جنگ نرم
در بررسی مقالات و مطالب تحقیقی در مورد قدرت و جنگ نرم در برخی موارد مشاهده شده است که قدرت نرم و جنگ نرم رابطه ابزاری وجود دارد و در ابن تحلیل ها قدرت نرم ابیزاری برای جنگ نرم تلقی شده است در صورتی که قدرت نرم تعریف جدایی دارد و به نظر اگر به صورت خصمانه استفاده شود میشود جنگ نرم ،در واقع در محدوده استفاده از قدرت نرم علیه کشور ها مساوق با جنگ نرم خواهد بود. لطفا پاسخ فرمایید که آیا این تحلیل ها صحیح است یا خیر یا تلقی و صحیح تر را بیان فرمایید.
قدرت نرم واژه ای است که در نظریه روابط بین الملل به منظور توصیف قابلیت یک مجموعه سیاسی نظیر دولت برای نفوذ غیرمستقیم بر رفتار یا علائق سایر مجموعه های سیاسی از طریق ابزارهای فرهنگی یا ایدئولوژیکی به کار می رود. ویژگیهای قدرت نرم عبارت است از:
ویژگی های قدرت نرم:
> قدرت نرم از ویژگی ها و خصائص متنوعی به شرح ذیل برخوردار است:
۱) سنتی بودن: قدرت نرم کشور به عنوان عمیق ترین منبع قدرت فرهنگی از طریق یک تکامل طولانی تاریخی واقعیت می یابد. سبک تفکر، ایدئولوژی، سنت های فرهنگی، آداب قوی، نظام اجتماعی، رژیم اقتصادی، نحوه زندگی و سایر مسائل یک جامعه نتایج انباشتی تطور شکل های مختلف تولید اجتماعی هستند. در چنین فرایندی هر یک از عناصر قدرت نرم همواره تحت تاثیر سنت های فرهنگی قرار داشته و توسعه هر فرهنگ خط سیر متمایز خود را می یابد.
۲) بهنگام بودن: قدرت نرم امری غیر ملموس است، اما وهم نیست. شکل، توسعه و تغییر در قوت آن با پیشینه دوره های زمانی و با جامعه داخلی و بین المللی ارتباط دارد.
۳) فراگیر بودن: قدرت نرم خود یک ظرفیت وسیع برای بسط و رقابت دارد. همراه با جریان فزاینده انقلاب اطلاعات و توسعه فرهنگ اینترنتی
۴) تغییر پذیری: قدرت نرم یک پدیدار ایستا نیست بلکه فرایندی پویاست، این پدیده یک سیستم متغیر عظیم است که در آن شکل و تحول قدرت به حرکت متباین مؤلفه های متفاوت بستگی دارد.
راه کارهای رسیدن و در اختیار داشتن قدرت نرم:
۱) داشتن کانال های چندگانه ارتباطی داخلی و خارجی.
۲) نزدیک کردن سنت ها و ایده های فرهنگی اجتماعی و سیاسی بر نرم های جهانی.
۳) حرکتی آرام ، پراکنده و مداوم در جهت تسخیر افکار عمومی به توسط رسانه های همراه و همگام با مردم ( نه رسانه ای که قصد مدیریت افکار را داشته باشد)
۴) ایجاد گفتمان های خبری رسانه ای در خارج و داخل به زبان های مختلف.
۵) پذیرش اینکه دیگر مردم مجبور به استفاده از رسانه های داخل نیستند و طراحی برنامه هایی که بتواند از مشارکت مردم در امور بالاتری استفاده نمود.
۶) اعتماد به مردم حتی در صورت بیان انتقادهای تند.
۷) توجه به طراحی و انعکاس برنامه هایی که تفکر جهانی شدن از محلی شدن را منعکس کند(جهانی شدن برنامه ها) (باید از پنجره خارج به داخل نگریست نه از پنجره داخل به خارج).
۸) توجه به وجود تنوع آراء در داخل و انعکاس آن به خارج (دیگر اینکه همه جامعه یکسان فکر کنند پایان رسیده) وجود تنوع فکری و تکثر آراء حتی در مخالفت با حکومت نقطه قوت محسوب می شود.
۹) ابهام زدایی از صحنه سیاست خارجی.
۱۰) اعلام برنامه ها و اصول کلی اجرایی و تشریح دیدگاهها در مورد مسائل حساس جهانی و منطقه ای و معرفی تیم اجرایی سیاست خارجی مشخص جهت تبیین آنها.
۱۱) دادن زمینه کار به رسانه ها جهت طرح دیدگاههای انتقادی در کلیه سطوح تصمیم گیری داخلی و حتی سیاست خارجی جهت تبیین این اصول برای افکار عمومی داخل و خارج و نشان دادن وجود تکثر و تنوع فکری.
جنگ نرم حوزه ای متفاوت از قدرت نرم دارد شاید درهدف یک سان باشند اما با حوزه کاری متفاوت
«جان كالينز» تئوريسين دانشگاه ملي جنگ آمريكا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري مي شود”، مي داند.
بنابر این جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم ،روانی و تبلیغات رسانه ای دانست که جامعه را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی ،جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی ، انقلاب رنگی و …….. از اشکال جنگ نرم است.
در يك تعريف كامل تر مي توان گفت، جنگ نرم يك اقدام پيچيده و پنهان متشكل از عمليات هاي سياسي، فرهنگي و اطلاعاتي توسط قدرت هاي بزرگ جهان براي ايجاد تغييرات دلخواه و مطلوب در كشورهاي هدف است