ماجرای قیام پانزده خرداد چه بود؟
ماجرای قیام پانزده خرداد چه بود؟
در مطالعه رخ داد هاي سياسي و پديده هاي اجتماعي چند عنصر مهم و اساسي را بايد همواره در نظر داشت اول زمينه هاي پيدايش آن را بررسي کنيم . دوم تعريف درست و منطقي از پديده هاي اجتماعي و سياسي داشته باشيم سوم رابطه علي و معلولي ميان پديده ها را بيابيم و چهارم در يک نگاه کلي و مجموعه اي بتوانيم عوامل گوناگون را از يک پديده به پديده اي ديگر ربط دهيم و تحليل ارائه دهيم.
پاسخ به اين سوال که حضرت امام خميني (ره) چه نقشي در ايجاد و پديد آمدن واقعه پانزده خرداد داشتند احتياج به مطالعه بسيار و بررسي عوامل و ريشه هاي انقلاب اسلامي ايران دارد.
در ابتدا بايد گفت خود حادثه 15 خرداد 1342 يکي از زمينه ها و عواملي بود که نقش بنيادين در پيدايش حرکت عظيم و خروشان ملتي داشت که کشورشان وابسته به بيگانگان و سرسپردگان بوده است و اين موجب تبديل به يک پژواک جهاني گرديد و انقلاب و پيآمد هاي آن را موجب گرديد.
اندکي پيش از وقوع حادثه 15 خرداد ، شاه به بهانه پيشرفت، توسعه و تمدن رفورماسيون يا انقلاب سفيد را مطرح کرد و آن را به رفراندوم گذاشت. مفاد اين اصلاحات و لوايح ششگانه مسير تمدن غرب را هموار مي کرد و دين زدايي و مقابله با اسلام و به يغما بردن ثروت هاي عمومي حاصل آن بود.1 متعاقب آن حضرت امام خميني (ره) اعلاميه اي در دوم بهمن 1341 در تحريم رفراندوم در تهران و شهرستان ها منتشر کردند که موج عظيمي به حرکت درآمد و فرياد “رفراندوم قلابي مخالف اسلام است” بلند شد. شاه در 4 بهمن به قم رفت تا تکليف خود را با مرکز مخالف ها و روحانيت مشخص کند ولي با شعار “اسلام پيروز است، استبداد محکوم است” مواجه شد که در پي آن چندين کاميون سرباز به مدرسه فيضيه حمله کردند و بسياري از دکان ها و مغازه هايي را که در اعتراض به اعمال شاه بسته شده بود شکستند و حضرت امام در پي اين يورش عنوان کرد که جاي هيچ گونه تفاهم با دستگاه حاکمه باقي نمانده و شاه بايد براي جبران اهانت و تجاوزي که به حريم روحانيت شده آقاي علم را از مقام نخست وزيري عزل کند. روز 6 بهمن رفراندوم انجام شد و کندي رئيس جمهور وقت ايالات متحده آمريکا بلافاصله پيروزي شاه را تبريک گفت سفير انگليس هم مراتب رضايتمندي ملکه انگليس را به علم اعلام داشت، اين راي گيري با فشار مقامات امنيتي و با شعار جاويد شاه انجام شد و با پنج ميليون و ششصد هزار رأي موافق در مقابل چهار صد هزار و پنجاه راي مخالف به تصويب رسيد.[1] حضرت امام خميني ره در عيد فطر همان سال در اولين سخنراني مخالفت خود را با شاه اعلام داشت و سپس به علماي قم پيشنهاد کرد تا عيد نوروز 42 را به عزاي عمومي تبديل سازند و با پيک و نامه و پيام اين تصميم را به سراسر کشور تسري دادند . همزمان با عيد نوروز که مصادف با سالگرد شهادت امام صادق ع شده بود واقعه تهاجم به مدرسه فيضيه رخ داد، در اين رابطه نيز چون شاه علما و روحانيت را سد راه اقدامات ضد ديني و غرب پسند خود مي ديد به مدرسه فيضيه حمله کرد و حوزه و طلاب را به خاک و خون کشيد مدرسه طالبيه تبريز نيز در همين زمان مورد يورش قرار گرفت و صدمات وارده بر طلاب با چاقو و دشنه و گلوله زياد بود. اين اعمال رژيم حاکم بيش از پيش تنفر عمومي را به سوي خود جلب کرد و روحانيون را مصمم به مبارزه طولاني ساخت و پايگاه مردمي امام خميني را هر چه بيشتر مستحکم کرد، حادثه فيضيه اثر عظيمي در اجتماع و مردم داشت. استبداد دوره رضاخاني بازگشته بود و مردم اين حادثه را با واقعه مسجد گوهرشاد و ديکتاتوري رضاشاه مقايسه مي کردند عصر دوم فروردين 1342 منزل حضرت امام (ره) مرکز اجتماع مردم و روحانيون مبارز شد. امام در همان لحظه اول آگاهي از حمله به فيضيه، نقش سازنده يک رهبر را ايفا کرد، از بستن درب منزل با وجود شايعه حمله مأمورين به آن جلوگيري کرد و خود در ميان جمع باقي ماند و به آن ها دلگرمي و شجاعت بخشيد و حتي عازم رفتن به مدرسه فيضيه بود وي گفت بايد به فيضيه بروم و ببينم به طلبه ها چه مي گذرد در همان حالي که بسياري روحانيت را شکست خورده مي ديدند امام در وضعيت پيش آمده پيروزي را مشاهده مي کرد. در اينجا حضرت امام فتواي تاريخي خود را صادر کرد و در آن فتوا تقيه را حرام و اظهار حقايق را واجب دانستند و لو بلغ ما بلغ . آيت الله سيد محسن حکيم که مقيم نجف بودند پس از اطلاع از وضع دولت در مقابل روحانيت از علماي قم دعوت کرد تا به عراق مهاجرت نمايند.
امام در نشستي که با مقامات روحاني قم داشتند. متن تلگرام آقاي حکيم را مورد بررسي قرار دادند و پس از مشاوره و تبادل نظر به اين نتيجه رسيدند که مهاجرت از ايران، جز خالي کردن ميدان، براي رژيم و بي رهبر و سرگردان کردن مردم مبارز و تازه به پا خاسته، چيزي در بر ندارد، بعد از آن حکومت پهلوي تصميم مي گيرد تا طلاب را به سربازي بفرستد تا خشم خود را از حرکت هاي مدبرانه امام ابراز دارد در تاريخ 20 فروردين 1342 زمان اعزام روحانيان قم و اصفهان به سربازي صادر شد و مأموران رژيم با طرز وحشيانه اي در کوچه و خيابان ها به دستگيري روحانيان جوان پرداختند . همزمان با فرا رسيدن محرم 1383 (خرداد 1342) امام اعلاميه صادر کرد و خطاب به گويندگان اسلامي و سران هيأت هاي عزاداري،شيوه سوگواري در عاشورا و عاشورا ها را نشان داد به دنبال صدور اين اعلاميه محافل و مجالس عزاداري سيد الشهدا (ع) راه صحيح و مسير اصلي را باز يافت و جلوه انقلابي به خود گرفت. اکثريت قريب به اتفاق گويندگان اسلامي از مرکز شهر و اطراف آن و نيز بسياري از شهرستان ها در منابر به روشنگري و افشاگري پرداختند و عليه اعمال خيانت بار رژيم شاه و نقشه هاي استعماري او عليه اسلام و ايران سخن راندند، خطرات روز افزون صهيونيسم را باز گو کردند، با بررسي جنايات پادشاهان گذشته، ماهيت شاه را نشان دادند، براي نخستين بار بود که در دسته هاي عزاداري عليه اسرائيل شعار داده مي شد. اين حرکت حماسي مردمي و پشتيباني بي دريغ توده ها از امام و اوج نهضت ضد “انقلاب سفيد” که با فرا رسيدن محرم 83 (خرداد 42) ايران زمين را به لرزه درآورده بود شاه را سخت وحشت زده ساخت به دنبال اين جريان تظاهرات تاريخي يازدهم محرم 83 به وقوع پيوست و شعارهاي خميني، خميني، بت شکني خميني … خميني تو فرزند حسيني … در فضاي مسجد شاه طنين افکن شد . تمام اين جريانات به تدبير حکيمانه امام (ره) و هدايت و رهبري ايشان بود و رژيم اين را به خوبي دريافته بود، لذا فهميد بايد به مرکز روحانيون حمله برد. شب 12 محرم 1383 مطابق خرداد 1342 حمله رژيم شاه به سنگر روحانيت آغاز شد آدم دزدان سازمان امنيت، در مرکز و بسياري از شهر ها به آدم ربايي دست زدند و روحانيان مبارز، گويندگان اسلامي و پيروان راه خميني را هر جا که يافتند دستگير و روانه زندان کردند.
ساعت 30/3 بعد از نيمه شب 15 خرداد کاميون هاي نظامي وارد قم شدند و در اطراف منزل و باغ اناري که پشت منزل امام خميني قرار داشت سنگر گرفتند و لحظه بعد به منزل ايشان يورش بردند ابتدا امام را نيافتند ولي بعد امام که متوجه شد خودش آمد، بعد از دستگيري حضرت امام، حاج سيد مصطفي فرزند امام ازروي پشت بام فرياد زد، مردم، خميني را بردند … مردم خميني را گرفتند[2]“
اين خبر، انقلاب در قم به پا کرد. خبر دستگيري امام، تلفني به مقامات برجسته روحاني، ملي و سياسي پايتخت رسيد ساعتي بعد اين خبر در سراسر تهران مثل بمب صدا کرد دانشجويان کلاس ها را ترک کردند و بازار تعطيل و همه به خيابان ها ريخته و دامنه تظاهرات گسترش يافت، تظاهر کنندگان خشمگين با هدف سرنگوني شاه به پاخاسته بودند، مردم به مراکز حساس حمله کردند و به سوي کاخ مرمر تظاهرات کردند. گروهي نيز به منظور به دست گرفتن راديو به ميدان ارک و اداره انتشارات راديو يورش بردند، با اوج گرفتن اين قيام سراسري رژيم شاه در معرض سقوط و واژگوني قرار گرفت، رگبار گلوله به سوي مردم باريدن گرفت و نيروهای رژيم دژخيم پهلوی با تانک های خود کشتار عظيمی را در اطراف کاخ مرمر به راه انداختند. بدين ترتيب جريان 15 خرداد 1342 به وقوع پيوست، البته بعداً حضرت امام بعد از آزادي مجدداً در سال 43 دستگير و تبعيد شدند ولي زمينه هاي انقلاب اسلامي ايران و بايدهاي مردمي آن مستحکم گرديد و اين نبود جز تلاش، مجاهدت، تدبير، آينده نگري، شجاعت و خدا محوري در انديشه سياسي حضرت امام خميني (ره) و بدين ترتيب اين قيام به عنوان سرآغازی برای نهضت امام خمينی در تاريخ سياسی معاصر ايران به ثبت رسيد.
[1] . رک. به تاريخ سياسي ايران، جلال الدین مدنی، انتشارات اسلامی، ج1.
[2] . روزنامه هاي خبري عصر 7 بهمن 1341.
برای مطالعه بیشتر به آدرس زیر مراجعه کنید: