شهوترانی در بهشت !
اصلا وجود بهشت منطقی نیست، بشری كه افتخارش اینه كه به خاطر وجود نیروی تفكر، اشرف مخلوقاته و با سایر جانداران فرق داره، و اتفاقا به خاطر وجود همین نیروی تفكر مورد بازخواست قرار میگیره، آیا تكامل و سعادت این بشر در اینه كه به عنوان پاداش باید مانند حیوانات زندگی كنه؟! و فقط در بهشت از خوردن و آشامیدن و ارتباط جنسی، لذت ببره ؟!! فقط همین ؟!
پاسخ:
اوّلا، وجود بهشت و لذّتهای آن کاملا منطقی و به مقتضای عدالت و حکمت الهی است؛ زیرا این دنیا میدان مسابقه است و کسی که در این مسابقه گوی سبقت را برباید، منطق و حکمت اقتضا میکند که وارد بهشت شود همانند مسابقههای این دنیا که اگر جایزه به فرد برنده داده شود، یک امر پسندیده بود و غیرمنطقی محسوب نمیشود.
ثانیا، بهشت و نعمتهای آن تنها خوردن و آشامیدن و مسائل جنسی و لذّتهای مادّی نیست، بلکه بعد معنوی لذّتهای اخروی بسیار شدیدتر و بیشتر از بعد مادی آن است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دعای پرفیض کمیل با اشاره به کمال لذّت و اهمیّت در وصال به ذات باریتعالی میفرماید: «فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَهْلِ بَلَائِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ وَ هَبْنِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِك…؛ بار الها اگر مرا به همراه دشمنانت در عقاب و عذاب قرار دهى و بين من و اهل بلا و اهل عذاب خود در يك مجمع جمع نمائى و مرا از اولياء و دوستان خود جدا سازى، اگر فرضا صبر و تحمل آن عذاب دردناك را بنمايم ولى رنج و عذاب جانگاه فراق و هجران را چگونه تحمل نمايم. و اگر بر فرض بر شدت گرمى و حرارت آتش قهرت نيروى صبر و تحمل داشته باشم چگونه ميتوانم از لطف و كرامت تو چشم پوشيده و صرف نظر كنم».[1] اولیای خدا بهشت را چون دار كرامت و دار همراهی و همنشینی با دوستان و اولیای خدا و لذّتهای معنوی است، مىخواهند، نه چون جاى خورد و خوراك حيوانى.
ثالثا، اگر خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم برای ترغیب و تشویق انسان به صراط مستقیم، به همین لذّتهای دنیایی مثال میزند به این خاطر است که انسان با آنها مأنوس است و بهتر میتواند جذب شده و هدایت شود نه برای اینکه حقیقت نعمتها و لذّتهای اخروی همینها باشد. چگونگی لذّتهای بهشتی قابل تصور انسان نیست و اگر انسان به حقیقت آنها آگاهی داشته باشد یک لحظه حاضر نیست در این دنیا بماند همانند جنین در رحم مادر که اگر به این عالم آگاه باشد، برای متولّد شدن لحظه شماری خواهد کرد. از باب نمونه شراب این عالم عقل را زایل میکند و مستی میآورد ولی به تعبیر قرآن کریم، شراب آخرت چنین نقصی ندارد: «بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ، لَا فِيهَا غَوْلٌ وَ لَا هُمْ عَنهَا يُنزَفُونَ(صافات: 46 – 47)؛ شرابى سفيد و درخشنده، و لذّتبخش براى نوشندگان؛ شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مىشوند!».
بنابر این مقایسه نعمتهای بهشتی با نعمتهای این عالم و سرایت دادن نقصها و کاستیهای این جهان به سرای آخرت و ناکافی بودن آن برای انسان، یک سنجش نادرست است.
[1] . محمد بن الحسن طوسى، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت، مؤسسة فقه الشيعة، 1411 ق، ج2، ص 847 .