تفسیر سیاسی ـ اجتماعی برخی دعاهای صحیفه سجادیه
س:تفسیر سیاسی اجتماعی برخی از دعاهای صحیفه سجادیه به چه صورت است؟
ج: در طول سالهاي اختناق مرواني دعا ميدان رويارويي امام بود آن با وجود وحشت و نيز تبليغات دنياگرانهاي بود كه از سوي حكومت موجوديت تشيع را در خطر قرار داده بود. سوز نيايش امام در حدي ظلم نسبت به خاندان وحي را آشكار ميساخت. امام استفاده از دعا را به عنوان بهترين شكل دعوت در شرايط تقيه در نظر گرفته بود. در دعا ما با ابعاد گوناگوني چون نياز، عشق، آگاهي ومبارزه برخورد ميكنيم كه تمام موارد موردنظر امام بود. دعا همچنين در كنار دادخواهي، وسيلهاي براي تلطيف فضاي خشونت است و امكان تحمل شرايط نامساعد را به فرد ميدهد. استقامت انسان با دعا زياد ميشود و زمينهي استغفار و پرهيز از لغزش را فراهم ميكند.[1]
دعاهاي امام سجادحاوي مضامين ارزشي است و به زبان ديگر ميتوان آن دعا را ابلاغ دستورات ديني در شرايط خفقان دانست آنچه در ذيل ميآيد توضيح و بررسي برخي دعاهاي امام سجاد است كه ما به عنوان نمونه ميآوريم. تقريباً در اكثر دعاهاي صحيفهي سجاديه برمحمد (ص) و آل طاهرين اوصلوات فرستاده شده است.دقت در صلوات ما را به مضامين ذيل رهنمون ميسازد. اين مهمترين شاخصهي دعاهاي امام است.
1-با صلوات اصول توحيد و نبوت و امامت همزمان ارائه ميشود.
2-ياد روبه فراموشي اهل بيت در شرايطي كه رسماً به آنها ناسزا گفته ميشد حفظ ميشد.
در يكي از دعاهاي امام سجاد اين مضمون آمده است: «اللهم اني اعتذر اليك من مظلوم ظلم بحضرتي فلم انصره» يعني: خدايا از تو پوزش ميطلبم از اينكه بر كسي در حضور من ظلم شده باشد و من به ياري او نشتافتهام.[2] اگر فضاي سياسي زمانهي امام را فراموش نكرده باشيم و مضمون اين دعا را در خاطر بياوريم اصلاً نيازي به توضيح ندارد.
دنياگرايي بلاي بزرگي بود كه در آن زمان گسترده شده بود. ارزشهاي الهي در پناه دنياگرايي رو به فراموشي رفته بود. در اين شرايط امام (ع) دعا ميكند و در دعاي خود دائماً از سختي مرگ و معاد سخن ميگويد. اين مقولات در فرهنگهاي دنياگرايانه اصلاً مورد توجه نيستند. چنانچه در مثلهاي عامه نيز هست كه وقتي ميبينيم كسي عياش است ميگوييم: «انگار فكر مرگ نيست.»! دعاهاي امام در صحيفه سجاديه مشحون از مضامين تذكر دهندهي قيامت است مثلاً امام در دعاي 53 ميگويد: بر من رحم كن در آن رستاخيز عظيم كه قبرم گشوده شود و سر خاك آلودم را از بالين لحد بردارم و پاي به صحراي محشر گذارم.
همچنين است:
پروردگار من! اگر به آتشم بسوزاني بر من ستم نكردهاي. مهلتي كه در دنيا به من بخشيدهاي و بردباري كه در برابر بيشرميها و پوششي كه بر گناهان من كشيدهاي و نعمتهايي كه در طول عمر آلوده به من ارزاني داشتهاي مرا بس باشد. يا در دعاي 21 ميفرمايد: پروردگارا همواره از مردم پست و پليد دورم دار و قلبم را آنچنان از اين قوم بترسان كه هرگز به همدمي و همنشيني ايشان هوس نكنم.
در دعاي مرزداران كه دعاي 27 صحيفه است امام براي مرزداران جغرافيايي دعا نميكند بلكه منظور امام حفظ تمام مرزهاي عقيدتي سياسي و فرهنگي و غير آن است به اين جمله از دعا توجه كنيد:
«پروردگارا اينان كه به ناحق بر مرزهاي ما هجوم آوردهاند دشمن تواند و با تو سر جنگ دارند پس تو هم با آنان به جنگ درآي و سربازان ما را با حمايت فرشتگانت به جان آنان درافكن و بنيادهاشان را از ريشه درآور.»
«پروردگارا به سربازان ما درس تقوا و پرهيز بياموز. رأي آنها را متين و كارشان را استوار فرما. عبادتشان را از فساد، ريا و خودپسندي دور دار.»
انتقال انديشهي امامت در دعاي چهل و هفتم امام (ع) چنين است: «پروردگارا تودر هر زمان امامي را پرچم براي بندگانت و چراغ راهنما در روي زمينت قرار دادي، پس از آنكه رابطهي مستقيم ميان خودت و او برقرار فرمودي و او را وسيلهي رسيدن به رضاي خود نمودي و فرمانبري از او را واجب كردي. دينت را تأييد نمودي. امامي كه به هيچيك از بندگانت حق تقدم بر او و جدا شدن از او را ندادي… پروردگارا كتاب و قوانين و شريعت خود و سنت پيامبرت را به وسيلهي او بر پاي دار. هر آنچه از معارف و اصول دين تو را ستمكاران به ورطه نابودي كشيدهاند به وسيلهي او از دامن دينت بزداي.
در مضامين فوق امام صراحتاً اعتقاد شيعي را در لفافه ي دعا طرح ميكند همچنين در دعاي 34 ميفرمايد: «خداوندا مقام خلافت براي خلفاي توست، برگزيدگان از خلق تو و جايگاههاي امانت تو در درجات عاليه كه تو آن مقام را به آنها اختصاص دادي ولي ديگران از آنها گرفتند… تا جايي كه برگزيدگان و خلفاي تو در مقابل ستمكاران مغلوب و مقهور شد حق آنها بر باد رفت. پروردگارا دشمن آنها از اولين و آخرينشان، به كساني كه بر تجاوز دشمنان آنها رضايت دادهاند و بر پيروان و تابعين آنها لعنت بفرست.
مضامين اينچنيني در سراسر صحيفه فراوان است و هرچه بيشتر در آن تفحص كنيم مطالب زيباتري مييابيم. آنچه آورديم فقط نمونهاي از آنها بودند كه حتي اين نمونههاي تصادفي ما هم نياز به توضيح ندارد. زيرا كسي كه قسمت نخست اين نوشته را خوانده است به راحتي بر محتوا و منظور گفتهها دست خواهد يافت. بررسي تفصيلي و موضوعي دعاهاي صحيفه نيازمند يك كتاب است و اگر ما بخواهيم مطالب آن رادر اين جزء از مقاله بياوريم موفق به اداي حق مطلب نخواهيم شد. اما بطور كل مضامين دعاهاي صحيفه را ميتوان در دستهبندي ذيل جا داد.
1-مفاهيم سياسي اجتماعي كه در آن انتقال و احياء دستورات سياسي منظور امام است.
2-مفاهيم تربيتي كه در آن امام ميخواهد با دعا مردم را از شيطان دور كند.
3-مفاهيم فرهنگي كه در آن از دنياگرايي و تجمل دور و اخلاق و ارزشهاي الهي را ميآموزد.
اگر نهجالبلاغه را نشان علم امام علي (ع) ميدانيم صحيفه سجاديه هم نشان از علم امام سجاد(ع) است و ما از باب «تلك آثار ناتدل علينا» پي به گويندهي آن گفتهها ميبريم. استاد دكتر شهيدي مينويسد صحيفه آينهاي است كه تصوير اجتماع آن روز به ويژه مدينه را ميتوان درآن ديدكه امام ازگفتار و كردار زشت بيزاري ميجويد و راه راست را مينماياند.[3]
آقاي مصطفي اسرار در تحليلي بر صحيفه سجاديه كتابي به نام دانستنيهاي صحيفه سجاديه تأليف نموده است كه در آن قسمتهاي عمدهاي از دعاهاي امام توضيح و تحليل و بررسي شدهاند. نويسنده در اين اثر برخي از مفاهيم صحيفه را عبارت ميداند از:
«ايمان، استغفار، استخاره، اسراف، امام، بلاء، تسبيح، توكل، تفاخر، تقوي،توبه، تواضع، توحيد، جهل، جهاد، حب، حق، حج،حسد، خوف، دنيا و آخرت، دين، ذكر، ريا، رضاي خدا، زيارت، زكات، شكر، صبر، روزه، نماز، عاقبت، عفاف، غضب، فقر، قلب، قيامت و موت.[4]