نقش اویس قرنی در برابر تبلیغات گمراه کننده معاویه ضد خاندان نبوی
س:نقش اویس قرنی در برابر تبلیغات گمراه کننده معاویه بر ضد خاندان نبوی چه بود؟
ج: بعد ازرحلت پيامبر(ص)، دشمنان قديمى اسلام به فعاليت شديد براى رسيدن به مقاصد خودپرداخته ورهبرى جامعه اسلامى را قبضه كردند و حكومت خود را بر جامعه اسلامى تحميل نمودند.
يكى از اين چهره هاى منفور، معاويه بن ابى سفيان بود، معاويه از نخستين روزى كه به عنوان استاندار شام، وارد آن منطقه شد، درفكررسيدن به خلافت بود، معاويه با موافقت عملى خلفاى وقت، به تدريج پايه هاى حكومت آينده خود را تحكيم كرد و مقدمات زمامدارى مطلق خود را در شام فراهم نمود.
معاويه، سرانجام پس از كشته شدن عثمان چون خواست، حكومت اسلامى را قبضه نمايد با امير مؤمنان على (ع) شخصيت بزرگ و شايسته جهان اسلام به مخالفت برخاست.
او به وسايل مختلفى مردم را رام مى كرد و اجازه نمى داد صداى مخالفى از هيچ نقطه اى به گوش برسد ودراين زمينه،علاوه برخريدن شخصيت هاى بزرگ و رؤساى قبائل، به وسيله پول ومقام ورياست، و تطميع و تهديد برنامه ديگرى نيز اجرا نمود كه خطرناك تر از همه اين نقشه ها بود،وآن عبارت بوداز تبليغات برضد خاندان رسالت، مخصوصاً امير مؤمنان (ع). او كوشش مي كرد چهره واقعى ودرخشان اميرمؤمنان (ع) را درافكار عمومى وارونه جلوه داده، خود راه مدافع دلسوز اسلام وانمود كند.
متأسفانه معاويه دراين كوشش موفقيت زيادى به دست آورد به طورى كه توانست بذر عداوت على (ع)و خاندان پيامبر (ص)را دردلها بيفشاند و مردم شام را با كينه اميرمؤمنان، بارآورد.
معاويه دراثرتبليغات شيطانى خود، پنجه برعقول و افكار مردم شام انداخته نيروى درك و تشخيص آنها را گرفت بگونه اى كه مردم آن منطقه درك و تشخيصى از خود نداشتند، بلكه هر آنچه معاويه اجرا مى كرد، بدون چون و چرا مورد تأييد قرار مى دادند!/
در پرتو همين برنامه ها بود كه معاويه توانست در جريان جنگ صفين مردم شام را به عنوان جهاد درراه خدا به جنگ اميرمؤمنان (ع)بكشاند، زيرا عده زيادى از آنها گول تبليغات معاويه را خورده، على (ع) را دشمن خدا مى پنداشتند و جنگ با آن حضرت را واجب مى شمردند!!.
على (ع) براى بيدارى مردم شام، و كسانى كه گول تبليغات معاويه را خورده بودند، از هر فرصتى استفاده مى نمود، و كوشش مى كرد تا پرده هاى تبليغات كناررفته، چهره واقعى معاويه و ماهيت پليد حكومت وى، درافكار عمومى روشن گردد.
درميان سپاه امير مؤمنان، شخصيت هائى بودند كه ازطرف پيامبر(ص) مورد ستايش قرار گرفته و ايمان و طرفدارى آنها از حق، از ناحيه پيامبر(ص)تصديق شده بود. وجود اين عده سند خوبى براى اثبات حقانيت امير مؤمنان (ع) وپوچى تبليغات معاويه به شمار مى رفت.
پيروى اين افراد ازعلى(ع) تأثير بسزائى در تقويت روحيه پيروان مكتب اميرمؤمنان، و تضعيف روحيه شاميان داشت /
يكى از اين شخصيت هاى بزرگ، كه شركت آنها درسپاه اميرمؤمنان (ع) نقش موثرى ايفا كرد، اويس قرنى بود، زيرا مردم هنوز ميزان محبوبيت اويس را در پيشگاه پيامبر اسلام (ص) فراموش نكرده بودند، هنوز گفته هاى درخشانى كه پيامبر(ص)درباره اويس فرموده بود،درگوش مسلمانان، طنين افكن بود. بنابراين، طرفدارى اويس از اميرمؤمنان (ع)، سند زنده ديگرى بر حقانيت آن حضرت و بى اساس بودن ادعاهاى معاويه به شمار مى رفت. از اين رو جاى شگفتى نبود كه در جنگ صفين برخى از مردم شام پس از آنكه شنيد ند اويس، درميان سپاه على (ع) است، از معاويه بريدند و به سپاه على (ع) پيوستند.
«ابونعيم اصفهانى» مى نويسد:
«در يكى از روزهاى جنگ صفين شخصى از ميان سپاه شام بيرون آمده در برابر سپاه عراق با صداى بلند گفت: آيا اويس درميان شمااست؟/
گفتند: بلى، منظورتان چيست؟
گفت: از پيامبر اسلام(ص) شنيدم كه فرمود: اويس بهترين و نيكو كارترين «تابعين» است.
مرد شامى اين را گفت وازسپاه شام جدا شده وبه سپاه عراق پيوست».