منتظر حضور گرم شما در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هستیم آدرس ما: مصلی تهران شبستان امام خمینی(ره)،راهروی 22، غرفه 404زمان: 17 الی 27 اردیبهشت ماه
logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4
  • صفحه اصلی
  • موضوعات
    • اخلاق
    • اعتقادات و کلام
    • تاریخ
    • دفاعی
    • سبک زندگی
    • سیاسی
    • عرفان و تصوف
    • فقه اهل سنت
    • فقه واحکام
    • قرآن و عترت
    • مراجع عظام
    • مشاوره‌
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • ورود
پژوهشگاه امام صادق (ع)
✕
  • شما اینجا هستید
  • مطالب
  • قرآن و عترت علوم قراني
  • راه اثبات حقانیت قرآن

راه اثبات حقانیت قرآن

دسته بندی ها
  • علوم قراني
  • قرآن و عترت
برچسب ها
  • اثبات، حقانیت، قرآن
چگونه می‌توان ثابت کرد که قرآن‌کریم کلام پیامبر نیست، بلکه کلام خداست؟

پاسخ: اگر کسی صحت قرآن را قبول دارد، اما در وحیانی‌بودن آن شک دارد باید گفت قرآن به وحیانی‌بودن خود تصریح کرده است و جای شک و شبهه‌ای نگذاشته است: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی (نجم: 4)؛ آن نیست مگر وحی که از جانب خدا به او می‌رسد.» اما اگر پرسشگر قرآن و پیامبر و اسلام را قبول ندارد، راه‌های دیگری برای اثبات وحیانی‌بودن قرآن وجود دارد.

  1. از طریق آورندۀ قرآن: برای اثبات وحیانی‌بودن قرآن می‌توان از طریق معرفی آورندۀ آن با بیان دو مقدمه اقدام کرد:

مقدمۀ نخست، قرآن ازطرف حضرت محمد ص آورده شده و به گواه قرآن و منابع تاریخی معتبر، رسول اکرم در هیچ کلاس درسی شرکت نکرده و تعلیم ندیده است و محیط پرورش ایشان ‌هم به‌دوراز فرهنگ‌های غنی علمی آن زمان بوده است؛ به‌گونه‌ای‌که، عرب آن زمان عرب جاهلی لقب گرفته است؛

مقدمۀ دوم، به گواه تمدن‌پژوهان، تمدن اسلامی یکی از بزرگ‌ترین تمدن‌های جهان در کنار تمدن‌هایی همچون ایران و روم قرار دارد و حتی در بسیاری از موارد از آن‌ها پیشی گرفته است؛ ازسوی‌دیگر، شالوده و اساس این تمدن تعالیم همین قرآن بوده است.

نتیجه: نتیجه‌ای که از این مقدمات گرفته می‌شود این است که یک شخص درس‌نخوانده و در محیط بدون تمدن بزرگ‌شده، کتابی آورده که باعث تمدنی شده است که فراتر از تمدن‌هایی است که بزرگ‌ترین فیلسوفان و اندیشمندان رومی و ایرانی و… ایجاد کرده‌اند. قطعاً، هیچ عاقلی انتساب چنین منبع علمی تمدن‌سازی را به یک انسان درس‌نخوانده نمی‌پذیرد و باتوجه‌به اینکه در آن محیط، بشری با چنین سطح علمی وجود نداشته است؛ پس، باید این کتاب منسوب به منبع علمی فوق‌بشری باشد که همان وحی الهی است؛

  1. از طریق ویژگی‌های فرابشری قرآن: قرآن معجزۀ الهی است؛ بنابراین، از این طریق هم می‌توان وحیانی‌بودن آن را اثبات کرد. درواقع، این روشی است که خداوند در قرآن برای اثبات وحیانی‌بودن قرآن از آن استفاده کرده است. برای نمونه، یکی از این ‌روش‌ها تحدی به قرآن است که در ادامه، به‌اختصار، بیان می‌شود،

یکی از روش‌های اثبات وحیانی‌بودن قرآن تحدی آن (مبارزطلبی) است. خداوند در چندین آیه همگان را به تحدی دعوت می‌کند و می‌فرماید اگر در وحیانی‌بودن قرآن شک دارید، مثل قرآن یا ده سوره مثل سوره‌های قرآن یا مثل یکی از سوره‌های قرآن بیاورید، اما نه‌تنها در زمان نزول، بلکه پس از هزار و چهارصد سال هنوز هم هیچ مثلی برای قرآن آورده نشده است.

مراحل تحدی در قرآن‌کریم:

مرحلۀ نخست، در ابتدای مبارزطلبی، دعوت به آوردن مثل قرآن می‌کند و می‌فرماید:

«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً (اسراء: 88)؛ بگو، اگر جن و انس گرد آیند تا همانند این قرآن را بیاورند نمی‌توانند همانند آن را بیاورند، هرچند که یکدیگر را یاری دهند»؛

مرحلۀ دوم، چون از آوردن مثل همۀ قرآن، عاجز و ناتوان گشتند، سطح تحدی را به ده سوره پایین آورده، «أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کنْتُمْ صادِقِینَ (هود: 13)؛ فَإِلَّمْ یسْتَجِیبُوا لَکمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّه (هود: 14)؛ می‌گویند که از خود برمی‌بافد و به‌دروغ به خدا نسبتش می‌کند. بگو، اگر راست می‌گویید، جز خدا هرکه را که توانید به یاری بطلبید و ده سوره مانند آن به هم بربافته، بیاورید. پس، اگر شما را اجابت نکردند، بدانید که قرآن به علم خدا نازل شد»؛

مرحلۀ سوم، وقتی در مرحلۀ دوم ناتوانی خود را در آوردن ده سوره مثل قرآن نشان دادند، بازهم عجز و ذلت آن‌ها را بیشتر به رخشان کشید که اگر می‌توانید یک سوره مثل قرآن بیاورید:

«وَ إِنْ کنْتُمْ فِی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کنْتُمْ صادِقِینَ (بقره: 23)؛ و اگر در آنچه بر بندۀ خویش نازل کرده‌ایم در تردید هستید، سوره‌ای همانند آن بیاورید و جز خدای همۀ حاضرانتان را فراخوانید، اگر راست می‌گویید.»

در واپسین مرحله، ناتوانی همگان را برای همیشۀ تاریخ به رخ کشیده تا ثابت کند که این نه کلام بشری، بلکه الهی و فوق‌بشری است:

«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ (بقره: 24)؛ و هر‌گاه چنین نکرده‌اید، که هرگز نتوانید کرد، پس، بترسید از آتشی که برای کافران مهیا شده و هیزم آن مردمان و سنگ‌ها هستند»؛

4. باوجود علم خداوند، هدف از آزمایش‌های الهی چیست؟

پاسخ: مفهوم آزمایش و امتحان دربارۀ خداوند با آزمایش‌های ما بسیار متفاوت است. هدف از آزمایش الهی کشف حقیقت نیست؛ هدف «پرورش» و تربیت است؛ زیرا او به همۀ امور داناست. این یک قانون و «سنت» الهی است برای شکوفاساختن استعدادهای نهفتۀ بندگان و نیز «اتمام‌حجت» به آنان.

خداوند از درون و برون و گذشته و حال و آیندۀ همۀ مخلوقاتش آگاه است؛ یعنی نیازی ندارد تا مانند ما انسان‌ها، که احاطۀ محدودی به پدیده‌ها و اتفاقات جهان داریم، منتظر نتیجۀ امتحانات و آزمون‌هایش بماند تا به سرنوشت انسان‌ها، بعدازآن امتحانات علم یابد؛ با‌وجوداین، چرا بنده‌هایش را در زیروبم‌ها و سختی‌های زندگی مورد چنان آزمون‌هایی قرار می‌دهد؟! در پاسخ به این پرسش می‌گوییم که امتحان و آزمایش، یک قانون عمومی و سنت دائمی پروردگار است که همۀ بندگان ـ اعم از مؤمن و منافق و کافر ـ را دربرمی‌گیرد و اهداف آن را نمی‌توان منحصر به اطلاع از حال بندگان دانست. به‌طورکلی، هدف از امتحان و آزمایش معمولاً سه‌چیز است:

  1. کشف حقیقت: گاه هدف از آزمایش کشف حقیقتی مجهول است؛ مثلاً، مواد غذایی را به آزمایشگاه می‌برند تا از سلامت و بهداشت آن مطمئن شوند. این امتحانی است که هدف امتحان‌کننده از آن کشف یک حقیقت (یعنی سلامت مواد غذایی) است. درزمینۀ امتحانات الهی نسبت به بندگان چنین هدفی معنی و مفهوم ندارد؛ زیرا، همان‌طورکه در سؤال نیز اشاره‌شده، حقیقی نیست که بر خداوند پنهان باشد، تا با امتحان و آزمایش کشف شود!
  2. اتمام‌حجت: نوع دوم امتحانی است که برای اتمام‌حجت است؛ یعنی برای این است که به خود امتحان‌شونده [امری را] ثابت کنند. یک معلم که در طول سال با دانش‌آموز کار می‌کند، خودش می‌داند که به هر دانش‌آموز چه نمره‌ای بدهد؛ او براساس شناخت کاملی که از سخت‌کوشی یا سهل‌انگاری دانش‌آموزانش دارد، می‌داند کدام یکی‌شان در امتحانات پایان هر ترم چه نمره‌ای می‌گیرند و مثلاً، می‌توانند آن مقطع تحصیلی را پشت سر بگذارند یا نه. حتی براساس همین شناخت قبلی می‌تواند نمرات آن‌ها را با ضریب خطایی بسیار پایین در کارنامه‌شان ثبت کند، ولی مسلّم است که اگر بدون برگزاری امتحان بخواهد براساس شناخت خود به آن‌ها نمره بدهد، قطعاً عده‌ای به او اعتراض خواهند کرد. برای همین او امتحان می‌گیرد تا بر همه روشن کند که نمره‌های ثبت‌شده، صحیح است. البته، ممکن است معلمی واقعاً نتیجۀ امتحان را نداند، ولی اگر هم بداند باز امتحان می‌کند؛ برای اینکه مطلب برای همه روشن و اتمام‌حجت شده باشد. این قسم را می‌توان دربارۀ امتحانات الهی نیز پذیرفت. ممکن است خدای متعال بنده‌ای را امتحان کند برای اینکه حجت بر آن بنده تمام شود.[1]

قرآن‌کریم در آیات متعددی، نظیر آیۀ پیش‌رو، بر این حقیقت تصریح کرده است:

«وَلَنَبْلُوَنَّکمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکمْ (محمد: 31)؛ ما همۀ شما را قطعاً آزمایش می‌کنیم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابرین از میان شما کیانند و اخبار شما را بیازماییم.»

جملۀ «حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکمْ» به این معنا نیست که خداوند از این گروه آگاهی ندارد، بلکه منظور تحقّق معلوم الهی است و مشخّص‌شدن این‌گونه افراد است. به‌عبارتی، هدف این است که علم الهی تحقق خارجی و عینیّت یابد و حقیقت افراد برای خودشان مشخص گردد. [2]

درهمین‌زمینه، حضرت علی علیه‌السلام تعریف بسیار پرمعنایی درزمینۀ فلسفۀ امتحانات الهی بیان می‌کند:

«وَ إِنْ کانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ لَکنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِی بِهَا یسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَاب؛ گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه‌تر است، ولی آن‌ها را امتحان می‌کند تا کارهای خوب و بد، که معیار پاداش و کیفر است، از آن‌ها ظاهر گردد»؛[3]

[1]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، صدرا، 1372، ج 27، ص 392.

[2]. ناصر مکارم شیرازی، همان، ج 21، ص 482.

[3]. محمد بن الحسین الشریف الرضی، نهج‌البلاغه، قم، هجرت، 1414 ق، ص 482.

تعداد بازدید: 326
اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

عصمت حضرت موسی (ع) و قتل یک نفر قبطی

عصمت حضرت موسی (ع) و قتل یک نفر قبطی

20 اسفند, 1403

عصمت حضرت موسی (علیه السلام) و قتل یک نفر قبطی


مطالعه کامل
21 فروردین, 1403

قرآن کلام خداست یا پیامبر؟


مطالعه کامل
10 اسفند, 1402

تناقض مشرق و مغرب در قرآن


مطالعه کامل
5 دی, 1402

یک شبهه قرآنی


مطالعه کامل
مرکز جوابگو

مرکز جوابگو ، با هدف جوابگویی دینی و تخصصی راه اندازی گردیده است و با بهره گیری از اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه در ده گروه تخصصی پرسش‌های مخاطبان جواب می دهد ..


بیشتر بخوانید
تمام حقوق مربوط به پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام می باشد
    پژوهشگاه امام صادق (ع)