خیانت حاطب بن ابی بلتعه و ارسال اخبار محرمانه به قریش
س:جریان نامه حاطب بن ابی بلتعه به قریشیان چه بوده؟
ج: پیامبر در روز دهم ماه رمضان سال هشتم هجرت دستور حرکت به مکه برای فتح آنجا را داد. دلیل حمله به مکه نقض پیمان و صلح حدیبیه از سوی قریش بود . پیامبر هنگام حرکت، مقصد را اعلام کرد و از خدا خواست که اخبار آن حضرت را از قریش پوشیده دارد.
گویند که پس از آگاهی مسلمین از مقصد یکی از مهاجرین به نام «حاطب بن ابی بلتعه» خیانت ورزید و نامهای به سه نفر از قريش : صفوان بن اميه ؛ سهيل بن عمرو و عكرمة بن ابى جهل نوشت و جریان حرکت پیامبر ومسلمین را در نامه ذکر کرد و آن را به زنی به نام ساره از قبیلۀ «مزینه» سپرد که حاضر شده بود درازای گرفتن مبلغی در حدود ده دينار نامه را به مکه برساند. او نیز نامه را در زیر موهای بافتة خود پنهان کرد و روانه مکه شد. فرشتۀ وحی پیامبر پیامبر را از این جریان آگاه کرد. پیامبر نیز علی و زبیر بن عوام را در تعقیب او فرستاد. آن دو او را در حلیفه یافتند و نامه را از او گرفتند و به نزد پیامبر آوردند. پیامبر از حاطب توضیح خواست. او گفت: «ای پیامبرخدا، من به خدا و پیامبرش ایمان دارم و از دین برنگشتهام، ولی در مدینه کسی را ندارم و زن و فرزندان من در مکه اند و این کار را از آن رو کردم که زن و فرزندانم را آسوده گزارند.» عمر از پیامبر اجازه گرفت تا گردن او را بزند اما حاطب که همواره در اسلام ثابتقدم بود و در جنگ بدر نیز حضور داشت، مورد عفو پیامبر قرار گرفت.
آیاتی در این باره نازل شد. در سوره ممتحنه آمدهاست: «بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین ءامنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده و قدکفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول و ایاکم ان تؤمنوا بالله ربکم ان کنتم خرجتم جهاداً فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی تسرون الیهم بالموده و انا اعلم بما اخفیتم و ما اعلنتم و من یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداءً و یبسطوا الیکم ایدیکم و السنتهم بالسوء و ودوا لو تکفرون لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم یوم القیامه یفصل بینکم و الله بما تعملون بصیر».[سورۀ ممتحنه، آیات1تا3] به نام خدای بخشایندۀ مهربان، ای کسانی که ایمان آوردهاید، دشمن من و دشمن خود را به دوستی اختیار مکنید. شما با آنان طرح دوستی میافکنید و حال آنکه ایشان به سخن حقی که بر شما آمدهاست ایمان ندارند و بدان سبب که به خدا، پروردگار خویش ایمان آورده بودید، پیامبر و شما را بیرون راندند.گاه که برای جهاد در راه من و طلب رضای من بیرون میروید، در نهان با آنها دوستی میکنید و من به هرچه پنهان میدارید یا آشکار میسازید، آگاه ترم و هرکه چنین کند، از راه راست منحرف گشتهاست. اگر شما را بیبابند، دشمنی میکنند و به آزارتان دست و زبان میگشایند و دوست دارند که شما نیز کافر گردید. در روز قیامت نه خویشاوندان برایتان سود کنند، نه فرزندانتان. خدا میانتان جدایی میافکند و اعمالتان را میبیند.