خدایی که برای اثبات خود به مخلوقات نیاز دارد و از راه مخلوقات و نشانه ها باید به وجودش پی برد چنین خدایی محتاج است؛ در قرآن و روایات مهم ترین دلیل بر وجود خدا وجود نشانه ها و مخلوقات اوست. چنین خدایی چگونه بر بندگانش خدایی خواهد کرد؟!
اولاً
شناخت از روی نشانه ها که در قرآن کریم راجع به شناخت خداوند متعال بسیار به آن سفارش شده است به معارف توحیدی اختصاص ندارد بلکه حتی کوچکترین موجودات این عالم همه با نشانه هایشان برای انسان شناخته می شوند؛ وقتی بخواهید خودتان را معرفی کنید می گویید «من انسان مرد یا زن جوان یا میان سال ،ایرانی مسلمان یا غیر مسلمان متأهل یا مجرد هستم قد و وزنم این است مدرک تحصیلی ام این است تخصصم این است و…. همه این مواردی که گفتید بیان نشانه هاست نه ذات خودتان؛ بنابراین شناخت انسان از ذات یک موجود در این عالم و از جمله ذات باری تعالی تنها به شناخت نشانه های اوست؛
ثانیاً
اگر کسی از جهت مفهومی خدا را بشناسد و بداند خداوند هستی و کمال محض است و در ذاتش هیچ نیازی راه ندارد خالق مالک رازق ربّ و صاحب اختیار و تربیت کننده تمام عالم هستی است؛ کسی است که زنده میکند و می میراند در این صورت هیچگاه نخواهد گفت خداوند برای اینکه شناخته شود به مخلوقات نیاز دارد؛ زیرا نیاز در موجودی است که کامل نیست و هستی اش با نیستی و نقص همراه است خداوند کمال محض است و نقصی در او راه ندارد تا به شناخت نیاز داشته باشد هستی محض و هستی بخش است و هر چه در زمین و آسمانهاست نشانه هایی از هستی بخشی اوست؛ خواه بندگان او را بشناسند یا نشناسند بندگان هستند که به شناخت او نیاز دارند
خدا
یکی از خصلتهای ناپسند برخی افراد بشر این است که وقتی می بیند نیاز دارد کسی را بشناسد می گوید او نیاز دارد که من او را بشناسم؛ وقتی میبیند نیاز دارد در برابر قدرتی اظهار بندگی و خشوع کند میگوید لابد او به بندگی و خشوع من نیازمند است؛ وقتی میبیند به رغم میلش محبتی در جانش شعله ور می شود می گوید لابد محبوب و معشوق محتاج این است که من عاشق او شوم؛ در حالی که همۀ اینها نیاز خود انسان است نه خداوند متعال.
منبع
پاسخ به شبهات دینی جوانان ،محسن مروتی ، صفحه 30