راه و روش خودسازی چیست؟
علمای دین برای خودسازی مراحلی را بیان کردهاند بعضی از این مراحل عبارتاند از:
تفكر:
امام خمینی ره مى نویسد: بدان كه اوّل شرط مجاهده با نفس و حركت بهجانب حق تعالى، تفكر است و تفكر در اين مقام یعنی انسان لااقل در هر شب و روز، مقدارى، ولو كم هم باشد، فكر كند در اينكه آيا وظيفۀ او با اين مولاى مالکالملوک چيست که او را در اين دنيا آورده و تمام اسباب آسايش و راحت را براى او فراهم كرده و بدن سالم و قواى صحيحه كه هريک داراى منافعى است كه عقل هركس را حيران مىكند، به او عنايت كرده و اين همه بسطِ بساطِ نعمت و رحمت كرده و ازطرفى، همۀ انبيا را فرستاده و كتاب نازل كرده و راهنمايیها و دعوتها كرده است؟
اگر انسان عاقل لحظهاى فكر كند، مى فهمد كه مقصود از اين بساط، چيز ديگر است و منظور از اين خلقت، عالم بالاتر و بزرگترى است و اين حيات حيوانى مقصود بالذّات نيست و انسان عاقل بايد در فكر خودش باشد و به حال بي چارگى خود رحم كند و با خود خطاب كند:
اى نفس شقى! كه سالهاى دراز در پى شهوات، عمر خود را صرف كردى و چيزى جز حسرت نصيبت نشد، خوب است قدرى به حال خود رحم كنى، از مالکالملوک حيا كنى و قدرى در راه مقصود اصلى قدم زنى كه آن موجب حيات هميشگى و سعادت دائمى است و سعادت هميشگى را به شهوات چند روزۀ فانى نفروش كه آن هم به دست نمیآيد، حتى با زحمتهاى طاقتفرسا.[1]
عزم:
عزم در لغت بهمعنای تصمیم قطعی برای انجام کاری است[2] و در اصطلاح بهمعنای تصمیم قطعى برای گامنهادن در صراط مستقیم و بندۀ حقیقى خداشدن و تمام برنامۀ زندگى خود را با عقربۀ رضاى الهى تنظیمکردن است.
جوانان عزیز باید بدانند که عزم، ازجمله مراحل مهم خودسازی است و بدون آن، به هیچیک از مقامات نخواهند رسید؛ امام خمینی ره مى نویسد:
عزم، جوهرۀ انسانیت و میزان امتیاز انسان است و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم اوست. عزمى كه مناسب اين مقام است، بناگذارى و تصميم بر ترک معاصى و فعلِ واجبات و جبران آنچه از او فوت شده، در ايام حيات است.[3]
مشارطه:
یعنی جوان در ابتداى روز با خود عهد كند كه مرتكب هیچ كار خلافى نشود و هر كار خوبى كه از دستش برمى آید انجام دهد امام خمینی ره میفرمایند:
مشارطه آن است که در اوّل روز، مثلاً با خود شرط کند و تصمیم بگیرد که امروز برخلاف فرمودۀ حق تبارک و تعالی رفتار نکند و معلوم است که یک روز خلافنکردن، خیلی سهل است و انسان بهآسانی میتواند از عهدۀ آن برآید.[4]
مراقبه:
جوانی که مسیر خودسازی را میپیماید، پس از مشارطه باید پیوسته مراقب افكار، كردار و گفتار خود باشد امام خمینی ره میفرمایند:
انسان باید مثل طبیب و پرستار مهربان، از حال خود مواظبت کند و مهار نفس سرکش را از دست ندهد که به مجرد غفلت، مهار بگسلد و انسان را به خاک مذلت و هلاکت کشاند و در هر حال به خدای تعالی پناه برد از شر شیطان و نفس امّاره.[5]
محاسبه:
انسان باید در آخر هر روز قبل از خوابیدن، به كارهاى خود رسیدگى كند و از نفس حساب بكشد كه آیا به شرط آن روز عمل كرده و آیا كار خلافى مرتكب نشده است؟ آیا كار خیرى را ترک نكرده است؟ اگر شاخصهاى محاسبه مثبت باشد، باید شكر خدا را بر دستیابى به چنین توفیقى به جاى آورد و ادامۀ چنین حالتى را از او طلب كند و بداند كه آیندۀ روشنى در انتظار اوست و راههاى صلاح و رستگارى به رویش گشوده خواهد شد، زیرا: «و كسانىكه در راه ما جهاد كنند، قطعاً راههاى خود را به آنان نشان خواهیم داد و خداوند همراه نیكوكاران است.»[6]
و اگر خداىناكرده، كردار خویش را منفى ارزیابى كرد، باید به ملامت خویش بپردازد و خود را مورد عتاب و خطاب قرار دهد و از فرجام كار نابخردانهاى كه انجام داده بیم دهد و بر فرصتى كه از دست داده افسوس بخورد و درصدد جبران برآید؛ پیامبر اکرم صلی الله فرمودند: «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا؛[7] به حساب خودتان برسید، پیش از آنکه به حسابتان برسند و خویشتن را بسنجید، پیش از آنکه شما را بسنجند.»
مؤاخذه و تنبیه:
مراقبه و محاسبه در صورتی اثر دارد که انسان برای هوا و هوسهای سرکش خود، مجازاتهای مناسبی، ازقبیل روزهگرفتن و صدقهدادن و… را در نظر بگیرد؛ امام علی علیه السلام در شرح یکی از اوصاف پرهیزکاران فرمودند:
هرگاه نفس، او را در انجامدادن وظایفی که خوش ندارد سرکشی کند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش میسازد و از این طریق نفس سرکش را مجازات میکند.[8] هنگامیکه نفس بر تو سخت گیرد، تو هم بر او سخت گیر تا در برابر تو تسلیم شود.[9]
در احوال فقیه بزرگ عالم شیعه، آیتالله بروجردی نقل شده که هرگاه عصبانی میشد، بلافاصله از همین پرخاش مختصر پشیمان شده و در مقام عذرخواهی و جبران برمیآمد و طبق نذری که داشت، فردای آن روز را برای جبران این کار روزه میگرفت و بهاینترتیب، خود را در برابر این کار کوچک معاقبه میفرمود.[10]
تذکر:
یعنی متذکر عظمت خداوند بودن و نعمتهای او را یادکردن و توجهداشتن به اینکه انسان در محضر خداست و بازگشت او نیز بهسوی خداست؛ ازاینرو، وقتی روح و روان انسان براساس یاد قیامت و خدا پرورش یافت، همیشه به دنبال پرهیز از گناه خواهد بود.[11] قرآن کریم در آیات بسیاری، مؤمنان را به یاد خدا توصیه کرده است؛ ازجمله میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً (احزاب: 41)؛ اى كسانىكه ایمان آوردهاید! خدا را یاد كنید؛ یادى بسیار».
منابع
[1]. سیدروحالله موسوی خمینی، شرح چهل حدیث، همان، ص7.
[2]. «عزم: العزم ما عقد علیه القلب أنک فاعله، أو من أمر تیقنته» (خلیلبن احمد فراهیدی، همان، ج 1، ص363).
[3]. سیدروحالله موسوی خمینی، شرح چهل حدیث، همان، ص8.
[4]. همان.
[5]. همان، ص9.
[6]. «وَالَّذینَ جاهَدوُا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ انَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ» (عنكبوت: 69).
[7]. محمدبن حسن حر عاملی، همان، ج 16، ص99.
[8]. نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، همان، خطبۀ 193.
[9]. عبدالواحدبن محمد تمیمی آمدی، همان، ص319.
[10]. ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، همان، ج 1، ص264.
[11]. عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۴، ج 4و5، ص29.