درباره جریان سکولاریسم
پاسخ کوتاه: سکولاریسم در معنای اصطلاحی خود عبارت است از گرایشی که طرفدار و مروّج حذف یا بیاعتنایی و بهحاشیهراندن نقش دین در ساحتهای مختلف حیات انسانی- از قبیل سیاست، حکومت، علم، عقلانیت، اخلاق و… است.
سکولاریسم در این معنا، یکی از مؤلّفههای مدرنیته غربی محسوب میشود. (بیات، عبدالرسول و دیگران، فرهنگ واژهها،قم: مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، چاپ دوم، 1381، ص270-271)
پاسخ تفصیلی: واژه سكولاريسم(secularism) یا جدايى دين از سياست كه از كلمه لاتينى secularisو seculuمشتق شده است، امروزه به معناى نيا، گيتى و اصطلاحاً به مفهوم، دنيازدگى، دنيوىگرايى، جداانگارى، لادينى، دينگريزى و عرفىگرايى است. به بيان ديگر، سكولاريسم يعنى آنچه را كه به اين جهان تعلق دارد و به همان اندازه از جهان ديگر و خدا دور است، يا همه آن چيزى كه به مخالفت با تعاليم شرعيه و موافقت امور دنيوى سازگار است. بر اين اساس، مىتوان معناى گستردهتر از سكولاريسم ارائه كرد و آن اين كه: سكولاريسم گرايشى است كه به طرفدارى و ترويجِ حذف يا بىاعتنايى و به حاشيه راندن نقش دين در حيات سياسى اجتماعى انسان مىانجامد. فرآيند دين)قداست(زدايى را عرفى يا دنيوى شدن يا سكولاريزاسيون مىنامند.
زمينههاى بروز ظهور و رشد سكولاريسم كه برخى از آنها از ادّله، مستندات و مبانى آن نيز است، عبارتند از: فقدان نظام سياسى اجتماعى در مسيحيت، تفسير دنياگرايانه متون دينى از سوى برخى از متفكران مسيحى، رفتار خشن ارباب كليسا با مخالفان، دخالت مستبدانه آنان در امور اجتماعى و حكومتى، بروز فساد و ضعف گسترده در دستگاه كليسا، ناتوانى آنها در پاسخ به شبهات، پيدايى رنسانس و نهضت اصلاح دينى، ظهور جنبش روشنگرى و رشد علم و صنعت (علمگرايى) و مهمتر از همه عباراتى از كتاب مقدس مسيحيان (مانند – مسيح: مال قيصر را به قيصر ادا كنيد و مال خدا را به خدا) برخى از گفتهها و نوشتههاى حواريون (مانند – پطرس: هر منصب بشرى را به خاطر خداوند اطاعت كنيد، خواه پادشاه را كه فوق همه است و خواه حكام را كه رسولان وى هستند.)
در سكولاريسم سخن از آن است كه حكومت خدا جاى خود را به حكومت مردم مىدهد، رشد علوم تجربى به نفى لزوم تدبير و حاكميت خدا مىانجامد، قلمرو دين به رابطه بين انسان با خدا يا به امرى خصوصى محدود مىشود، و تمام شؤون زندگى انسانى و اجتماعى تنها به روش علمى و آزمون تجربى قابل تفسير است، تجددگرايى در ستيز با همه آن چه كه بوى سنت دارد، ميسر است، و در يك كلام، سكولاريسم معتقد به حذف دين و بىنيازى آدمى از وحى و شريعت است. به اين سان، نگرش سكولاريستى به حذف نقش اين در تمامى حوزههاى اجتماعى و نه تنها سياست، مىانديشد.