قیام های علما در زمان رضاشاه
س:قیام های علمای ایران علیه حکومت رضاشاه چگونه بود؟
ج: 1
آنان كه در داخل ، در داخل مملكت قيام كردند بر ضد رضاشاه ، علماى تبريز بودند. يك وقت هم علماى خراسان بودند، يك وقت هم علماى اصفهان بودند كه در قم جمع شدند، كه ما همه اش را حاضر بوديم . آن كه در مجلس مخالفت مى كرد، جبهه ملى نبود مدرس بود، نهضت آزادى نبود مدرس بود كه مى ايستاد و بر خلاف آنجا. اينها آن وقت چيزى نبودند، كارى نداشتند به اين كارها.[1]
2
در زمان خود ما چندين دفعه قيام كردند روحانيون بر ضد رضاخان ، چندين دفعه ، يك دفعه از خراسان ، يك دقعه از آذربايجان ، يك دفعه از اصفهان و همه اطراف ايران را دعوت كردند به قم كه ما اينها را شاهد بوديم و اينها همه قيام بر ضد رضاخان بود، البته قدرت او داشت و شكست مى داد، علماى آذربايجان را گرفت و برد، در سنقر گمان مى كنم بود، دو نفر بزرگان علماى آنجا مرحوم آميرزا صادق آقا، مرحوم انگجى ، اينها را بردند در سنقر يا آنجاها طرف كردستان آنجاها مدت ها آنها در آنجا تبعيد بودند، بعد هم كه رهايشان كردند مرحوم آميرزا صادق آقا آمد قم ماند و ديگر نرفت به آذربايجان و در همانجا فوت شد. علماى مشهد هم كه قيام كردند تمامشان را گرفتند آوردند تهران حبس كردند و علماى بزرگشان را مى بردند در كلانترى ها يا در عدليه مى بردند توى خيابان ها با سر برهنه هم راه مى رفتند كه بروند آنجا استنطاقشان كنند. علماى اصفهان هم كه آمدند اينجا، شكستند آن اعتصابشان را با فشار، با حيله ، بلكه آنوقت معلوم شد، مى گفتند كه مرحوم حاج آقا نورالله كه بزرگشان بود او را مسموم كردند. قيام بر ضد اينها از روحانيون شروع مى شد.[2]
3
اين قيامهايى كه در اين صد سال شده است از كى بوده ؟ چند قيام در اين صد سال ؟ كى راس اينها بوده ؟ قيام تنباكو، مرحوم ميرزا بود، قيام مشروطه از نجف ، آقايان نجف ، از ايران ، علماى ايران ايجاد كردند. اين چند قيامى كه ما شاهدش بوديم همه از علما بود. علماى اصفهان قيام كردند رأسشان مرحوم حاج آقا نورالله رحمت الله بود. علماى تبريز قيام كردند، علماى مشهد قيام كردند. يك وقت مرحوم آقاى قمى خودش تنها پاشد راه افتاد آمد كه من تهران بودم ، ايشان به حضرت عبدالعظيم آمدند و ما رفتيم خدمتشان و ايشان قيام كردند، منتها حبس كردند در همانجا حبسش كردند و بعد هم تبعيدش كردند. قدرت بود ديگر، در اين صد سال هر چه قيام بوده است ، تقريبا از اينها بوده ، تبريز هم خيابانى يكى از آقايان بود، از علما بود. البته جنگل هم بوده اند، اينها هم بوده اند لكن در اقليت بودند، عمده اش اينها بودند.[3]