بلال ودستگاه خلافت
س:عملکرد بلال پس از فوت پیامبر و روی کار آمدن خلفا چگونه بود؟
ج: براى شناسائى كامل روحيات يك فرد، و اندازه ثبات و استقامت او در راه عقيده و ايمان، تغيير محيط و دگرگونى اوضاع، يكى ازشرائط اساسى است، زيرا زندگى يك فرد در شرائط يكنواخت نمى تواند كاملا روحيات وعمق شخصيت فرد را براى ما ترسيم كند، زيرا چه بسا در آن محيط قدرت ابراز روحيات و اعمال غرائز نفسانى امكانپذير نباشد، ولى اگر شرائط دگرگون گردد و ميدان براى اشباع غرائز و نيل به مقاصد مادى بازتر شود، و مقتضيات براى آشكار ساختن حب جاه وارتقأ به مناصب ظاهرى فراهم شود، چه بسا غرائز سر كوفته با فراهم شدن شرائط بيدار شود تمام موانع از سر راه برداشته شده و ايمان و اعتقاد به روز رستاخيز، و كيفرهاى الهى محكوم غرائز گشته و به دست فراموشى سپرده شود.
پس از فوت رسول خدا، محيط اسلامى دگرگون گرديد، و براى بلال و امثال او فرصتى بود كه بادادن يك «امتياز» مقاماتى در دستگاه خلافت اسلامى به دست آورند، كافى بود كه او براى تثبيت خلافت خليفه، چند نوبت اذان بگويد، در اين صورت هرچه مى خواست در اختيار او مى گذاشتند، ولى از آنجا كه او مرد فرصت طلبى نبود، و بر خلاف عقيده خود گام بر نمى داشت، حاظر نشد خلافت خلفأ را تأييد كند، و عوض شدن محيط كوچكترين تغييرى در روش او بوجود نياورد