فرق ربا و سودبانکی در چست؟
فرق ربا و سودبانکی در چست؟
بهره و ربا دو مفهوم کلیدی در بانکداری اسلامی است اگر تعریف صحیح و تفاوت این دو را ندانیم ممکن است دچار سوء تفاهم شویم.
به اعتقاد متخصصان اقتصادی بانکداری ایران یکی از پاک ترین شیوه های بانکداری در جهان است که تمام تلاش خود را برای دوری از ربا انجام داده است اگرچه ممکن است در مقاطعی بی دقتی هایی از سوی برخی اشخاص صورت پذیرفته باشد اما در کل نظام بانکداری سالم و قابل احترامی داریم که می توان به آن اعتماد کرد.
در این نوشتارشما را با دو مفهوم بهره و ربا و تفاوت این دو با هم آشنا می کنیم:
ربا
ربا مخرب اجتماع و اقتصاد هر جامعه ایست و هر فردیا اجتماعی که ورطه خطرناک ربا بیفتد با دستان خویش سند نابودی اش را امضا کرده است.
مفهوم کلی ربا در قرض این است که کسی پول قرض بدهد و شرط سود کند،اما اگر به دیگری پول بدهد که سرمایهگذاری کند و از سود حاصل مقداری را به وی برگرداند قرض نیست و سود آن سود پول نیست،طبعا چنین معاملهای همراه با رسکپذیری است،چون ممکن است سود سرمایهگذاری کم یا زیاد باشد و درآمد او را تحت تأثیر قرار دهد.
سود وبهره بانکی
بهره بانکی یا بهره سرمایه در اقتصاد جدید یک پدیده صرفاً پولی نیست، بلکه متغیری است وابسته به کمیابی سرمایه (پس انداز)یکسان انگاشتن بهره و ربا، باتوجه به اینکه ربا در شرع اسلام به صراحت حرام شناخته شده، انگیزه اصلی برای ایجاد بانکداری بدون بهره بوده است.
نظام بانکداری بدون بهره یا «نظام بانکداری اسلامی را در ساده ترین شکل می توان به صورت نظامی مبتنی بر مشارکت در نظر گرفت و نه نظام مبتنی بر بهره».که البته در بین مردم به بهره رایج شده است.
یکسان انگاشتن بهره و ربا، باتوجه به اینکه ربا در شرع اسلام به صراحت حرام شناخته شده، انگیزه اصلی برای ایجاد بانکداری بدون بهره بوده است. طراحان این نظام بانکداری روی خصلت معینی از ربا، یعنی درآمد ثابت از پیش تعیین شده تأکید کرده اند و فلسفه ممنوعیت ربا را اساساً در این خصلت دانسته اند. در واقع، آنچه در اسلام ممنوع شده، بازده ثابت یا از پیش تعیین شده بر معاملات مالی است و نه نرخ بازده نامشخص به صورتی که در سود مطرح می شود از این رو نظام بانکداری بدون بهره یا «نظام بانکداری اسلامی را در ساده ترین شکل می توان به صورت نظامی مبتنی بر مشارکت در نظر گرفت و نه نظام مبتنی بر بهره» حال اگر توجه کنیم که در یک نظام اقتصادی مبتنی بر بازار رقابتی، بازدهی ثابت و از پیش تعیین شده سرمایه از لحاظ نظری و عملی غیرممکن است، به سوءتفاهم بزرگی که موجب شده تا ربا و بهره یکسان تلقی شوند، پی خواهیم برد».
در نظام جدید اقتصادی دو نوع نرخ بهره را می توان از هم متمایز کرد، یکی نرخ بهره واقعی و دیگری نرخ بهره اسمی نرخ بهره واقعی از لحاظ نظری، از یک سو نمایانگر میل نهایی (مارژینال) به پس انداز و از سوی دیگر نشان دهنده بازدهی نهایی (مارژینال) سرمایه است. یعنی در نظام بازار،نرخ بهره جایی معین می شود که هزینه نهایی امساک از مصرف میل نهایی به پس انداز با نفع نهایی ناشی از سرمایه گذاری برابر شود. نرخ بهره مانند سایر قیمتها در نظام بازار، به هیچ وجه از قبل به طور دقیق قابل پیش بینی نیست و تحت تأثیر عوامل مؤثر بر بازار، که غیرقابل پیش بینی اند، تغییر می یابد،اما نرخ بهره اسمی (پولی) متغیری است که توسط میزان عرضه و تقاضای پول اسمی تعیین می شود. به رغم اینکه عرضه پول اسمی توسط مقامات پولی، بانک مرکزی یا دولت، قابل کنترل است، اما در هر صورت تقاضا از سوی هیچ مرجع قدرتی قابل کنترل نیست. بنابراین، در نظام اقتصادی مبتنی بر بازار، حتی نرخ بهره اسمی را هم نمی توان از قبل برای دراز مدت به طور دقیق تعیین کرد. این سخن تناقض با این واقعیت ندارد که در کوتاه مدت، مقامات پولی و دولتی، با سیاستهای پولی و مالی نرخ بهره بازار را در جهت افزایش یا کاهش سوق دهند. اما، در هر صورت این متغیرهای واقعی اقتصادی هستند که از طریق مکانیسم بازار، انحرافات شدید از نرخ بهره واقعی را تصحیح می کنند.
برای سادگی بحث می توان گفت که نرخ واقعی به طور تقریبی عبارت است از نرخ بهره اسمی (پولی) پس از تعدیل آن با نرخ تورم. به رغم اینکه در نظام اقتصاد بازار، بازپرداخت بهره سپرده ها را با نرخ معینی تعهد وتضمین می کنند، اما باتوجه به اینکه تورم از قبل معلوم نیست، لذا تعیین میزان بهره واقعی از قبل در عمل غیرممکن است. «بازده ثابت یا از پیش تعیین شده» (ربا) تنها در جوامع با اقتصاد معیشتی سنتی قابل تصور است، زیرا در این جوامع به علت اینکه روابط مبادله ای پولی در حاشیه فعالیتهای اصلی تولید قرار دارند و به علت بطئی بودن تحرک اجتماعی و اقتصادی و کندی بسیار زیاد تحولات فنی، تغییرات در قیمتهای نسبی و نیز سطح قیمتها، حتی در دراز مدت بسیار ناچیز است. تنها در چنین شرایطی است که بازدهی اسمی و واقعی پول یکی می شوند و تعریف ربا معنی خود را پیدا می کند. اما در نظام اقتصادی مبتنی بر بازار که قیمتهای نسبی، میل نهایی به پس انداز و بازدهی نهایی سرمایه به علت دگرگونی ذائقه های مصرف کنندگان، تحرک شدید عوامل تولید و تحولات سریع فنی به طور دایم در حال تغییرند، هیچ معامله مالی با بازده ثابت یا از پیش تعیین شده ممکن نیست. قیمتها و تمامی اطلاعات دیگر در باره متغیرهای اقتصادی در نظامهای اقتصادی جدید، حاصل عملکرد نیروهای بازار در گذشته است، بنابراین حتی اگر نرخ تورم صفر باشد، هیچ تضمینی وجود ندارد که چگونگی متغیرهای اقتصادی (از جمله نرخ بهره واقعی) را بتوان برای آینده معلوم کرد. درست است که با نرخ تورم صفر، قدرت خرید پول به طور میانگین ثابت می ماند، اما باتوجه به اینکه قیمتهای نسبی به عللی که اشاره شد، ناگزیر همیشه در حال تغییرند، قدرت خرید پول نیز درخصوص تک تک کالاها تغییر می یابد. بازدهی ثابت یا از پیش تعیین شده مستلزم ثابت ماندن قدرت خرید پول است.
همان طور که ملاحظه شد، تنها در شرایط اقتصاد معیشتی و ایستا می توان تصور کرد که قدرت خرید پول ثابت بماند. اما در شرایط اقتصادهای پویای جدید چنین تصوری جایز نیست .
به این ترتیب می توان گفت آنهایی که ربا و بهره را یکسان می انگارند دچار خطای معرفت شناختی فاحشی شده اند، یعنی مفهومی را که در شرایط کاملاً معین و خاصی قابل تصور است به وضعیت کاملاً متفاوتی که در آن تصور چنین مفهومی ممتنع است، تعمیم می دهند.
مفهوم ربا در اقتصاد بیش از آنکه به تولید مربوط شود به مصرف نزدیکتر است و دلیل آن همان است که اغلب فقها حرمت ربا در قرآن را حداقل در ابتدا به قرضهای داده شده به درماندگان و بیچارگان برای مصارف خود میدانند هر چند حرمت ربا مطلق نیز باشد
اما بالعکس مفهوم بهره در اقتصاد یادآور تولید و نقش سرمایه است در حقیقت بهره ، مزد سرمایه پولی است که به سرمایهگذار تعلق میگیرد در اینکه به سرمایه ، سود تعلق میگیرد بین فقه و اقتصاد اشتراک مساعی وجود دارد که نمونه آن مضاربه است اما شرایطی نیز وجود دارد و از جمله شرایط آن اول درگیر شدن سرمایهگذار با تولید و ریسکهای احتمالی آن و دوم مشخص شدن سهم واقعی پس از تولید و …. است اما اقتصاددانانی هم هستند که همسو با فقیهان سود انگلی سرمایه و یا مفتخواری سرمایهگذار را نمیپذیرند
هر چند حرمت ربا فقط در بازار پولی نیست و در بازار کالا نیز ربا حرمت دارد اما اهمیت این مسئله و نمود کامل آن مخصوصاً در جهان معاصر به بازار پولی برمیگردد.
بهره بانکی یا بهره سرمایه، با گسترش روابط اقتصاد بازار رقابتی و نضج گرفتن سیستم اعتباری جدید پدیدار شد، و در واقع نشان دهنده کمیابی سرمایه در یک اقتصاد بازار رقابتی است، در حالی که ربا پدیداری مربوط به اقتصاد معیشتی و ایستاست که در آن پول نقش حاشیه ای و بسیار اندکی در زندگی اقتصادی عموم افراد دارد، و دارندگان پول (وام دهندگان ربوی) از موقعیتی انحصاری برخوردارند و ربا کم و بیش یک قیمت انحصاری است که تعیین سطح آن بیشتر در اختیار دارندگان اندوخته پولی است.
بهره سرمایه منشا کاملا متفاوتی از ربا داشته است; به طوری که ملاحظه می شود که ظهور آن در حقیقت علیه انحصار و سلطه ربا صورت گرفته است.
ربا به علت نقش مخرب اجتماعی آن مورد نکوهش عقلانی متفکران متقدم قرار گرفته است، در حالی که بهره سرمایه به دلیل کارکرد مهم اقتصادی و سازنده آن، در هدایت پس اندازها به سمت سرمایه گذاری، توجیهی عقلانی و اخلاقی دارد.