حد توکل چیست؟
لطف کنید برای من حد توکل را بیان کنید .
ایا رجوع به متخصص و سوال (درخواست ) از او ورای حد توکل است ؟
> > انواع توکل مثل توکل در امور مالی ،در امور دینی،در امور اعتقادی ؟؟؟
> باسلام دوست عزیز توکل سپردن امور به دست با کفایت خداوندی که دانای عالم است و ار گذشته و حال و آینده خبر دار است نشانه عقل است و درایت ، چرا بر خدا توكل نكنيم ، با اينكه ما را به راههاى (سعادت ) رهبرى كرده است ؟! و ما بطور مسلم در زندگی و مشکلات آن نیازمند تکیه گاهی مطمئن و قدرتمند هستیم
> علامه طباطبايى درجایگاه توکل میفرماید: حقيقت مطلب اين است كه نفوذ اراده و رسيدن به مقصود در عالم ماده نيازمند به يك سلسله اسباب و عوامل طبيعى و يك سلسله عوامل روحى و نفسانى است .
> هنگامى كه انسان وارد ميدان عمل مى شود و كليه عوامل طبيعى مورد نياز را آماده مى كند، تنها چيزى كه ميان او و هدفش فاصله مى اندازد، همانا تعدادى از عوامل روحى (از قبيل سستى اراده و تصميم ، ترس ، غم و اندوه ، شتاب زدگى و عدم تعادل ، سفاهت و كم تجربگى و بدگمانى نسبت به تاءثير علل و اسباب و امثال آن ) مى باشد.
> در چنين وضعى اگر انسان بر خداوند سبحان توكل داشته باشد، اراده اش قوى و عزمش راسخ مى گردد و موانع و مزاحمات روحى در برابر آن خنثى مى شود، زيرا انسان در مقام توكل ، با مسبب الاسباب پيوند مى خورد و با چنين پيوندى ديگر جايى براى نگرانى و تشويش خاطر باقى نمى ماند و با قاطعيت ، با موانع دست و پنجه نرم مى كند تا به مقصود برسد.
> علاوه بر اين ، خداوند متعال شخص متوكل را با امدادهاى غيبى من حيث لايحتسب ؛ از آنجايى كه به گمانش نمى رسد، مدد مى رساند كه اين امدادها از حوزه اسباب عادى و طبيعى فراتر و در رديف علل مادى قرار دارد.
> حسن بن جهم میگوید:« خدمت امام هشتم(ع) رسیدم و عرض کردم جانم به فدایت! حد و مرز توکل چیست؟
>
> فَقالَ لی: أَن لا تَخافَ مَعَ اللهِ أحَداً» فرمود: توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی»
> همان طور كه از كلمات معصومين (عليهم السلام ) پيداست ، توكل ، بريدن از غير خدا و پيوستن به اوست . در حقيقت هر چه انسان مسلمان به سمت و سوى ((انقطاع الى الله )) پيش رود و ارتباط ظاهرى و باطنى خويش را با خداوند خود مستحكم نمايد، حقيقت توكل را بهتر در نفس خويش اجرا نموده است .
>
> اما انواع توکل ،توكل را مىتوان بطور كلى بر سه قسم تقسیم كرد:
>
> 1- توكل زبانى:
>
> یعنى آن توكلى كه فقط با زبان گفته مىشود توكلت على الله (برخداتوكل كردم) این توكل از ارزش معنوى برخودار نیست.
>
> 2- توكل اعتقادى:
>
> یعنى آن توكلى كه ناشى از این اعتقاد است كه واقعاً همه كاره خداوند
>
> تبارك و تعالى است و حقیقتاً او تكیه گاه همه چیز و همه كس است با توجه به این اعتقاد توكل بر خداى تعالى مىشود و سپس بر كارى اقدام مىگردد این توكل از ارزش معنوى برخودار است كه اكثر مسلمانها مىتوانند با توجه به این مرحله توكل كارهاى خود را آغاز كنند.
>
> 3- توكل قلبى:
>
> یعنى آن توكلى كه از حالات بلكه از ملكات فضیله نفس انسانى گشته است و شاید حدیث شریف زیر به این مرحله عالى از توكل اشاره داشته باشد: على بن سوید مىگوید از امام موسى بن جعفر (ع) درباره این آیه شریفه وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ هر كس بر خدا توكل كند خدا او را بس است پرسیدم حضرت فرمود: التوكل على الله درجات منها ان تتوكل على الله فى امورك كلها فما فعل بك كنت عنه راضیاً تعلم انه لا یألوك خیراً و فضلًا و تعلم ان الحكم فى ذالك له فتوكل على الله بتفویض ذالك الیه وثق به فیها و فى غیرها توكل بر خدا داراى درجاتى است از جمله اینكه در تمام كارهایت برخدا توكل كنى پس هر چه خدا با تو انجام داد (و اراده حكمت آمیزش بر هر چه تعلق گرفت) راضى باشى علم و یقین داشته باشى كه او از هیچ خیز و فضلى دریغ نكند و نیز علم و یقین داشته باشى كه حكم و فرمان در این جهت با اوست پس با واگذارى كار به او بر او توكل كن و به او در كارهاى خود و كارهاى غیر خود وثوق (اطمینان و آرامش) داشته باش»،(7). در ای
>
>