نامه امام حسن علیه السلام به معاویه
س. نامه ى عتاب آميزى كه حسن بن على علیه السلام در آغاز خلافتش براى معاويه نوشت را در کدام کتاب آورده شده؟.
( … چون رسول خدا رحلت يافت , بر سر ميراث حكومت او , در ميان عرب منازعه در افتاد : قريش گفتند ما عشيره و خويشاوندان و نگهبانان نسب اوئيم و روا نيست كه شما بر سر حكومت و قدرت او با ما مخاصمه كنيد , عرب اين حجت را از قريش پذيرفت و به داعيه ى او گردن نهاد , آنها را گرامى داشت و مسند را تسليم آنان كرد پس آنگاه ما به قريش همانرا گفتيم كه قريش به عرب گفته بود ولى او همانند عرب با ما به انصاف نگراييد قرشيان حكومت را به نيروى استدلال خود و بيارى انصاف عرب گرفتند ولى چون نوبت استدلال ما و انصاف آنان فرا رسيد , ما را دور كردند و باتفاق و اجتماع , ستم و جفا درباره ى ما روا داشتند و خود زمام كار را بدست گرفتند بارى وعده گاه ما و آنان , پيشگاه خداست و اوست ياور و سرپرست ما . ( ما در آنروز , از اينكه جمعى حق ما و حكومت خاندان ما را غاصبانه مورد دستبرد ساخته اند , بسى در شگفت بوديم ليكن از آنجا كه آنها مردمى صاحب فضيلت و با سابقه در اسلام بودند از منازعه با ايشان چشم پوشيديم , مباد كه منافقان و مخالفان دين , دستاويزى براى شكست دين بيابند يا راهى بسوى اخلالگرى و فساد پيدا كنند . ( ولى امروز – اى معاويه ! – بجا است كه همه كس از دست اندازى تو بدين منصب و مسند در شگفت فرو روند ! چه , تو به هيچ بابت شايسته ى اين مقام نيستى , نه فضيلت و خصلت ستوده اى از تو بياد است و نه اثر نيك و پسنديده ای و افزون از همه آنكه : تو دست پرورده ى يكى از گروه هاى معاند و فرزند سر سخت ترين دشمن قرشى رسول خدا و قرآنى ! خدا بيناى كار تو است و عن قريب بر او وارد خواهى شد و خواهى دانست كه پايان كار به سود كيست) [1]
[1] – شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ( ج 4 ص 12 )