مشکلات رسول خدا پس از وفات ابوطالب و خدیجه
س : پس از وفات ابوطالب و خدیجه چه مشکلاتی برای پیامبر(ص) به وجود آمد؟
ج: در این مورد یعقوبی نوشته است : وقتی پیامبر (ص) خبر رحلت ابوطالب را شنید سخت بی تاب شد و چند بار دست بر پیشانی او کشیده گفت: یا عم! ربیت صغیرا و کفلت یتیما و نصرت کبیرا فجزاک الله عنی خیرا…یعنی ای عمو مرا در کودکی پرورش دادی و در یتیمی کفالت نمودی و در بزرگی یاری نمودی پس خدایت از من جزای خیر دهد . در این روزها بر این امت دو مصیبت فراهم گشته که نمیدانم بر کدام بی تاب ترم . همچنین از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: خدای بزرگ مرا در باره ی چهار نفر وعده داد پدرم، مادرم عمویم و برادرم-که در جاهلیت مرد[1]-. از دست دادن ابوطالب سبب شد تا پس از آن قریشیان آزادانه نسبت به پیامبر گستاخی و توهین کنند . سال دهم برای پیامبر (ص) سال اندوه یا عام الحزن است زیرا در آن سال قریشیان بدون هراسی اقدام به آزار پیامبر(ص) می نمودند. اکنون اهمیت و ارزش ابوطالب برای ما پیدا می شود . در این سالها ابولهب ریاست قریش را در اختیار گرفته بود و او خود سر سخت ترین دشمن پیامبر بود. دکتر فیاض به نقل از طبقات در تاریخ اسلام آورده است: ابوطالب در بستر مرگ خویشان خود را خواست و در باره ی پیامبر (ص)سفارش نمود بر این اساس ، ابولهب نخست به حمایت از پیامبر بر خاست و احدی جرات گستاخی نسبت به او را نداشت اما قریش میان او و پیامبر (ص)را بر هم زدند و از آن پس تعرض شدت یافت [2]