اکراه در دین
سوال:خداوند در سوره بقره (آیة الکرسی) میفرماید: در دین هیچ اجباری نیست و هیچ کس مجبور نیست که اسلام را بپذیرد پس چرا امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟
پاسخ: «لا اکراه» در اصل پذیرش دین است نه در پذیرش احکام آن، لذا فرموده است: «لا اکراه فی الدین» و الا معنی ندارد که کسی یک سیستم حقوقی یا اعتقادی را بپذیرد و یا عضو یک حزب یا سازمان شود ولی به مقررات آن پایبند نباشد.
توضیح آن که شناخت معنای دقیق «لا اکراه فی الدین»، منوط به نگرشی جامع به آیات قرآن و مجموعه معارف آن است. مسلم است که در اسلام، احکام اجباری فراوانی وجود دارد؛ مانند «حدود» و قوانین اجتماعی. این محدوده نیز، مشتمل بر احکام اکراهی فراوانی است. مسلما کسانی که حد بر آنان جاری میشود، راضی به آن نیستند و… . ازاینرو باید در فهم ابتدایی از جمله «لا اکراه فی الدین» تجدید نظر کرد.
معنای ظاهری این آیه آن است که اصل پذیرش دین، قابل اکراه و اجبار نیست؛ یعنی، نمیتوان کسی را به زور به پذیرش آیینی وادار نمود و یا عقیدهای را از او سلب کرد. بنابراین «عقیده» قابل تحمیل نیست؛ ولی این محدوده غیر از محدوده احکام است.
توضیح این که: کلیه نظامهای فکری، برای خود نظامی اجتماعی را نیز طراحی میکنند. در نظامهای اجتماعی، اکراه و اجبار از ابزارهای پیشبینی شده در کلیه نظامها است؛ یعنی، در هر نظامی در مقولههای اجتماعی و حقوقی آن، جبر قانونی وجود دارد و بدون آن، جامعه قابل اداره و کنترل نیست. نظامهای قضایی و نیروهای انتظامی در همه نظامها، امری مقبول و معقول هستند. بنابراین بایستی محدوده عقیده را از محدوده عمل و حقوق جدا کرد. در حیطه «عقیده» اجبار راهی ندارد؛ ولی در حیطه عمل، آنچه که به نظم عمومی جامعه (Public order) مربوط میشود رفتارهای اجتماعی تحت نظارت و کنترل در آمده و احیانا با آن برخورد میشود. چنان که در تمامی جوامع قوانین و مقرراتی وضع میشود و همگان ملزم به رعایت آن میباشند. با این تفاوت که در برخی جوامع، تنها به رفاه عمومی و آسایش جسمی افراد جامعه توجه دارند و هر چه که اختلال در آسایش بدنی باشد، خلاف قانون شمرده میشود ولی در جامعه اسلامی افزون بر آسایش بدنی به حفظ ارزشهای معنوی نیز توجه شده است و آنچه تأثیر سویی بر معنویت افراد جامعه دارد، خلاف قانون شمرده میشود.
از جمله اموری که پیآمدهای ناخوشایندی در زندگی اجتماعی افراد دارد منکرات است. به همین جهت شارع مقدس، برای دور نگه داشتن جامعه از پیآمدهای سوء آنها امر به معروف و نهی از منکر را در سطح جامعه واجب کرده است.
با مروری به شرایط و آداب امر به معروف و نهی از منکر روشن میشود که نهی از منکر در منکرات آشکار واجب است و آمر به معروف و ناهی از منکر، حق تجسس و تفتیش و دخالت در زندگی افراد را ندارد. خواست اسلام آن است که ظاهر جامعه از هر گناهی پیراسته باشد، اما داوری درباره درون انسان و یا کارهای ناشایستی که برخی مرتکب میشوند ولی آنها را نهان میدارند با خداست.
بنا بر آنچه گفته شد، افزون بر این که در پذیرش شریعت اسلام اجباری نیست، پس از پذیرش آن نیز کسی حق تفتیش عقاید و تجسس در امور شخصی افراد را ندارد اما در صورتی که رفتار شخص در اجتماع با قوانین اجتماعی اسلام ناهماهنگ باشد همانند همه نظامهای جهان، اسلام حق برخورد را با او برای خود با شیوههای گوناگون محفوظ میدارد.