این که گفته می شود انسان باید عبد خدا باشد، امری درست است؟آیا این با فطرت آزدگی انسان سازگار است؟
برای آینکه به این پرسش پاسخ دهیم ابتدا لازم است مفهوم عبد خدا بودن را خوب درک کنیم.
«عبودیت» یا «بندگی»،
اظهار تذلل و نهایتِ کوچکی بههمراه اطاعت[1] در برابر كسى است كه همهچیز از ناحیۀ اوست[2] و نهایت احسان و بخشش را در حقّ مخلوقاتش روا داشته و او كسى جز خداى سبحان نیست.
عبودیت یعنی همۀ شئون خود را تحت فرمان الهی و رضایت او درآوردن.
امام صادق علیه السلام حقیقت عبودیت را در این میدانند که بنده تمام اشتغالاتش را در آنچه خداوند او را بدان امر یا از آن نهی فرموده منحصر کند؛[3]
بنابراین، هرگاه اطاعت از فرمانهای الهی تمام زندگی انسان را در بر گیرد، انسان در فضای عبودیت قدم گذاشته است.[4]
اگر انسان موفق به بندگی خدا شود و همۀ اهتمام و دلمشغولیاش انجام اوامر الهی و ترک نواهی او باشد، در صراط مستقیم و شاهراه هدایت قرار گرفته است.[5]
ثمرۀ قدمنهادن و حرکت در صراط مستقیم، نزدیکی به پروردگار و رسیدن به قرب اوست.
علامه طباطبایی مینویسد:
از مواردى كه كلمۀ قرب در امور معنوى استعمال شده، مرحلۀ بندگى و عبوديت است.
نزديکشدن بنده به خداى تعالى امرى است اكتسابى كه از راه عبوديت به دست مى آيد.
بندۀ خدا با اعمال صالح خود مىخواهد به خدا نزديک شود و اين نزديكى یعنی در معرض شمول رحمت الهى واقع شود و در آن معرض، اسباب شر و عوامل شقاوت و محروميت را از او دور كنند.
اينكه مىگوييم خداى تعالى بندۀ خود را به خود نزديک مىكند، معنايش اين است كه او را در منزلتى جای میدهد كه از خصايص وقوع در آن منزلت، رسيدن به سعادتهايى است كه در غير آن منزلت به آن نمىرسد.
مقربون بلندمرتبه ترين طبقات اهل سعادتند و معلوم است كه چنين مرتبه اى براى كسى حاصل نمى شود، مگر از راه عبوديت و رسيدن به حد كمال آن و عبوديت تكميل نمى شود، مگر وقتىكه عبد تابع محض باشد و اراده و عملش را تابع ارادۀ مولايش كند.[6]
«عبد» بهمعنای مطیع و بنده،[7] به کسی گفته مى شود كه سرتاپا تعلق به مولا و صاحب خود دارد و ارادهاش تابع ارادۀ او و خواستش تابع خواست اوست
در برابر او خود را مالک چیزى نمىداند و در اطاعت او سستى به خود راه نمىدهد.[8]
مقام عبد، بهاندازهای مهم است که بر رسالت پیامبر ص مقدّم شده است.[9]
امام خمینی ره میفرماید:
مبدأ، عبوديت خداست. در قرآن شريف و همينطور در تشهد نماز، دربارۀ رسول اكرم ص (عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ) عبد را بر رسالت مقدّم داشتند و ممكن است اصلش به اين اشاره داشته باشد كه از كانال عبوديت به رسالت رسيده است؛
از همهچيز آزاد شده و عبد شده است؛ عبد خدا، نه عبد چيزهاى ديگر.[10]
امام خامنهای نیز میفرماید:
بزرگترين تعريف براى يک انسان در معيارهاى الهى و اسلامى، عبوديت خداست.
«أَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ و رَسُولُهُ»، «رسول» را بعد از «عبد» ذكر مىكند.[11] اصلاً هدف خلقت، عبد خدا شدن است كه بالاترين كمالات هم همين عبوديت خداست.[12]
بنابراین، نهایت اوج و تکامل روح یک انسان، نزدیکی او به خداست و راه رسیدن به این كمال انسانى، بندگى است كه در بستر صراط مستقیم و با مدد الهى انجام مى گیرد و نه تنها با آزادگی انسان در تناقض نیست بلکه عین آزادگی انسان از قید و بند نفسانی و ارزش های دانی است.[13]
منابع
[1]. حسینبن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالشامیه، ص542، ذیل مادۀ «عبد»؛
علیاکبر قرشی بنابی، همان، ج 4، ص278، ذیل مادّۀ «عبادت»؛ محمد قریب، فرهنگ لغات قرآن،
تهران، بنیاد، ۱۳۶۶، ج 2، ص6، ذیل مادّۀ «عبد»؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،
تهران، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۳۸۵، ج8، ص12.
[2]. قرآن كریم در آیات متعددى، خدای متعال را حقیقت مطلق و حاكم بر كل هستى دانسته
و عبودیت بشر در پیشگاه الهى را مطرح کرده است؛ جمعه (62)، آیۀ 1؛ نحل (16)، آیات 48-49 و رعد (13)، آیات 13-15.
[3]. «حَقِیقَةُ الْعُبُودِیةِ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ» (محمدباقر مجلسی، همان، ج 1، ص225).
[4]. عبودیت مساوی با عبادت نیست. عبادت که پرستش خدا و سر تعظیم فروآوردن در مقابل عظمت اوست،
مصداق و حدود آن در اسلام روشن و بخشی از عبودیت الهی است.
[5]. «إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ (آلعمران: 51)؛
خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بندگی کنید؛ این است راه راست.»
[6]. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، همان، ج 19، ص121.
[7]. علیاکبر قرشی بنابی، همان، ج 4، ص280-281، ذیل مادّۀ «عبادت».
[8]. ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، قم، مدرسۀ الامام علیبن ابیطالب علیه السلام، ۱۳۷۷، ج 1، ص335.
[9]. در تشهد نماز میخوانیم: «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ و رَسُولُهُ».
[10]. سیدروحالله موسوی خمینی، صحیفۀ امام، همان، ج 14، ص37.
[11]. بیانات امام خامنهای در دیدار با کارگزاران نظام، 16/1/1378،
دسترسی در: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2937.
[12]. بیانات امام خامنهای در دومین نشست اندیشههای راهبردی، 27/2/1390، دسترسی در: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12496.
[13]. ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، همان، ج 1، ص335.
تارنمای پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام