عصمت و ترک اولی
سؤال: گرچه ما معتقدیم انبیای الهی دارای درجهی عصمت هستند؛ ولی گاهی از ایشان نافرمانیهایی نیز گزارش داده شدهاست؛ که به آنها ترک اولی گفته میشود. علت این نافرمانیها چیست؟
پاسخ: برای پاسخگویی به این پرسش، لازم است، تا در ابتدا به دو موضوعِ عصمت و گناه بپردازم و معنا و مفهوم آن را شرح دهیم.
“عصمت” در اصطلاح کلام دارای دو جنبه و عبارت است از:
جنبه اول؛ در امان بودن انسان معصوم، از گناه و سرپیچی از فرمان خدا. این جنبه از عصمت اختیاری است و ناشی از باور، ایمان و یقین ایشان است. معصومین چون دارای باور، ایمان واقعی و یقین به خدا هستند، این یقین آنان را به اطاعت و اجرای فرامین خدا سوق میدهد و از ارتکاب منهیات الهی باز میدارد. آنان وقتی با گناه مواجه میشدند؛ چنان به واقعیت و عاقبت گناه باور دارند؛ مانند فردی ایستاده بر لبه گودال آتش، که ارتکاب گناه را مساوی انداختن خود به درون آتش میداند؛ پس همچنانکه فردِ ایستاده بر لبه گودال آتش، هیچ گاه خود را به درون آتش نمی اندازد، زیرا لهیب و سوزانندگی آن را درک میکند. پیامبران و امامان نیز به هیچ وجه مرتکب گناه نشده و نهیهای خدا را انجام نمیدهند.[1]
جنبه دوم؛ در امان بودن از خطا در تشخیص و شناخت جهان و نیز واقعیات آن است. انسانها با مطالعه، تفکر و تعقل به شناخت بسیاری از حقایق و واقعیات جهان نایل میشوند؛ ولی با این حال در بسیاری از حقایق جهان مادی و جهان غیر مادی دستشان از شناخت و معرفت راجع به آن کوتاه است. خیلی از مواقع شناختهای اکتسابی انسانها، از جهان و حقایق، مطابق با واقع و حق است و موارد فراوانی نیز خطا است؛ که خود ناشی از غلط بودن مقدمات یا دیگر عوامل شناختی، و موجب خطای معرفتی میشود.
پیامبران و امامان، در این جنبه نیز معصومند؛ یعنی در مقام شناخت هم از خطا و اشتباه در اماناند. زیرا علم و شناخت انبیا از طریق مطالعه، تأمل و حاصل استدلال نیست، تا امکان خطا و اشتباه در آن باشد. بلکه آنان به خواست و اراده خدا با عین واقعیت هستی مواجه میشوند و با علم الهی از حقائق مطلع میشوند. این جنبه از عصمت، اکتسابی نبوده و فقط عنایت خداوند به بندگان برگزیده میباشد. بنابراین پیامبران نه در عمل، مرتکب گناه میشوند و نه در شناخت، به خطا میاُفتند.
مطلب دومی که باید در این مقام مورد توجه قرار گیرد، دقت در مفهوم گناه و ترک اولی است. «گناه» عملی است؛ که خداوند بندگان را از آن نهی کردهاست و اعلام داشته، اگر بندگان مرتکب آن شوند؛ برخلاف رضای حق عمل کرده و مستوجب خشم و غضب او میشوند. و «اولی» به معنای خوبتر و سزاوارتر، پس ترک اولی یعنی انجام عمل خوب بجای عمل خوبتر.
بنابراین چون پیامبران در بالاترین درجههای بندگی خدا قرار دارند؛ آنان انتظار ویژهای میرود و اگر ترک اولایی از آنان سر بزند، خداوند در مقام توبیخ، آنان را گناهکار خطاب کرده و تهدید میکند، تا موجب تنبه و راهیابی ایشان به مقامات و قرب بیشتر، به بارگاه الهی شود.
ایشان نیز هرگاه مرتکب ترک اولایی شوند، خود را گناهکار میدانند و بزرگترین عذاب برای آنان افتادن از چشم عنایت الهی است؛ لذا خاضعانه دست تضرع به پیشگاه خدا بلند کرده و توبه میکنند. بر این اساس توبیخهای خداوند نسبت به پیامبران و نیز یکی از جنبههای استغفار و طلب توبه پیامبران از محضر ربوبی حق تعالی، بدین جهت است.
با توجه به مباحث مطرح شده باید گفت: پیامبران به هیچ وجه گناه نمیکنند، ولی ایشان، گاهی در انتخاب بین خوب و خوبتر یا انتخاب یکی از مباحات، جانب ادنی را ترجیح میدهد؛ که البته مورد توبیخ الهی نیز قرار میگیرند. این توبیخات خداوند نیز برای تربیت کردن و رشد دادن آنهاست؛ تا در مراحل بعد در انتخاب بین خوب و خوبتر ، دقت کنند؛ که پیامبران اولوالعزم و نیز امامان معصوم علیهم السلام، از این نوع خطا نیز معصوم و درامانند.
—————————————————————
[1]. در توضیح این بیان باید گفت: که این راه برای دیگر بندگان نیز باز است و اگر فردی در تمامی مراحل رشد و تکامل موفق بوده باشد؛ میتواند مانند پیامبران و امامان علیهم السلام، هیچگاه مرتکب گناه و حتی مکروه نشود. خداوند متعال در قرآن میفرماید: ” هرگز چنین نیست، اگر علم الیقین داشتید، به یقین دوزخ را میبینید”.( تکاثر:5-6) و سوره یوسف بعد از یادآوری حفظ خدایی میفرماید: این چنین سوء و فحشا را از او برگرداندیم زیرا از بندگان مخلَص ما بود.
این جنبه از عصمت، همان عصمت اختیاری است و فضل انبیا و اولیا در این است، که با مجاهده به درجهای از این عصمت رسیدهاند؛ که حتی ملائکه مقرب به آن درجه نایل نشدهاند.