انجام چهار امر: کمخوردن، کمخوابیدن، گذرانیدن بیشتر اوقات در مسجد و کمصحبتکردن، ج) پرهیز از چهار امر: استفاده از وسایل دیگران بدون اجازه آنها، رغبت به دنیا، تقاضای لسانی از دیگران؛ صحبت کردن از مسائل دنیا. همچنین بر اساس قوانین جماعت، هر مسلمانی باید امور پنج گانه زیر را انجام دهد: 1. هر روز دو گشت: یک گشت در مسجد و دیگری همسایگان مسجد؛ 2. هر روز دو تعلیم: یک تعلیم در مسجد و دیگری در خانه؛ 3. هر روز دو نیم ساعت برای دعوت: برای ترویج تعالیم اسلام در میان برادران مسلمان؛ 4. تفکر و مشاوره در مسجد برای گسترش اسلام؛ 5. سه روز در ماه، شرکت در جماعت تبلیغ.[30]
5) شیوه کار
به اعلام آمادگی و ثبت نام افراد برای شرکت در جماعت تبلیغ، در اصطلاح «تشکیل» میگویند. تشکیل از نظر زمانی به سه گونه انجام میشود: تشکیلهای کوتاه مدت سه روزه، هفت روزه، ده روزه، چهارده روزه، بیست و یک روزه، سی روزه و چهل روزه که معمولا به آن چله میگویند و همچنین پنجاه روزه و دو ماهه نیز تشکیل میشوند. از نظر تعداد نیز گروههای جماعت تبلیغ معمولا به سه، پنج، هفت و ده نفر تقسیم میشوند.
هر جماعتی دارای امیر است. امیر، حقوقی دریافت نمیکند و از سوی اعضای جماعت انتخاب میشود. تمام اعضای جماعت موظفند از فرامین امیر اطاعت کنند. ممکن است امیر از نظر جایگاه اجتماعی، از تمام اعضای گروه پایینتر باشد. البته امیر، تمام امور را با مشاوره انجام میدهد و باید خدمتگزار گروه باشد.
6) گردهماییهای جماعت تبلیغ
گروههای جماعت تبلیغ، برای ارتباط و تبادل اطلاعات با یکدیگر، جلساتی را برگزار میکنند که میتوان آنها را از نظر دامنه تشکیل، سه قسم کرد:
الف) شبگذاری: این جلسات معمولا شبهای جمعه در مراکز جماعتهای تبلیغی تشکیل میشود و افزون بر سخنرانی، افراد جهت تشکیل، نام نویسی میکنند و…؛
ب) جور: به گردهماییهای منطقهای و محلی، در اصطلاح «جور» گفته میشود؛
پ) اجتماع: به گردهماییهای بینالمللیِ جماعت تبلیغ اجتماع گفته میشود که گروههای جماعت تبلیغ از سراسر جهان در آن شرکت میکنند. سه اجتماع مهم سالیانه در این تشکیلات وجود دارد: اجتماع رائیوند، اجتماع داکا و اجتماع بوپال.[31] اجتماع رائیوند همه ساله در رائیوند پاکستان برگزار میشود که به گفته بسیاری از ناظران، بعد از مراسم حج، بزرگترین اجتماع اهل سنت است و تعداد شرکتکنندگان آن را تا سه میلیون نفر[32] تخمین زدهاند؛ این اجتماع در آبان ماه برگزار میشود و به مدت سه روز ادامه دارد. اجتماع داکا (بشوا اجتماع) یکی دیگر از اجتماعهای بزرگ جماعت تبلیغ که به گفته برخی صاحب نظران، شرکتکنندگان آن حتی بیشتر از اجتماع رائیوند است، در نزدیکی داکا پایتخت بنگلادش برگزار میشود. تا ذی القعده ۱۴۲۰ تعداد شرکتکنندگان در تجمع سالانه این مرکز، که به زبان بنگلادشی «بشوا اجتماع » (اجتماع بینالمللی) نامیده میشود، تقریبا به دو میلیون تن رسید که چند هزار تن از آنها از هشتاد کشور دیگر جهان در آنجا شرکت کردند. اجتماع بوپال در بوپال هند برگزار میشود، هر چند این اجتماع از نظر عظمت و تعداد شرکت کنندگان، به اجتماع رائیوند و داکا نمیرسد، اما از آنجا که در هند – خاستگاه این حرکت – برگزار میشود، برای گروههای تبلیغی از اهمیت و تقدس خاصی برخوردار است. [33]
7) گسترۀ فعالیت
گسترۀ فعالیت این سازمان، تقریبا همۀ کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی را شامل میشود. شروع فعالیت جماعت تبلیغ در اروپا دهه شصت میلادی است. در روزهای 15، 16 و 17 ژوئیه 1972 جماعت تبلیغ در انگلستان اجتماعی ده هزار نفری را به وجود آوردند. در 1962 نخستین هیئت تبلیغی جماعت وارد کشور فرانسه شد. آنها در ابتدای ورود با مشکلاتی روبهرو شدند، اما توانستند تا 1967 فعالیت مؤثری را در این کشور انجام دهند. امروزه فعالیت جماعت در فرانسه گسترش زیادی یافته است، تعداد فعالان این جماعت در این کشور حدود صد هزار نفر تخمین زده شده است. به ادعای یکی از امیران جماعت در فرانسه، ممکن است این کشور به علت گستردگی فعالیت جماعت، حتی در دوران حیات ما به یک کشور مسلمان تبدیل شود. جماعت در کشور آلمان هم حضور فعالی دارد. طبق گزارشی درباره اجتماع 1997 در شهر فرانکفورت آلمان، حدود هشت هزار نفر از مسلمانان آلمان در این اجتماع شرکت کردند. در امریکا نیز حدود 50 هزار نفر فعالیت تبلیغی دارند. اندونزی پرجمعیتترین کشور اسلامی است که حدود 230 میلیون مسلمان دارد. مسلمانان حدود 90 درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند. جماعت در این کشور 600 هزار عضو فعال دارد که تبلیغات سهروزه انجام میدهند. حرکت جماعت تبلیغ در آسیای میانه در آغاز دهه 1990، شروع شد فعالیت جماعت در کشورهای روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و ازبکستان و دیگر کشورهای سکولار مسلمان آسیای میانه، ممنوع اعلام شد.
8) جماعت تبلیغ در ایران
جماعت تبلیغ در بسیاری از استانهای سنی نشین کشور حضور دارد و به فعالیت مشغول است. البته گستره و شدت فعالیت در استانهای مختلف یکسان نیست. بنا به گفته برخی آگاهان محلی، نخستین گروه جماعت تبلیغ، حدود پنجاه سال پیش، از هندوستان به ایران وارد شد. بعضی نقلها، حاکی از آن است عبدالعزیز ملازاده بعد از هماهنگی با مولوی الیاس بستر ورود این گروه را فراهم نموده است.
مراکز جماعت تبلیغ در استان سیستان و بلوچستان، بسیار گسترده است. این مراکز که معمولا دارای ساختمان نسبتا بزرگی میباشند، دارای قسمتهای مختلفی از قبیل مدرسه دینی یا شعبه حفظ قرآن، مهمانخانه برای میهمانان خارجی، کتابخانه و… هستند. هر مرکز دارای شورایی است که اعضای آن بین هفت تا بیست نفر متغیر است و همه برنامههای جماعت، زیر نظر این گروه اداره میشود، در روزهای سهشنبه و پنجشنبه نیز جلسات مشورت، برای برنامهریزیهای مختلف برگزار میگردد. همچنین در شبهای جمعه پس از نماز مغرب، سه نفر که از قبل مشخص شدهاند، سخنرانی میکنند و در پایان، افراد برای اعزام ثبت نام میکنند و پس از آن نیز گروههای جماعت تبلیغ، تشکیل میشوند. برخی از مراکز جماعت تبلیغ این استان عبارتند از: مسجد جامع توحید شهرستان زاهدان؛ مسجد جامع توحید شهرستان ایرانشهر؛ مسجد زین العابدین شهرستان سراوان؛ مسجد جامع خاتم الانبیاء شهرستان چابهار و… .[34]
امروزه رابطه تنگاتنگی بین جماعت تبلیغ و جریان مکی وجود دارد. مولوی عبدالحمید در حمایت از آنها میگوید: «ایجاد تنگنا برای جماعت تبلیغ نشانۀ تعصب مذهبی است؛ زیرا قانون اساسی به پیروان مذاهب مختلف اجازۀ فعالیت مذهبی داده است. بنابراین، ایجاد هرگونه محدودیت برای آنها مخالف صریح قانون اساسی است».[35]
9) جماعت تبلیغ در بوته نقد
نقدهای متعددی به این سازمان وارد شده است که در ادامه مواردی را ذکر میکنیم:
الف) یکی از ادعاهای بزرگان جماعت تبلیغ، عدم دخالت در سیاست است، علیرغم این ادعا برخی بر این باورند که جماعت تبلیغ، اساسا تشکیلاتی سیاسی است، زیرا ریشه دیوبندی دارد و فلسفه وجودی مکتب دیوبند، ریشه در مسائل سیاسی دارد و اکنون نیز حزب وابسته به این مکتب در پاکستان، یعنی جمعیت علمای اسلام، یکی از سیاسیترین احزاب در کشور پاکستان شمرده میشود. این دیدگاه نیز وجود دارد که گرچه جماعت تبلیغ، به طور مستقیم، نقشی در امور سیاسی ندارد، به صورت غیر مستقیم، از اعضای ورزیده خود برای رسیدن به مقامات سیاسی مهم، حمایت مینماید.
ب) بریلویها از مهمترین مخالفان جماعت تبلیغ هستند. آنان جماعت تبلیغ را ساخته و پرداخته استعمار انگلیس میدانند و دلیل این امر را عدم مخالفت دشمنان و تمجید آنان از این حرکت میدانند؛ برای نمونه نشریه انگلیسی اکونومیست، جماعت تبلیغ را در مقالهای (طرف دیگر اسلام)[36] میستاید و مینویسد: «از زمانی که این حرکت آغاز شده است، میلیونها مسلمان را به سوی خود جذب کرده است و اسلام حقیقی زنده مانده است». همچنین دولتهای اسلامی دست نشانده نیز از جماعتهای تبلیغی دفاع میکنند، چرا که ضرری در فعالیت جماعتهای تبلیغی نمیبینند. آنان به عنوان شاهد به دیدارهای شخصیتهایی چون مولوی محمد الیاس و دیگر بنیانگذاران جماعت تبلیغ، با سلطان نجد (ملک عبدالعزیز آل سعود)[37] و دیگر مقامات آنجا جهت کسب موافقت برای ادامه کار تبلیغی استناد میکنند.[38] از نظر اعتقادی، بریلویها این حرکت را نوعی بدعت میشمارند که در زمان رسول خدا هرگز چنین روش تبلیغ با این آداب خاص وجود نداشته است که دارای اصول و امور لایتغیری باشد و در قرن چهاردهم، مولوی الیاس، این روش را ابداع کرد و اینکه میگویند حتما مسلمان باید در طول عمر خود در جماعت شرکت کند، نوعی بدعت در دین و باطل است.[39]
شیخ عبدالرزاق عفیفی درباره خروج با جماعت تبلیغ میگوید: «اینها در حقیقت مبتدع و منحرف هستند… خروج ایشان در راه خدا نیست، بلکه در راه الیاس است… خروج ایشان به قصد دعوت به سوی خدا نیست، بلکه ایشان به سمت جماعت تبلیغ و شیخ الیاس دعوت میکنند…»[40] بنباز، رئیس سابق هیئت کبار العلمای عربستان نیز در مورد این حرکت میگوید: «این جماعت هندی، خرافات عقیدتی دارند، بعضی بدعتها و شرکیات در عقیده و رفتار ایشان دیده میشود و خروج با ایشان جایز نیست».[41] وی همچنین میگوید: «جماعت تبلیغ، بصیرتی نسبت به دین و مسائل عقیده ندارند و خروج با ایشان نیز جایز نیست، جز کسانی که صاحب علم و بصیرت دینی و اعتقادی بوده تا ایشان را نصیحت و هدایت کنند و…».[42]
شیخ حمود تویجری، به طور رسمی کتابی در نقد جماعت تبلیغ با عنوان «القول البلیغ فی تحذیر جماعة التبلیغ» نوشته است و در مقدمه این کتاب در قالب فتوایی میگوید: «جماعت تبلیغها بدعتی بوده و بر سنت پیامبر اسلام نیستند… ما شما را از نجاست شرک و غلو و بدعتها و خرافات این تبلیغیها، بر حذر میداریم و شما را نصیحت میکنیم، تا هیچگاه با ایشان برای دعوت، خروج نکنید…».[43]
پ) جماعت گرچه در ادعا وارد عرصه سیاست و جهاد علیه کفار نمیشود، اما امروزه این جنبش تبدیل به مدرسهای برای تربیت جوانان مسلمان و گروندگان به اسلام شده است که برخی به فعالیتهای جهادی پیوسته و از یک حرکت تبلیغی بیرون میروند.
[1]. مطالب این عنوان، تلخیصی است از کتاب: «سید مهدی موسوی علیزاده، مکتب دیوبند و جنبش جماعت تبلیغ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1395؛ با اضافاتی از کتاب: «مهدی فرمانیان و علی مولی موسوی میبدی، جماعۀ التبلیغ، قم، دار الاعلام لمدرسۀ اهل البیت، 1394؛ و کتاب: عبد الهادی احمدی و مهدی عزیزان، مبانی و شاخصههای فکری جماعت تبلیغ، قم، زمزم هدایت، در دست چاپ».
[2] . ر. ک: مهدی فرمانیان، درآمدی بر پراکندگی سلفیگری و وهابیت در جهان اسلام، تهران، مرکز مطالعات فرهنگی بین المللی، 1391، ص50-55.
[3] . در مباحث بعدی توضیح بیشتری در مورد این اجتماعات خواهد آمد.
[4] . هیثم کسوانی، جماعة التبلیغ من الهند الی العالم، دبی، مرکز المسبار للدراسات والبحوث، 2012، ص 51-52.
[5] . مهدی فرمانیان، چیستى و چرایى شکلگیرى جریانهاى تکفیرى ودلایل قدرتیابى آنها در دهه اخیر، مجموعه مقالات کنگره جهانى جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام، ج2، ص 25.
[6] . سید طالب رحمن، جماعة التبلیغ فی شبه القارة الهندیة عقائدها وتعریفها، اسلام آباد- پاکستان، دار البیان، 1419ق، ص163و343.
[7] . همان.
[8] . همان، ص423.
[9] . جمعی از پژوهشگران، جریان شناسی سلفیگری در ایران، همان، ص278.
[10] . سید طالب رحمن، همان، ص374.
[11] . محمد علی محمد امام، المنتقی من کلام اهل التبلیغ و الدعوه، مصر، دار الكتب والوثائق القومية، 2013، ج4، ص802.
[12] . سید طالب رحمن، همان، ص91.
[13] . ، همان، ص330-331.
[14] . همان، ص137.
[15] . همان، ص142.
[16] . همان.
[17] . أبو الحسن علی الحسنی الندوی، ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین، بیروت، دارابن کثیر، بیتا، ص21.
[18] . محمد علی محمد امام، مذاکرات دعویه لمشایخ وعلماء التبلیغ والدعوه، ج1، ص27.
[19] . محمد علی محمد إمام، الأنوار النعمانیة فی الدعوة الربانیة، مطبعة السلام – ميت غمر، 2011 م، ج1، ص26-29.
[20] . اشرف علی بن عبدالحق تَهانَوی (1280 – 1362 ق)، خطیب، مفسر، صوفی، مصلح و نویسندۀ پرکار حنفی و دیوبندی که در شبه قارۀ هند به حکیم امت شهرت دارد. تهانوی دروس عربی، فقه و علوم قرآنی و حدیث را در دارالعلوم دیوبند نزد بزرگان زمان خود همچون مولانا فتح محمد تهانوی، منفعت علی دیوبندی، مولانا محمود، سیداحمد دهلوی و یعقوب بن مملوک علی نانوتوی فرا گرفت. با گذر از این دوره، همراه پدرش برای گزاردن حج راهی سرزمین حجاز شد و در آنجا در درس محمد عبدالله مهاجر مکی شرکت کرد؛ همچنین محضر صوفیِ تهانوی شیخ امدادالله مهاجر را در مکه دریافت و از او آداب و رموز طریقۀ صوفیه را فرا گرفت. سپس به هند بازگشت و به تدریس مشغول شد. تهانوی در دورۀ زیست علمی خود در زمینههای علوم دینی و تصوف به زبانهای عربی، فارسی و اردو تألیفات فراوانی داشت که شمار آنها را بالغ بر 300 اثر یاد کردهاند.(ر. ک: «تهانوی اشرفعلی بن عبدالحق فاروقی»، دانشنامه جهان اسلام، دسترسی در: https://rch.ac.ir/article/Details?id=10672)
[21] . محمد الیاس کاندهلوی، ملفوظات مولانا الیاس، پاکستان، 1982م، ص۵۷.
[22]. تهانوی، اشرفعلی، امداد الفتوی، کراچی، مکتبه دارالعلوم، بی تا، ج 5، ص 369.
[23]. تهانوی، اشرفعلی، همان، ج 5، ص 296.
[24]. اشرفعلی تهانوی، حفظ الایمان مع بسط البنان و تغییر العنوان، کراچی، قدیمی کتب خانه، بی تا، ص 8.
[25]. احمدرضا بریلوی، حسام الحرمین علی المنحر الکفر و المین، لاهور، مؤسسه رضا و دار اهل السنه، بی تا، ص 64.
[26] . سید طالب رحمن، همان، ص70.
[27] . سید طالب رحمن، همان، ص83.
[28]. عبد الهادی احمدی و مهدی عزیزان، مبانی و شاخصههای فکری جماعت تبلیغ، قم، زمزم هدایت، در دست چاپ.
[29] . عاشق الهی بلندشهری، چه بانین، راولپندی، تحسین پبلشرز، ص 23-24.
[30]. برخی از بزرگان جماعت بر این باورند که هر مسلمانی باید در جماعت تبلیغ به یکی از سه صورت زیر شرکت کند: سه روز در هر ماه؛ چهل روز در سال؛ چهار ماه در طول عمر.
[31] . گفت و گو با امیر جماعت تبلیغ زاهدان.
[32] . محمد مهدی تجریشی و دیگران، اطلس رهبران، قم، نشر معارف، 1394، ص328-329.
[33] . سید قندیل عباس، «جماعت تبلیغی»، پایگاه وهابیت پژوهی، دسترسی در: http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/1283، 26 شهریور 1392.
[34]. مراکز دیگر جماعت تبلیغ استان عبارتند از: مسجد جامع گوهرکوه شهرستان خاش، مسجد جامع مدنی شهرستان نیکشهر، مسجد جامع محمدیه بندر کنارک شهرستان چابهار، مسجد جامع اهل سنت شهرستان زابل، مسجد جامع دهستان شوشکیدر شهرستان سرباز، مسجد جامع جکیگور شهرستان سرباز، مسجد جامع انزاء شهرستان سرباز، مسجد جامع دهستان مینان شهرستان سرباز.
[35]. عبدالحمید اسماعیل زهی، «فرازهایی از بیانات شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید»، فصلنامه ندای اسلام، زاهدان، شمارۀ 51، پاییز 1391، ص 8.
[36]. «the other side of islam»
[37] . قبل از یکپارچه شدن عربستان، این شبه جزیره چند منطقه داشت و هر منطقه سلطانی داشت، یکی از گستردهترین و مهمترین مناطق شبه جزیره، منطقه نجد بود.
[38] . ر.ک: سید قندیل عباس، «جماعت تبلیغی»، پایگاه تخصّصی وهّابیّت پژوهی و جریانهای سلفی، دسترسی در: http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/1283، 26 شهریور 1392.
[39] . ر.ک: پایگاه تخصّصی وهّابیّت پژوهی و جریانهای سلفی، «آیا جماعت تبلیغ را … »، پایگاه تخصصی وهابیت پژوهی، دسترسی در: http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/1281، 26 شهریور 1392.
[40] . عبدالرزاق عفیفی، فتاوی و رسائل، عربستان، دارالفضیله، بی تا، ج ۱، ص ۱۷۴.
[41] . فتوا به تاریخ 2/11/1414ق.
[42] . فتوا به تاریخ 2/11/1414ق.
[43] . حمود تویجری، القول البلیغ فی جماعة التبلیغ، ریاض، دار الصمیعی، ۱۴۱۸ق، ص ۷.