دیدگاه بزرگان نسبت به امام سجاد(ع)
س:دیدگاه بزرگان نسبت به امام سجاد (ع) چگونه بود؟
ج: بزرگان و دانشمندان معاصر با امام و نيز دانشمندان پس از او همواره شخصيت علمي و رفتار امام را ستودهاند محمدبن شهاب زهري كه از امام بهرههاي علمي فراوان برده بود و از مورخين مشهور سدهي يكم است ميگويد در ميان قريش ـ كه خود قبيلهاي ممتاز است ـ برتر و بافضيلتتر از عليبن الحسين (ع) نيافتم. و نيز در ميان هاشميان شريفتر از عليبنالحسين (ع) نيافتم.[1]
جابربن عبدالله انصاري نيز امام سجاد را برترين فرزندان انبياء خوانده است.[2] آوردهاند كه امام سجاد در مجلسي حضور داشت كه عمربن عبدالعزيز هم حاضر بود اما امام زودتر رفت. در اين زمان عمربن عبدالعزيز پرسيد امروز شريفترين مرد كيست؟ همه گفتند خليفه اما عمربن عبدالعزيز گفت: آنكه اكنون از مجلس خارج شد (علي بن الحسين) زيرا خاندان او خانداني است كه همه آرزو دارند از آن باشند.[3] در همين زمينه نقل است ه وقتي امام سجاد به شهادت رسيد عمربنعبدالعزيز گفت چراغ دنيا و جمال اسلام زينالعابدين از دست رفت.[4]
ملقب شدن امام به زينالعابدين، سجاد، سيدالعابدين، سيدالمتقين، سيدالمجتهدين و…»[5]نشان از جايگاه او ميان مردم زمان خود است دوست و دشمن او را ستودهاند مثلاً خوانديم كه مسلمبن عقبه به سفارش يزيد كاري به امام نداشت و گفت اين مردعلاوه بر خويشاوندي كه با رسول خدا دارد خيري است كه در او شري نيست.[6] ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه معمولاً حكومت وقت از نفوذ رو به رشد امام ميان تودهها ميترسيد و اصولاً حاكمان شام خوش نداشتند كه نفوذ امام را ميان مردم ببينند. معروف است هشام بن عبدالملك در سفر حج براي استلام حجر تلاش نمود كه موفق نشد در اين هنگام علي بن الحسين خواست به استلام حجرالاسود رود و مردم راه باز كردند. مرد شامي كه با هشام بود به هشام گفت اين كيست و هشام در عين اينكه ميدانست تجاهل نمود. فرزدق شاعر معروف عرب كه تماشاگر اين صحنه بود پيش آمد و گفت: من او را ميشناسم و باالبداهه قصيدهاي در مدح امام گفت كه در آن امام را شناساند.[7] اين قصيده را جامي به شعر فارسي ترجمه نموده است.[8]