خواستگاران فاطمه(س)
س:چه کسانی خواستگار فاطمه (س)بودند؟
ج: ازدواج فاطمه (س) در مدينه صورت گرفت، مدينه در آن روزگار پايتخت حكومت اسلام و پيامبر (ص) حاكم آن و در اوج قدرت و امكان بود. چهره اى بود شناخت شده و مورد اعتقاد مردم و طبيعى است كه در چنان صورتى علقه مردم را به داشتن پيوند با رسول خدا (ص) لااقل براى دستيابى به قدرت و آبرو بسيار باشد و خواستگاران ازدواج با فاطمه (س) متعدد، به ويژه كه دو دختر قبلى پيامبر (ص) هم همسر مردانى سرشناس بودند. دو پسر ابولهب داماد پيامبر (ص) بودند و دو دختر پس از جدایى و رهائى شان از آنان يكى پس از ديگرى با عثمان مرد مالدار و ثروتمند قريش ازدواج كرده بودند.
ابوبكر و عمر، هر كدام جداگانه خواهان فاطمه (س) شدند و خواست خود را با پيامبر (ص) در ميان نهادند. عثمان هم از سویى ديگر اين درخواست را كرده بود و رسول خدا (ص) فرمود در اين راه منتظر حكم خداوند است و بدين سان آنها را از ازدواج با فاطمه (س) مأيوس ساخت عبدالرحمن عوف كه از ثروتمندان به نام بود مدعى شد كه اگر فاطمه (س) را به من تزويج كنند يكصد شتر كه بارشان كتان مصرى باشد، با خانه اى به بهاى 10 هزار دينار مهريه او خواهد كرد و پيامبر (ص) روزى مشتى سنگريزه از زمين برداشت و به سوى آنان پرتاب كرد كه شما فكر مى كنيد من برده ثروتم؟ كسى كه بتواند سنگريزه را مرواريد كند اين ثروتها براى او مهم نيستند من يقدر على هذا لايهمه كثرة المهر .
در پاسخ بسيارى از آنان مى فرمود: فاطمه (س) هنوز كوچك است، من منتظر قضاى الهى هستم ، من منتظر وحى هستم، و مسأله ازدواج فاطمه (س) را به مقام ربوبى ارتباط داد يعنى كه خداى بايد اجازه فرمايد.
در خواستهاى ازدواج براى فاطمه (س) مكرر شدند و رسول خدا (ص) هم چنان از پاسخ مثبت خوددارى كرده و منتظر فرمان خدا بود. روزى سعد بن معاذ به على (ع) گفته بود: به خدا سوگند مى بينم پيامبر (ص) فاطمه (س) را تنها براى همسرى تو برگزيده است. و اين فكرى است كه در بين صحابه پيامبر (ص) هم اشاعه يافته بود وبدان سان او را به خواستگارى فاطمه (س) تشجيع كرد.
حق اين است كه رسول خدا (ص) مى دانست كسى همشأن و هم سنگر او نيست و على (ع) تنها كفو فاطمه (س) است. ولى روال كار را از دست نداد و خواستگاران را كمافى السابق مى پذيرفت و محترمانه مى فرمود كه در اين كار منتظر حكم خداوند است و او بايد دستور دهد تا زمانى كه قضاى الهى در اين راه محقق گردد.
البته خانواده على (ع) هم با پيامبر (ص) بيگانه نبودند و على (ع) كسى بود كه در خانه پيامبر (ص) بزرگ شده و در آنجا رشد يافته بود البته روزگارى هم در گذشته بود كه خود پيامبر (ص) در خانه ابوطالب زندگى مى كرد. و امر سرپرستى او به عهده عمويش بود. بدينسان علاوه بر خويشاوندى نزديك فاطمه (س) و على (ع) (پسر عمو و دختر عمو) رابطه انس هم بين دو خانواده برقرار بود و از آن گذشته، هم على (ع) و هم فاطمه (س) اين ويژگى را داشتند كه دست پرورده پيامبر (ص) بودند و مخصوصاً على (ع) امين پيامبر (ص) بود. على (ع) كسى است كه در شب هجرت به جاى او خوابيده و پس ازهجرت فاطمه ها را (فاطمه مادر على (ع)، فاطمه (س) دختر پيامبر (ص)،…) را به مدينه انتقال داده بود. غرض اينكه با آن سابقه آشنایى باز هم على (ع) مراقب بود كه بى حساب قدم پيش نگذارد و پيامبر (ص) هم بى اذن خدا اقدامى نكرد.