تظاهر مذهبی محمدرضاشاه
س:تظاهر مذهبی محمدرضاشاه به چه صورت بود؟
ج: 1
مگر محمدرضا نمى گفت من مسلمانم ، قرآن هم طبع مى كرد، خدمت حضرت رضا هم مى رفت و مى ايستاد و برايش زيارت نامه هم مى خواند و نماز هم مى خواند و همه اين كارها را مى كرد اما نبود اين طور.[1]
2
در زمان اين دومى هم كه دنبال اين معنا بود كه با سالوسى ابتدائا كارها را انجام بدهد و معلم هائى هم در اين باب داشت ، شروع كرد سالوسى ازجهاتى ، يكى راجع به اينكه خودش را به ديانت مى بست ، قرآن چاپ كرد، هر چند وقت يك دفعه مى رفت در حرم حضرت رضا و مى ايستاد و نماز مى خواند و زيارت مى كرد. اين يك راه بود يك راه ديگر هم كه براى طبقات ديگر پيش گرفته بود اين بود كه ما مى خواهيم اين مملكت را به تمدن بزرگ برسانيم .[2]
3
آقاى كارتر هم از آن اشخاصى است كه تربيت آسمانى ندارد اگر چنانچه شنيده باشيد، اين چند روز، يك دفعه رفته است كليسا و دعا كرده كه اين افراد خارج بشوند، شما بدانيد كه اين دعاى او هم مثل دعاهاى محمدرضاست كه مشهد مى رفت و دعا مى كرد اينها همان مثلى است كه يكى از حكماى ما عبيد زاكان گفته است كه مژدگانى كه گربه عابد شده است ، همين است مساله .[3]
4
اين آخر كه محمدرضا شروع كرد، شيطنت هائى كردند اينهم با حربه اسلام ، اينهم شروع كرد، ابتدا به همان حرف هاى كارهاى پدرش كردن ، قرآن مثلا طبع كرد، سالى هم يك دفعه ، دو دفعه به مشهد مى رفت و نمازى مى خواند و از اين مسائل مى خواست مردم را گول بزند و گاهى هم يك دسته اى را گول مى زد، كم كم ديگر خودش را محتاج به گول زدن نمى ديد شروع كرد به اعمال قدرت كردن ، از آن طرف مردم را ازهمه مواهب محروم كرد.[4]
5
خوب شد كه صدام حسين را به ظواهر اسلام كشاندند، براى اينكه اين روزها مى گويند نماز هم مى خواند، توى مسجد هم مى رود. اين همان كارهائى بود كه محمد رضا مى كرد، عينا همان اينها از يك آخور ارتزاق مى كنند. آن هم يك وقتى كه پيش مي آمد بدترين فحش ها را به علماى اسلام مى داد و به اسلام هيچ كار نداشت ، ضربه مى زد، يك وقت كه ضعيف و بيچاره مى شد مى رفت نماز مى خواند و در حرم حضرت رضا مى رفت و نماز مى خواند و از اين بساط در مى آورد.[5]
6
ما در زندگى خود دراين انقلاب اسلامى چيزهايى ديده ايم و قبل از آن صحنه هائى ديده بوديم باورنكردنى و شگفت انگيز، از دوره افتادن رضاخان در تكايا و شمع روشن كردن تا قرآن طبع نمودن محمدرضا و احرام حج بستن .[6]
7
ما همه ديديم قرآنى را كه محمدرضاخان پهلوى طبع كرد و عده اى را اغفال كرد و بعض آخوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هم مداح او بودند.
[1] صحيفه نور جلد:8 صفحه :86 تاريخ سخنرانى :17/4/58
[2] صحيفه نور جلد:9 صفحه :144 تاريخ سخنرانى :26/6/58
[3] صحيفه نور جلد:10 صفحه :245 تاريخ سخنرانى :8/9/58
[4] صحيفه نور جلد:11 صفحه :127 تاريخ سخنرانى : 7/10/58
[5] صحيفه نور جلد:13 صفحه :710 تاريخ سخنرانى :8/7/59
[6] صحيفه نور جلد:16 صفحه :180 تاريخ سخنرانى :15/3/61