دیه زن
چرا دیه زن نصف دیه مرد محاسبه میشود آیا این عدالت است ؟
جواب
با سلام دوست عزیز پرداخت دیه ، یك امر اقتصادى است كه به منظور جبران خسارت، تشریع گردیده است. از سوى دیگر، در جامعه مطلوبى كه اسلام در پى تحقق آن است، عمده فعالیتهاى اقتصادى بر دوش مرد گذاشته شده است؛ یعنى با یك نگاه كلى به وظایف اقتصادى مرد، در مىیابیم كه مرد داراى وظایفى است كه زن از آنها معاف گردیده است. در حالى كه مهم ترین وظیفه یك زن – و نه تنها وظیفه او – اداره كانون اصلى اجتماں یعنى خانواده است، مهم ترین وظیفه یك مرد – و نه تنها وظیفه او – تأمین و تنظیم امور اقتصادى و معیشتى خانواده است.
باید توجه داشته تمامى احكام اسلام بر پایه مصالح و مفاسد خاصى استوار است. براى هر حكمى، حكمتى است و در جعل هر قانونى، مصلحتى موجود است. اگر در اسلام از چیزى نهى مىشود به دلیل آن است كه مفسدهاى دارد و اگر به چیزى امر مىشود، از آن جهت است كه مصلحتى در آن وجود دارد. البته شاید پى بردن به تمام حكمت و مصالح و مفاسد مترتّب بر احكام برای ما ممكن نباشد، اما با اتكاى به عقل سلیم و نیز واقعیات خارجى موجود و همچنین بیانات بزرگان معصوم (ع) مىتوان به گوشه هایى از آن پى برد.
اماتذكر یك نكته و پاسخ به دو شبهه لازم است :
اولاً: نصف بودن دیه زن نسبت به مرد مادامى است كه دیه به میزان یك سوم (ثلث) نرسد و الاّ دیه مرد و زن در كمتر از ثلث با هم مساوى است. لذا اگر دلیل نصف بودن دیه زن، مسئله نقص او بود، باید همه جا دیه او نصف دیه مرد مىشد.
صحیح است كه زنان دوشادوش مردان فعالیت اقتصادى مىكنند لكن در عین حال، هیچگاه نمىتوانند امنیتى را كه مرد براى خانوداه بوجود مىآورد، ایجاد كنند. در واقع، زنان در ایجاد حریمى مطمئن براى خانواده هیچگاه به پاى مردان نمىرسند
ثانیاً: مرد همان گونه كه دیه بیشترى به او اختصاص مىیابد در مقابل وظیفه دارد كه در پرداخت دیه قتلها و جنایات خطایى بستگان خود (به عنوان عاقله) مشاركت نماید، در حالى كه زن از این امر معاف است.
ممكن است گفته شود كه در عصر حاضر، زنان، هم دوش مردان به فعالیتهاى اقتصادى اشتغال دارند و در تأمین مخارج زندگى با مرد شریك هستند، پس دلیلى بر كم بودن دیه آنها در عصر كنونى وجود ندارد.
در پاسخ به این اشكال مىتوان گفت:
اولاً: صحیح است كه زنان دوشادوش مردان فعالیت اقتصادى مىكنند لكن در عین حال، هیچگاه نمىتوانند امنیتى را كه مرد براى خانوداه بوجود مىآورد، ایجاد كنند. در واقع، زنان در ایجاد حریمى مطمئن براى خانواده هیچگاه به پاى مردان نمىرسند.
ثانیاً: همانگونه كه قبلاً هم بیان شد بسیارى از مشاغل پردرآمد هستند كه با وضعیت جسمى و عمومى زنان تناسب ندارند و لذا فقط در انحصار مردان قرار دارند و طبیعى است كه بازدهى اقتصادى مردان را بالا مىبرد. در عین حال اگر واقعاً بازدهى اقتصادى زن ومرد مساوى است، چرا در جوامعى كه به ظاهر از حقوق زنان دم مىزنند اكثریت وزرا و وكلا ومسؤولین را مردان تشكیل مىدهند؟
اشكال دیگرى كه ممكن است مطرح شود آنست كه آیا نصف بودن دیه زن تبعیض علیه او و به نفع مردان است؟
پاسخ به این سؤال هم آن است كه اسلام، دین مساوات است و مرد و زن بودن در این دین هیچ امتیازى نیست. لكن در امر نصف بودن دیه، مصلحتى وجود دارد. چنان كه احكام دیگرى در اسلام وجود دارد كه به دلیل مصالحى كه در آنها وجود دارد، به نفع زنان وضع شده است. از جمله این كه اگر شخص مسلمانى مرتد شود (مرتد فطرى) چنانچه مرد باشد حتى اگر توبه هم كند، به نظر بسیارى از فقها به مرگ محكوم مىشود، ولى اگر زن باشد در صورتى كه توبه كند، آزاد شده و به زندگى عادى خود برمىگردد. یا در علل فسخ نكاح، اگر مردى بعد از عقد نكاح، دیوانه شد، زن حق دارد نكاح را فسخ كند در صورتى كه اگر همین اتفاق براى زن بیفتد، مرد حق فسخ ندارد.(گرفته شده از رساله مراجع تقلید)
التماس دعا