شرایط توبه
شرایط توبه را می فرمایید؟
توبه در لغت به معناى رجوع است و خداوند همه مؤمنان را دستور به توبه مىدهد: «و توبوا الى الله جميعاً ايّها المؤمنون لعلّكم تُفلِحون» ؛ نور(24)، آيه 31.«اى مؤمنان همگى به سوى خدا رجوع كنيد تا رستگار شويد».
> توبه گاهى رجوع از معصيت به اطاعت است؛ يعنى، انسان تبهكار از معصيت خود دست بردارد. گاهى توبه به معناى پرهيز از «ترك مستحب و اولى» است يعنى، اگر بعضى از امور مستحب (مانند نماز شب و صدقه اول ماه) را ترك كرده باشد، از آن توبه كند. پس توبه افراد عامى به اين است كه مستحب را بشناسند و انجام بدهند و حرام و مكروه را بشناسند و انجام ندهند. نسبت به گذشته جداً پشيمان باشند و آن را جبران كنند و نسبت به آينده هم عزم قطعى بر ترك خلاف داشته باشند. البته ترسيم و جبران گذشته كار آسانى نيست؛ بلكه حقوق فراوانى دارد كه بايد همه آنها جبران شود؛ از جمله:
>
> 1. حق الله؛ آنچه از واجبات و وظايف الهى بر عهده دارد، اعاده نمايد.
>
> 2. حق النفس؛ امام سجاد(ع) در رساله حقوق مىفرمايد: حق نفست اين است كه آن را در طاعت خدا به كار برى.
>
> 3. حق الناس؛ آنچه از حقوق مردم ضايع نموده، بايد جبران و ترميم كند.
>
> «توبه» كميت و كيفيتى دارد، كميت توبه آن است كه قرآن كريم به همه مؤمنان دستور آن را مىدهد: «توبوا الى الله جميعاً ايّها المؤمنون»؛ همان، آيه 31.و كيفيتش هم عبارت از «نَصوح»؛ يعنى، خالص بودن است كه در اين زمينه قرآن مىفرمايد: «يا ايّها الذين آمنوا توبوا الى الله توبةً نصوحاً»؛ تحريم(66)، آيه 8..
>
> اگر توبه همه جانبه صورت گرفت و انسان از همه گناهان و خلافها توبه كند و خالص شود، آن گاه لغزشهاى گذشته بخشوده مىشود و انسان توبهكننده به منزله بىگناه است. پيامبر اكرم(ص) فرمود: «التائب من الذّنب كَمن لاذَنب له»؛ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 6، ص21.
>
> ويژگىهاى توبه خالص
>
> يكى از آداب و شرايط توبه خالصانه، اين است كه تائب واجد سه ويژگى باشد:
>
> 1. از اينكه توبهاش پذيرفته نشود، بايد بترسد.
>
> 2. اميد داشته باشد كه توبهاش پذيرفته شود.
>
> 3. اطاعت و بندگى خدا را ادامه دهد: «عسى ربكم ان يُكفّر عنكم سيّئاتكم».
>
> در قرآن كريم رجوع و هجرت انسان به سوى خدا به «فرار» نيز تعبير شده است؛ چنان كه مىفرمايد: «فَفِرّوا الى اللّه» ؛ ذاريات (51)، آيه 5.«به طرف خدا هجرت و فرار كنيد» دستور فرار به قلعه توحيد، متوجه همه حتى معصومين(ع) است و اختصاص به مشركان، اهل كتاب و مسلمانان عادل يا فاسق (تبهكار) نمىشود. البته كسانى كه خيلى دورند، بايد تلاش بيشترى بكنند تا خود را به مركز قلعه امن برسانند. فرار از خود رجوع به طرف خدا، چندين مرحله دارد: جاهلان بايد از جهل به علم فرار كنند و احكام الهى را فرا بگيرند، وقتى به علم رسيدند، بايد از علم حصولى – با عمل به دانستههاى خود به علم حضورى برسند. هنگامى كه به علم حضورى رسيدند و «علم اليقين» آنان «عيناليقين» شد، باز هم بايد از اين مرحله صعود كرده و «فرار» را ادامه دهند تا از «عين اليقين» به «حقاليقين» برسند. همينطور سير را ادامه دهند تا آنجا كه چيزى را جز حق مشاهده نكنند (به توحيد خالص دست يابند).
>
> پس توقف در هيج مرحلهاى، روا نيست و همه موظف و مكلّف به توبه هستند. سر توبه اين است كه تائب دائماً در بيم و اميد است، نه يقين دارد كه گذشته و خطاهايش بخشيده شده و نه نااميد از بخشش و رحمت الهى است. اين خوف و رجا، همان تزكيه روح يا جهاد اكبر است.
> البته با وجود بخشيده شدن گناه و پذيرش توبه از فضل و لطف الهى، بين فردى كه گناه كرده و سپس توبه نموده، با فردى كه از ابتدا مراقب بوده كه به گناه آلوده نگردد، تفاوت وجود دارد و برخى از بزرگان گفتهاند: فردى كه گناه نكرده، مانند صفحه كاغذ سفيدى است كه چيزى بر آن نوشته نشده است؛ ولى فردى كه گناه كرده و سپس توبه نموده، همانند كاغذ سفيدى است كه بر آن چيزى نوشته باشند و بعد آن را پاك كنند؛ يعنى، به هر حال بين اين دو تفاوت وجود دارد. براى آگاهى بيشتر ر.ك: مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج 24 ، ذيل آيه شريفه 8، سوره «تحريم».