خواستگاری حضرت علی(ع)ازحضرت زهرا(س)
س:خواستگاری حضرت علی (ع)از حضرت زهرا(س)چگونه بود؟
ج: سرانجام على (ع) مصمم به خواستگارى از فاطمه (س) شد. و براى اين خواستگارى وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند (امرى كه در اسلام مستحب است) لباس بر تن كرد و كفش پوشيد و به خانه پيامبر (ص) رفت و در زد. رسول خدا (ص) در خانه ام سلمه بود فرمود در را باز كنيد، كسى است كه خدا و پيامبر (ص) او را دوست مى دارند. در را باز كردند.
على (ع) وارد شد و روبروى پيامبر (ص) دو زانو نشست سر به زير انداخت و چشمها را به زمين دوخت و ساكت ماند. پيامبر (ص) خطاب به على (ع) كرد چه كارى دارى؟ على (ع) گفت به خاطر حاجتى آمدم و از بيان آن شرم دارم و عرض كرد كه كرامت رسول خدا (ص) به من اجازه مى دهد كه حرف خود را بگويم .
اى رسول خدا (ص) تو بزرگم كرده اى، تو برايم از پدر و مادر نيكوتر بوده اى، من خواستگار دخترى هستم كه در خانه توست و… رسول خدا (ص) از اين سخن شادان شد و ذكر توحيد بر زبان راند.
در پاسخ على (ع) فرمود فابشر يا على – اى على تورا مژده باد.
– ان الله عزوجل اكرمك كرامة لم يكرم بمثلها احدا مطمئناً خداى عزوجل به تو كرامتى داد كه احدى را بدان مفتخر نداشت .
– و ان الله تعالى اذا اكرم و ليّه و احبه، اكرمه بمالا عين رأت و لا اذن سمعت و خداى تبارك و تعالى به هنگامى كه ولى خود را احترام كند و دوست بدارد، او را بدین گونه بزرگ مى دارد كه نه چشمى آن را ديده و نه گوشى آن را شنيده است و…
على (ع) بر اين اساس پاسخ موافق شنيد وچنين فرمود: رب اوزعنى ان اشكر نعمتك اللتى انعمت علىّ – خداوندا به من توفيقى عنايت كن تا سپاس نعمتى را كه به من عنايت كردى بجاى آورم و…
آرى پيامبر (ص) قول موافق داده بود – بعد كه به مسجد تشريف برد در نخستين سخنرانى خود فرمود: جبرئيل بر من فرود آمد و از جانب فرمانروایى عرش فرمان داد كه دخترم فاطمه (س) را به عقد على (ع) درآورم و هم فرمود پيوند همسرى على (ع) و فاطمه (س) در آسمانها بسته شده، و بر اين اساس زبان ديگران را از غيبتها و سرزنشها كوتاه كرد.