آیا در قرآنکریم به زدن زنان دستور دادهشده است؟ چه آیاتی به این کار دستور می دهند و دلیل آن چیست؟
پاسخ:
احترام به زنان و تکریم آنان سنت اسلام یک امر غیر قابل انکار است و تنبیه و زدن آنان در آیات قرآن و روایات جای تامل و بررسی دارد.
تکریم زنان در سنت اسلام
در آموزههای اسلام، زنان از جایگاه با ارزشی برخوردارند که در روایات پیامبر اکرم و معصومان توصیف و تمجید شدهاند. در روایات ما زنان صالح بهعنوان منشأ خیروبرکت و باارزشتر از گرانبهاترین و بهترین متاع دنیا معرفی شدهاند.
پرداخت نفقۀ زن و تأمین نیازهای او در احکام اسلام واجب و لازم است و درمقابل، زن تنها یک وظیفه برعهده دارد و آنهم تمکین و اشباع نیاز غریزی مرد است و خانهداری بر زن واجب نیست، بلکه لطف و محبت او در مقابل مرد است. حکمت این امر آن است که سبب تقویت خانواده و اشباع نیاز جنسی زن و مرد در کادر خانواده و سالمماندن جامعه است.
زن نباید بدون اجازۀ شوهرش از خانه خارج شود و عدم نظافت و آرایش لازم، در صورت درخواست شوهر، موجب ناشزهبودن زن میشود، ولی شوهران حق ندارند زنان خود را به کارهای داخل خانه و یا خارج از آن مجبور سازند، اگرچه این وظیفه ازنظر اخلاقی لازم بوده و موجب محبت شوهر و پیشرفت در امور اقتصادی است؛ بنابراین، اگر زنان در انجام امور خانهداری کوتاهی کنند، شوهران حق ندارند آنان را تنبیه و یا به آنها اهانت کنند.
نشوز و ناشزه
البته، در صورت نشوز و تمکیننکردن همسر در برابر شوهر، اسلام سه مرحله را پیشبینی کرده است:
1. نصیحت؛
2. کنارهگیری در بستر؛
3. تنبیه؛
این مرحله از باب تعزیر است؛ یعنی، بهجای اینکه به دادگاه و کلانتری مراجعه کنند، مسئله را در خانواده حلوفصل میکنند.
نشوز در قرآن
درحقیقت، اسلام برای هدایت زنان ناشزه تمهیداتی را در آیۀ 34 سورۀ نساء (آیۀ نشوز) در چندمرحله اندیشیده است:
«وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیا کبِیرًا» (نساء: 34).
و زنانی که از نافرمانی آنان (در حقوق همسری) بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید و (اگر مطیع نشدند) از خوابگاه آنان دوری گزینید و (اگر باز مطیع نشدند) آنان را به زدن تنبیه کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آنها مجویید، که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشأن است.
مفاد آیه
مراحل مستفاد از آیۀ شریفه به شرح زیر است:
مرحلۀ نخست، پند و اندرز به اینگونه زنان است؛ مرحلۀ دوم، دوری از آنها در بستر است که نسبت به مرحلۀ نخست کمی شدیدتر است و سپس، در مرحلۀ سوم، مسئلۀ زدن مطرح میشود.
دراینباره باید به چند نکته توجه داشت:
- این مرحله واپسین مرحله است و طبیعی است درصورتیکه مراحل پیشین پاسخگو باشد، این مرحله اجرا نخواهد شد؛
- تنبیه بدنی باید ملایم و خفیف باشد و باعث شکستگی و جراحت و کبودی بدن نشود؛
- تنبیه بدنی خود نیز مراتبی دارد و در روایات، به زدن با چوب مسواک هم اشارهشده است؛ پس، درصورتیکه مرتبۀ پایین پاسخگو باشد، مرتبۀ بالاتر جایز نخواهد بود؛
- این مسئله مختص به زنان نبوده و در مسئلۀ ناسازگاری مردان نیز حاکم شرع موظف است مردان متخلف را از راههای گوناگون و حتی تعزیر (تنبیه بدنی) به وظایف خود آشنا کند.
بدترین زنان
در توضیح این آیۀ شریفه باید گفت، گروهی از زنان حقوق شوهر را نادیده میگیرند، در تأمین نیازهای جنسی وی کوتاهی کرده و بدون اجازۀ او از خانه خارج میشوند، با اخلاق رذیلۀ خودشان صفا و محبت خانوادگی را به کانونی از آتش تبدیل میکنند و با دخالتهای نابجای خود در امور زندگی شوهران خویش، آنان را متأثر میسازند، این گروه از زنان استثنایی از دیدگاه اسلام فاقد ارزش انسانی هستند و بهشدت تقبیح شدهاند. رسول خدا دربارۀ این نوع از زنان میفرماید: «بدترین چیزها در عالم هستی، زنان ناسازگارند.»[1]
در زبان قرآن و حدیث و فقه اسلامی به اینگونه زنان «ناشزه» میگویند که ریشۀ آن از غرور و خودبرتربینی آنان سرچشمه میگیرد و درنتیجه، این گروه استثنایی از شوهران خود پیروی نمیکنند و زندگی را بر شوهران خود تلخ و ناگوار میسازند. دین مقدس اسلام برای اصلاح و تنبیه چنین افرادی راه عاقلانهای در پیشگرفته و مراحل تنبیه و تأدیب را اینچنین بیان میکند.
امام صادق میفرماید: «زن ناسازگار و ناشزه را میتوانید با چوب مسواک بزنید.»[2] پیداست که زدن با چوب مسواک، شدید و دردآور نیست، بلکه اصلاً زدن محسوب نمیشود و تنها برای بیان شدت نارضایتی و فرونشاندن خشم است.
[1]. محمدباقر مجلسی، همان، ج 100، ص 240.
[2]. محمد بن علی بن بابویه قمی(شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ترجمۀ محمدجواد غفاری، قم، اسلامی، 1413ق، ج 3، ص 521.