تفسیر آیات سوره توبه
سوال:لطفا آيات ٤٤،٤٥،٥٠،٥١،٥٤ سوره ي مباركه ي توبه را تفسير بفرماييد
جواب: آیاتی از تفسیر سوره توبه آیات 44-45
لا يستذنك الذين يومنون بالله و اليوم الاخر ان يجهدوا بامولهم و انفسهم و الله عليم بالمتقين (44)
ترجمه :
كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان دارند براى اينكه با مالها و جانهاى خويش جهاد كنند از تو اجازه نمى خواهند (آرى ) خداوند پرهيزكاران را مى شناسد (44)
انما يستذنك الذين لا يومنون بالله و اليوم الاخر و ارتابت قلوبهم فهم فى ريبهم يترددون (45)
ترجمه :
تنها كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان ندارند و دلهايشان به شك افتاده و در شك خويش سرگردانند از تو اجازه مى خواهند (45)
تفسیر :
يكى از علائم و نشانه هاى نفاق منافقین
لا يستاذنك الذين يومنون بالله و اليوم الاخر… يترددون
اين دو آيه يكى از علائم نفاق كه منافقين را از مؤمنين جدا مى سازد بيان مى كند، و آن اين است كه منافق از پيغمبر اجازه تخلف از جهاد مى گيرد، ولى مؤمن در جهاد در راه خدا پيشدستى نموده، هرگز به تخلف راضى نمى شود.
خداوند در اين دو آيه مى خواهد بفرمايد: جهاد در راه خدا با جان و مال از لوازم ايمان واقعى و درونى به خدا و روز جزاست، چون چنين ايمانى آدمى را به تقوى وا ميدارد، و مؤمن بخاطر داشتن چنين ايمانى نسبت به وجوب جهاد بصيرتى بدست مى آورد و همين بصيرت نمى گذارد كه در امر جهاد تثاقل و كاهلى كند، تا چه رسد به اينكه از ولى امر خود اجازه تخلف و معافيت از جهاد بخواهد. بخلاف منافق كه او بخاطر نداشتن ايمان به خدا و روز جزا داراى چنين تقوائى نگشته، دلش همواره در تزلزل و ترديد است و در نتيجه در مواقف دشوارى كه پاى جان و مال در ميان است دلش مى خواهد بهر وسيله ممكن طفره برود و خود را كنار بكشد، و براى اينكه از رسوائى خود نيز جلوگيرى بعمل آورده باشد و صورت قانونى بدان بدهد از ولى امرش درخواست معافيت مى كند.
==================
سوره توبه ، آیات 50 -51
ان تصبك حسنه تسوهم و ان تصبك مصيبه يقولوا قد اخذنا امرنا من قبل و يتولوا و هم فرحون (50)
ترجمه :
اگر تو را پيش آمد خيرى بكند غمگينشان مى سازد و اگر مصيبتى بتو برسد گويند ما از پيش احتياط خود را كرديم، و با خوشحالى برگردند (50)
قل لن يصيبنا الا ما كتب الله لنا هو مولئنا و على الله فليتوكل المومنون (51)
ترجمه :
بگو به ما جز آنچه كه خدا برايمان مقرر كرده نمى رسد كه او مولاى ما است و مؤمنان بايد به خدا توكل كنند (51)
تفسیر :
ان تصبك حسنه تسوهم و ان تصبك مصيبه يقولوا قد اخذنا امرنا من قبل
منظور از (حسنه ) و (مصيبة ) به قرينه سياق، آثار نيك و خسارتهائى است كه جنگ ببار مى آورد، از قبيل فتح و فيروزى، غنيمت هاى مالى و اسيران از يك طرف، و كشته شدن و زخم برداشتن و شكست از طرف ديگر.
جمله (يقولوا قد اخذنا امرنا من قبل ) كنايه است از اينكه ما قبلا خود را از اين گرفتاريها برحذر داشتيم، تعبير به (اءخذ) به اين عنايت است كه گويا اختيار امرشان نخست از دستشان بيرون بوده و بعدا آن را بدست گرفته و بر آن مسلط شده اند، و از دست نداده و نگذاشته اند كه فاسد و تباه گردد.
خوشحالى منافقين از شكست مسلمين و بدحالى آنها از پيروزى مسلمين و جواب اول به آنان
و بنابر اين، معناى آيه اين مى شود كه : اين منافقين بدخواه تواند، اگر غنيمت بدست آورى و پيروز شوى ناراحت مى شوند، و اگر كشته و يا زخمى شوى و يا هر مصيبت ديگرى ببينى مى گويند ما قبلا خود را از اين گرفتاريها برحذر داشتيم، و آنگاه با خوشحالى از تو روى مى گردانند.
خداى تعالى از اين گفتار اينها در دو آيه (قل لن يصيبنا…) و آيه (قل هل تربصون بنا…) دو جواب به ايشان داده است.
قل لن يصيبنا الا ما كتب الله لنا هو مولانا و على الله فليتوكل المومنون
حاصل اين جواب اين است كه : ولايت و اختيار امور ما تنها و تنها بدست خداست – اين انحصار از جمله (هو مولانا) استفاده مى شود – و اختيار ما نه بدست خود ما است و نه بدست هيچ يك از اين اسباب ظاهرى، بلكه حقيقت ولايت تنها از آن خداست و خداى تعالى سرنوشتى حتمى از خير و شر براى همه تعيين نموده، و با اينكه مى دانيم قبل از ما سرنوشتمان معلوم و معين شده چرا اوامر او را امتثال ننموده در احياء امر او و جهاد در راه او سعى نكنيم. خداى تعالى هم مشيت خود را اجراء مى كند و ما را پيروزى و يا شكست مى دهد و اين به عالم ما مربوط نيست، زيرا وظيفه بنده، بندگى و ترك تدبير و امتثال امر است، كه خلاصه، همه توكل است.
============================
آیه 54 سوره توبه :
و ما منعهم ان تقبل منهم نفقتهم الا انهم كفروا بالله و برسوله و لا ياتون الصلوه الا و هم كسالى و لا ينفقون الا و هم كارهون (54)
ترجمه :
مانع قبول شدن انفاقشان جز اين نبود كه ايشان خدا و پيغمبر او را منكر بودند، و جز به حال ملامت به نماز (جماعت ) نمى آيند و انفاق جز به كراهت نمى كنند (54)
فقط اراده و مشيت خداوند جارى است و توكل و واگذارى امور به او جايى براى سرور يا غم نمى گذارد
از همينجا معلوم مى شود كه جمله (و على الله فليتوكل المومنون ) گفتارى مستانف و تازه و غير مربوط بما قبل نيست، بلكه جمله اى است معطوف بما قبل و متمم آن، و معناى آن و ما قبلش اين است كه ولايت و اختيار امر ما با خداست، و ما به او ايمان داريم، و لازمه اين ايمان اين است كه بر او توكل كرده امر خود را به او واگذار كنيم، بدون اينكه در دل، حسنه و موفقيت در جنگ را بر مصيبت و شكست خوردن ترجيح داده آن را اختيار كنيم. بنا بر اين، اگر خداوند حسنه را روزى ما كرد منتى بر ما نهاده، و اگر مصيبت را اختيار كرد مشيت و اختيارش بدان تعلق گرفته، و ملامت و سرزنشى بر ما نيست، و خود ما هم هيچ ناراحت و اندوهگين نمى شويم.
و چگونه غير اين باشيم، و حال آنكه خودش فرموده : (ما اصاب من مصيبه فى الارض و لا فى انفسكم الا فى كتاب من قبل ان نبراها ان ذلك على الله يسير لكيلا تاسوا على ما فاتكم و لا تفرحوا بما اتيكم ) و نيز فرموده : (ما اصاب من مصيبه الا باذن الله و من يومن بالله يهد قلبه ) و نيز فرموده : (ذلك بان الله مولى الذين آمنوا) و نيز فرموده : (و الله ولى المومنين ) و نيز فرموده : (فالله هو الولى ).
> و اين آيات بطورى كه ملاحظه مى كنيد همه متضمن اصول اين حقيقتند كه آيه مورد بحث در مقام پاسخ به منافقين، متعرض آن است، و آن حقيقت، حقيقت ولايت خداى سبحان است، و اينكه احدى غير از خدا هيچگونه ولايت و اختيارى ندارد.
آرى، اگر انسان براستى به اين حقيقت ايمان داشته و مقام پروردگار خود را بشناسد قهرا بر پروردگار خود توكل مى جويد، و حقيقت مشيت و اختيار را به او واگذار مى كند، و ديگر به رسيدن به حسنه خوشحال و در برابر مصيبت اندوهناك نمى گردد.
و همچنين نسبت به آنچه كه به دشمن انسان مى رسد، نبايد خوشحال و بد حال گردد؛ و اين از نادانى و جهل به مقام پروردگار است كه وقتى دشمن انسان موفقيتى بدست آورد ناراحت شود، و وقتى او مبتلا و گرفتار مى گردد وى خوشحال شود؛ زيرا دشمن او هم از خود اختيارى ندارد. اين آن جواب اولى بود كه گفتيم خداى تعالى به كفار و منافقين در برابر خوشحاليشان از شكست مسلمانان و بد حاليشان از پيروزى آنان داده است.
> و ظاهر كلام بعضى از مفسرين اين است كه كلمه (مولى ) در آيه به معناى (ناصر) است. و همچنين از ظاهر كلام بعضى ديگر برمى آيد كه جمله (و على الله فليتوكل المومنون ) جمله اى است مستانف و غير مربوط بما قبل، كه خداى تعالى مؤمنين را در آن، امر به توكل مى كند. و ليكن سياقى كه اين دو آيه دارد و بر همه مشهود است با اين دو حرف نمى سازد.
==============