حسد
از اینکه دوستان و آشنایانم ازنعمت های برخوردار هستند که من از آن محروم هستم خوشحال نیستم و گاهی از محروم بودن آنها نیز خوشحال میشوم، آیا این خصلت حسادت است؟
پاسخ
حسادت به این معناست که انسان دوست داشته باشد نعمتهای مادی و معنوی که دیگران از آن برخوردارند، از آنان گرفته شود. حسادت در مرحله بالاتر در گفتار و رفتار شخص آشکار میگردد، سخنانی میگوید یا کارهایی انجام میدهد که این نعمت از دیگران گرفته شود.
حسد چیست؟
حسد یکی از بدترین مرضهای روحی و روانی است و از عوامل گوناگونی در وجود انسان ریشه میگیرد. عالمان اخلاق خباثت باطنی و بخل ورزی نسبت به بندگان خدا، دشمنی و کینه ورزی، حب مقام و ریاست و دنیا دوستی، ترس از رسیدن به اهداف، تکبر و خودپسندی را از ریشه ها ی حسد برشمردهاند.[1]
حسادت در شخص حسود ممکن است از یک یا چند عامل از این عوامل بالا ریشه گرفته باشد. هرچه این ریشه ها بیشتر باشد درمان حسد دشوارتر خواهد بود. با توجه به این نکته باید ریشههای حسد را در خود جست وجو کنیم و با درمان آنها حسد را در وجود خود پاکسازی نمایم.
پیامدهای حسادت
پس از پی بردن به وجود حسد در خود، پیش از هر چیز باید بدانیم که حسد از مرضهای روحی و روانی خطرناکی است که دنیا و آخرت انسان را ویران میسازد.
حسد نخستین گناه بزرگ فرزندان حضرت آدم علیه السلام بود و دست قابیل را به خون هابیل آغشته کرد و برادران یوسف علیه السلام را به توطئه برای قتل، اسارت و دور کردن برادر از آغوش پدر گرفتار ساخت.
بر اساس روایات حسد سرآمد بیماریهای روحی است، تن را فرسوده و بیمار و روح را اسیر میکند، دام بزرگ ابلیس است و ایمان را از دل بیرون میکند.[2] لذت و آرامش را از زندگی میگیرد و گناه و تبهکاری را میپروراند و حسنات و نیکی ها را نابود میکند.

حسد
تقسیم نعمت
باید بدانیم که خدای مهربان از روی حکمت ها و مصالح بندگان و برای امتحان آنان نعمت ها را بین آنان تقسیم کرده است. ازاینرو باید به نعمتهایی که به ما ارزانی داشته خشنود باشیم و استعدادها و توانایی ها خودمان را بشناسیم و از خدای تعالی برترین ها را آرزو کنیم.
قرآن عزیز دراینباره می فرماید: «و زنهار، آنچه را خداوند به [سببِ] آن، بعضى از شما را بر بعضى [دیگر] برترى داده آرزو مكنید. براى مردان از آنچه [به اختیار] كسب كردهاند بهرهاى است، و براى زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] كسب كرده اند بهرهاى است. و از فضل خدا درخواست كنید، كه خدا به هر چیزى داناست.»[3]
حسد در حقیقت ناخشنودی از خداوند و تقدیر و تقسیم نعمتها در بین بندگان است.[4] حسود به جنگ با خداوند و تقدیر او برخاسته است و چنانکه در روایات آمده حسادت به تدریج ایمان را فاسد و پیوند بین انسان و پروردگار را پاره میکند.
درخواست ازخداوند برای از بین رفتن حسد
پس از پی بردن به پیامدهای دردناک حسد و ایجاد انگیزه در پاک کردن جان از آن، باید خالصانه به خدای سبحان روی آورد و از او خواست که حسد را از وجود ما پاک سازد. امام سجاد علیه السلام میفرماید:
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و سینه مرا از حسد خالى گردان، آن سان كه بر هیچ یک از بندگان تو كه در حق آنان احسان كردهاى رشک نبرم، و تا به جایى رسم كه چون بنگرم كه به یكى از بندگانت در دین و دنیا و تندرستى و پرهیزگارى و توانگرى و آسودگى نعمتى دادهاى، من نیز براى خود از تو آرزوى برتر از آن كنم، اى خداى یكتاى بىهمتا.[5]
همچنین در دعای مکارم اخلاق میفرماید:
«اى خداوند، هر آرزو و گمان و حسد كه اهریمن در دل من افكند تو آن را به ذكر عظمتت و تفكر در قدرتت و تدبیر بر ضد دشمنت بدل نماى.»[6] این فراز از دعای امام به ما میفهماند که شیطان حسادت ورزی را در جان انسانها میافکند و یاد بزرگی خداوند و اندیشه در قدرت او و تدبیر در برابر شیطان، از جمله راهکارهای مقابله با خطورات شیطانی از جمله حسد است.
راهکارهای عملی برای از بین بردن حسد
در عمل نیز باید از هر آنچه که حسادت در وجود ما میخواهد و شیطان در جان ما میافکند مخالفت نماییم و به جای غیبت، تهمت، تمسخر، دشمنی و اذیت کسی که به او حسد میورزیم برای او خیر خواهی، دعا و خدمت کنیم تا به تدریج جان ما از حسد پاک گردد.
با توجه به اینکه یکی از ریشههای حسد کینه ورزی است، خواند دعای قرآنی زیر و به ویژه تکرار دو اسم «رَؤُفٌ رَحیمٌ» برای تجلی این دو اسم در جان و رهایی از کینه و حسد، بسیار سودمند است:
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحیمٌ ( حشر : 10).
پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان كه در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى، و در دلهایمان نسبت به كسانى كه ایمان آوردهاند [هیچگونه] كینهاى مگذار. پروردگارا، راستى كه تو رؤوف و مهربانى.
در نتیجه راههای رهایی از حسد عبارتاند از:
- پی بردن به پیامدهای دردناک دنیوی و اخروی حسد برای ایجاد انگیزه برای پاکسازی جان، با اندیشه در آیات و روایات و زندگی کسانی که به این درد مبتلی هستند.
- پناه برده به خدا و دعا و توسل برای رهایی از آن.
-
چنانکه در سخن امام کاظم علیه السلام آمده است برای رهایی از حسد باید با جدیت و زاری از خدای تعالی بخواهد تا عقلش را کامل کند؛ زیرا کسی که عقلش کامل گردد به مقدار احتیاج قناعت میورزد[7] و زمینه زیادهخواهی و حسدورزی در وی به وجود نمیآید.
- بالابردن معرفت دینی و ایمان به اینکه خدای تعالی نعمت را از روی مصلحت و برای امتحان بندگان بین آنان تقسیم میکند.
- باید بدانیم حسد جز به زیان مانیست و نعمت را نیز از کسی که به او حسد میورزیم نمیگیرد بلکه ای بسا بر نعمتهای او بیفزاید. پس به جای حسادت ورزی برترین نعمت را از پروردگار درخواست نماییم.
- در عمل مخالفت کردن با آنچه حسد به آن دعوت میکند و خیر خواهی و مهربانی و خدمت و دعا برای کسی که به او حسادت میورزیم.
منابع
[1]. محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، بیروت، الاعلمی، 1430ق، ص205-208.
[2]. امیر مؤمنان فرمود: «الْحَسَدُ يُضْنِي الْجَسَدَ؛ حسد تن زا فرسوده و بیمار میکند» (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبیلغات اسلامی، 1366، ص 301) و فرمود: «الْحَسَدُ حَبْسُ الرُّوح؛ حسادت زندان روح است» (همان، ص 299) و «الْحَسَدُ مِقْنَصَةُ إِبْلِيسَ الْكُبْرَى؛ حسادت دام بزرگ ابلیس است» (همان). همچنین دربارۀ از بین بردن ایمان فرمود: «َلا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب؛ حسد نورزید که حسد ایمان را میخورد همانگونه که آتش هیزم را» (همان، ص 300).
[3]. «وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليماً» (نساء: 32).
[4]. نساء (4)، آیۀ 54.
[5]. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِي سَلَامَةَ الصَّدْرِ مِنَ الْحَسَدِ حَتَّى لَا أَحْسُدَ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِكَ، وَ حَتَّى لَا أَرَى نِعْمَةً مِنْ نِعَمِكَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ فِي دِينٍ أَوْ دُنْيَا أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ تَقْوَى أَوْ سَعَةٍ أَوْ رَخَاءٍ إِلَّا رَجَوْتُ لِنَفْسِي أَفْضَلَ ذَلِكَ بِكَ وَ مِنْكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ» (علی بن الحسین[امام چهارم]، صحیفۀ سجادیه،قم، الهادی، 1376، دعای 22، فراز 12).
[6]. «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِي رُوعِي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي وَ الْحَسَدِ ذِكْراً لِعَظَمَتِكَ، وَ تَفَكُّراً فِي قُدْرَتِكَ، وَ تَدْبِيراً عَلَى عَدُوِّك» (همان، دعای 20، فراز 13).
[7]. امام کاظم علیه السلام خطاب به هشام میفرماید: «مَنْ أَرَادَ الْغِنَى بِلَا مَالٍ وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلَامَةَ فِي الدِّينِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ فَمَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ اسْتَغْنَى وَ مَنْ لَمْ يَقْنَعْ بِمَا يَكْفِيهِ لَمْ يُدْرِكِ الْغِنَى أَبَدا؛ كسى كه ثروت بدون مال و دل آسودگى از حسد و سلامتى دين خواهد بايد با تضرع و زارى از خدا بخواهد كه عقلش را كامل كند زيرا عاقل به قدر احتياج قناعت كند و آنكه به قدر احتياج قناعت كند بىنياز گردد و كسى كه به قدر احتياج قناعت نكند هرگز بىنيازى نيابد» (محمدبن یعقوب کلینی،قم، دارالحدیث، 1429ق، ج1، ص 18).